بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1037

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز 1-معنی لقب ثارالله چیست؟2-درزیرت حضرت زهرا سلام الله علیه می فرماید بنت افضل انبیاءالله ورسله وملایکته منظورازاینکه حضرت رسول افضل ملایکه بودند چیست
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی 1- در کتاب «شرح زیارت عاشورا» تا حدّی معنی «ثار الله» بحث شده و این‌که «ثار» به خونی گویند که هنوز انتقام آن گرفته نشده و «ثار الله» خونی است که خداوند خون‌خواه اوست. 2- افضلیت حضرت محمد«صلواة‌الله علیه» از ملائکه در معراجِ آن حضرت به‌خوبی نمایان شد که چگونه از حضرت جبرائیل در آن صعود روحانی از یک جا نتوانستند جلوتر بروند .در کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» می‌توانید آن بحث را دنبال کنید. موفق باشید
865

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام. من به تازگی با این سایت آشنا شده ام. روند خواب آلود زندگی و رکود حاکم برایم جذاب نیست. از طرفی عافیت طلبی و سکون مانع تحول و تعالی در من می شود.من فوق العاده راحت طلبم .سرشار از افکار بیهوده و یاس و بدبینی به همه چیز و همه کس هستم حتی امور عادی زندگی از دستم در رفته است.نمی تونم در س بخونم.وابستگی شدیدی به نصایح دیگران دارم.تا وقتی درست راه می رم که کسی پیوسته به من گوشزد کند. شیطان را کاملاً بر خودم غالب میدونم و ... اصلا حالم خوب نیست. به این شرایط راضی نیستم
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: همین‌که متوجه‌اید به قول خودتان شیطان بر شما غالب است نشان می‌دهد توانسته‌اید غلبه‌ی او را کم کنید، فکر می‌کنم اگر با حوصله کتاب «آشتی با خدا» را شروع کنید، راه گشوده می‌شود. موفق باشید
808

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد بزرگوار استاد،سوال من در زمینه ی سیر مطالعاتی می باشد.الان چند مدتی هست که سیر مطالعاتی شما رو دنبال می کنم.واز 10نکته از معرفت النفس شروع کرده ام و بعد از اون آشتی با خدا وهمین طور طبق سیر پیشنهادی دارم می رم جلو.والان چند مدتی هم هست که باسی دی های استادی آشنا شدیم که از شاگردان علامه حسن زاده آملی می باشند، به اسم آیت الله صمدی آملی که ایشون هم اکثراًاینطور که من فهمیدم شرح کتاب های علامه حسن زاده رو می گویند. حال سوال من اینجاست.من در سلسله بحث های شما فهمیدم که بهترین راه، راه معرفت النفس می باشد ،که در اینجا ما با معلوم زنده در ارتباطیم و.......آن بحث های عالی که داشتید.حال 1-در این سیر مطالعاتی شما بعد از کتاب های خودتان،برای به عمق رسیدن در این موضوع ما را متوجه جلد8و9اسفار می کنید،خوب استاد سوال من این است که آیا نمی شود بعد از سیر پیشنهادی شما ما وارد کتاب های علامه حسن زاده شویم(با شرح استاد صمدی) وبعد وارد اسفار؟یا اینکه این خودش راه دیگریست؟واصولاً شما شرح استاد صمدی را بر آثارعلامه چگونه می دانید؟ 2-استاد ما می خواهیم در این سیر به تفسیر المیزان برسیم،می خواستم ببینم تفسیر المیزان هم آیا در همین سیر معرفت النفسی قرار دارد،یا اینکه خودش راه دیگریست؟وآیا بهتر نیست بعد از سیردرکتب شما وعلامه حسن زاده وجلد8و9اسفار وارد المیزان شویم؟ موفق باشید.انشاءالله
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: 1- به نظر بنده خوب است که با مباحث جناب حجت‌الاسلام و المسلمین آقای صمدی آشنا شوید و از دریای سراسر گوهر علم آیت‌الله‌حسن‌زاده«حفظه‌الله» بهره‌مند گردید. 2- بدون نیاز به جلد 8 و 9 اسفار و با مبحث کتاب معاد آماده می‌شوید که با المیزان مرتبط شوید و اندیشه‌ی خود را به یک جامعیت معنوی برسانید و در این امر آثار حضرت علامه حسن‌زاده«حفظه‌الله» مددرسان خوبی است. موفق باشید
23081
متن پرسش
بسم الله و السلام خدمت استاد فخیم حاج آقای طاهرزاده بعد از مدتی به خاطر یک رویداد بسیار تامل برانگیز مزاحم تان شدم. دیروز برخورد مجری جوان برنامه من و شما با آقای وراستی خیلی جنجال به پا کرد که فکر می کنم مثل خود موضوع بحث آقای فراستی در آن برنامه بسیار قابل تامل است. http://www.telewebion.com/episode/1934648 در انتهای بحث خودم از آقای دکتر ناظمی مدرس فلسفه هم تحلیلی می گذارم و نظر خودم را هم عرض می کنم. خلاصه این که جناب ناظمی بیشتر به بعد طبقاتی مسئله اشاره کردند ولی بعد فرهنگی و فکری این ماجرا نیاز به تامل جدی دارد. برای من این پدیده با سابقه مطالعاتی ام خیلی آشنا است. عین این پدیده چند دهه زودتر در غرب شروع شد با جنبش هیپی ها و ضد فرهنگ در دهه 1960 که روی دیگری نهیلیسم فلسفی پست مدرن بود. در این فضای بی اهمیت شدن معنا و حقیقت زندگی انسان به سیرک تبدیل می شود که در آن باید خورد و چرید و رقصید و لذت برد. هر کسی که هم مزاحم شما شود دیوی است که باید از سر راه برداشت! این فضای دهه شصتی آمریکا الان به ایران رسیده واقعا در بین نسل جوان یک فضای سرخوشی و لذت گرایی عجیبی حاکم است به طوری که اصلا هم متوجه نیستن این چه ظلمات وحشتناکی است که همه زندگی را به شوخی و بازی می گیرند و هیچ چیز انگار برایشان جدی و مهم نیست. عقل و هوش در این فضا چنان تعطیل می شود که مجری جوان تا ته برنامه متوجه نمی شود که چه قدر خراب کرده و بی ادبی کرده و فکر میکنه مسابقه رو کم کنی را از آقای فراستی برده و رجز می خواند تا این که خبر می آید که از طرف رئیس سیما توبیخ شده و برنامه بعدی هم تعلیق می شود! https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/09/09/1887894/ یعنی بنده خدا حتی بعد از ناراحتی شدید آقای فراستی باز هم زشتی کارش را متوجه نشد و فکر می کند برنده شده در یک دعوای پرسپولیسی استقلالی!! ظاهرا این یک نمود خیلی فاحش از همان معضل نهیلیسم است که حضرت عالی همیشه می فرمایید! البته در تعلیل سیاسی-فلسفی ماجرا فکر می کنم باید به سردرگمی جوانان نسبت به مواضع سیاسی و موضوعات دینی فکر کرد که آن هم به نظر می رسد به خاطر رنگ باختن شعارهای انقلابی و دینی در نگاه آنها با توجه به تحولات سال های اخیر است. از این جهت ظاهرا ما با دوره یونان باستان هم قابل مقایسه هستیم! یعنی مثل دوره سوفسطایی که این قدر حرف های ضد و نقیض بین بزرگان بود که یک عده به این نتیجه رسیدن که حق و باطلی در کار نیست و بچسبیم به عشق و حال زندگی و بی خیال حقیقت! البته در جامعه ما علاوه بر عامل سیاسی مذکور، هرج و مرج فضاهای مجازی و حرفهای ضد و نقیضی که در این بستر نشر می یابد هم به این معضل دامن می زند. خلاصه ظاهرا آقای فراستی در آن برنامه حکم خرمگس آتن را بازی می کرد! و لذا به نظر می رسد همان طور که حضرت عالی می فرمایید چاره کار واقعا در دست حکما است که البته در سنت ما از سقراط فرسنگ ها جلوتر رفتند و حالا باید دست این جوانان را بگیرند. و در نهایت مطلب آقای ناظمی [Forwarded from نامه پرسش - سید مهدی ناظمی قره باغ] لودگی و جربزه پخش قسمتهایی از برنامه شبکه شما با اجرای آرش ظلی پور که در آن به شکل بی سابقه ای به مهمان برنامه توهین می شود، موجی در کاربران شبکه های اجتماعی ایجاد کرده است. موضوع برنامه ظاهراً درباره فیلمهای لوده و لوده پرور سینما بوده است. چیزی که حیرت آور است این است که این مهمان برنامه - مسعود فراستی - نیست که خطاب به کسی تندی بکند و برنامه را با چالش مواجه کند، بلکه این مجری، یعنی مثلاً عامل حرفه ای برنامه و «معتمد صدا و سیما» است که به شکل تهوع آوری، به شخصیت فراستی و حتی مسائل شخصی زندگی او حمله می کند و تا پایان هم به شکل دیوانه واری از کار خود دفاع می کند. از منظری اجتماعی، نباید کار مجری را خیلی هم عجیب دانست. این مجری جوان، فقط یکی از انبوه جوانان وابسته به طبقه مرفه کلانشهرهاست که چنین حسی را به فراستی و اغلب چهره های علمی برجسته ای دارند که منتقد وضع اجتماعی موجود هستند. نفرت از فراستی هیچ ربط مستقیمی به سینما یا هنر ندارد. نفرت از فراستی عکس العمل طبقه مرفه شهری است؛ طبقه ای که هویتی برای خود نیافته است، برآمده از روابط اقتصادی رانتی-راستی است، دلخوشی او سلبریتی های برجسته شده در همین روابط است و به پشتوانه بستر فرهنگی رسانه های بزرگ جهانی، غیر خود را محقر، دشمن و مقصر همه چیز فرض می کند. رسانه های جمعی و سلبریتی های برجسته شده در این رسانه ها، پدیدآورنده جوانانی سهل انگار، متکبر، بی مایه و پرادعا شده اند. شاید اعتماد به نفس بالاتر جوانان امروز نسبت به دیروز، اعتماد به نفسی که خودش خوب و امیدوارکننده است، دستمایه این اعوجاج در برخی از جوانان طبقه مرفه شهرها یا سمپاتهای آنها شده باشد. به هر حال هر چه که هست متولیان فرهنگ و رسانه کشور، لازم است با دیدن این کلیپ چند دقیقه ای، عمیقاً از خود بپرسند با جوانان این کشور چه کرده اند؟ از خود بپرسند چه شده است که هر کسی با مدتی حضور در شبکه های اجتماعی و چرخ زدن در فضای نت، «کارشناس» می شود؟ خط مشی گزاران جناح حاکم لازم است از خود بپرسند چطور برخی اقشار مرفه جامعه این چنین از دیگران متنفرند؟ بپرسند این همه جربزه در جوان خوش تیپ و آرایش کرده رسانه ملی از کجا و به چه پشتوانه ای به وجود آمده است؟ نفرت از مسعود فراستی نفرت یک نوع فرهنگ خوش خوشان و خوش خیال و روزمره است از فرهنگ نقادی و فکر کردن. (عکس بعدی این کانال را مشاهده کنید. هر چند هیچ نیازی به انتشار این عکس نبود. کسی که اندکی با فضای گفتگوهای رایج در شبکه های اجتماعی آشنا باشد، خوب می داند که چنین رفتاری، مسبوق است به شرط بندی ها و کری خونی های جوانان با همدیگر برای «رو کم کنی»: غلبه فرهنگ لمپنی و لات بازیِ متجددانه بر فرهنگ پرسشگری و نقادی.) @sayyedmahdinazemi منتظر کریم, [01.12.18 00:52] [Forwarded from نامه پرسش - سید مهدی ناظمی قره باغ] [ Photo ] هیچ نیازی به انتشار این عکس نبود. کسی که اندکی با فضای گفتگوهای رایج در شبکه های اجتماعی آشنا باشد، خوب می داند که چنین رفتاری، مسبوق است به شرط بندی ها و کری خونی های جوانان با همدیگر برای «رو کم کنی». غلبه فرهنگ لمپنی و لات بازیِ متجددانه بر فرهنگ پرسشگری و نقادی.
متن پاسخ

بسمه تعالی: سلام علیکم: باید این صحنه‌ها پیش می‌آمد و باید ما منتظر چنین رویدادهایی باشیم. بحث در دفاع از جناب استاد فراستی نیست، که معلوم است همه‌ی انتقادهای ایشان به‌جا نخواهد بود؛ ولی بحث در حضور تاریخی است که تاریخِ عبور از جهنمِ مدرنیته است، به همان معنایی که قرآن برای رسیدن به بهشت، عبور از جهنم را حتمی می‌داند و می‌فرماید: «و ان منكم الا واردها كان على ربك حتماً مقضياً» (مریم/71) فرار از این صحنه‌ها و منتظر آن‌ها نبودن، چاره‌ی کار نیست، چاره‌ی کار، آماده‌شدن برای عبور از چنین دنیایی است. دنیای توسعه‌یافتگی جز این اقتضائاتی ندارد که هرگونه امر قدسی را مزاحم خود می‌داند. و این با نوعی آمادگیِ خاص نسبت به آینده‌ای که آن آینده نه ادامه‌ی مدرنیته است و نه برگشت به گذشته، پیش می‌آید، آینده‌ای که با حضور روح قدسی انقلاب اسلامی بخواهیم و نخواهیم در پیشِ روی ما است و ما اگر با نگاه به آن آینده خود را تنظیم کنیم، می‌توانیم از این نوع پدیده‌ها عبور نماییم. شاید جزوه‌ی «ما و آینده» که بر روی تابلوی سایت «لبّ المیزان» هست، چشم‌اندازی را در این رابطه بگشاید. موفق باشید      

21749
متن پرسش
بسم رب المهدی. سلام علیکم استاد: درونیات من. می خواهم خودم باشم. «خود واقعی» ام. خودی که دیگر نمی تواند تقابل و تضاد را بپذیرد. می خواهم آرامشی را در درونم ابدی کنم که نشان از جایگاه واقعی ام باشد. می خواهم بدانم در این جهان جایم کجاست؟ فکر نکنم توقع زیادی داشته باشم. بس است تضاد دیدن از درونم و بیرونم. انگار اعمال و رفتارم پاسخگوی آن چیزهایی نیستند که در درون به دنبال آنها هستم. حتی گاهی اوقات می خواهم خودم نباشم و تمام کنم این بازی سر دو باخت را. خسته شدم از این همه متفاوت بودن. متفاوت بودن را به معنای خاص شدن نمی گویم از این جا که دیگر خیلی از اطرافیانت آن چیزی نیستند که انگار تو به دنبال آنی. افراد انگشت شماری فقط تو را می فهمند. دردی که اکنون شاید در وجودت حس کردی را فقط با تعداد اندکی از افراد می توانی بازگو کنی. تمام زندگی ام شده مواجه شدن با دوگانه هایی که نمی دانم اکنون کدام یک بر دیگری غلبه دارد. همیشه راهی غیر از این دو راه هم برای هر شخصی تصویر می شود که باید به آن سمت گسیل داده شود. کاش زندگی ام مانند همه ی کسانی که بی خیال زندگی می کنند، تداوم داشت. البته این عبارتی است که زمانی که خیلی از همه چیز خسته می شوم به کار می برم. با اینکه می دانم این راه هم نمی تواند مرا جواب دهد. حسم این است که انسان وقتی در عالمی زندگی می کند معنا می شود با آن. وقتی تو در عالمی زندگی می کنی که با عالم غرب و پست مدرن و مذهب و اسلام و سنت و همه و همه درگیر شده است چگونه می خواهی خودت باشی؟ اصلا چگونه می خواهی یک نفر باشی؟ انگار خودم هم به دو نیم تبدیل شده ام نیمه ام غربی و نیمه دیگرم شرقی شده است. باید بتوانی افقی را فرا روی خودت متصور شوی که با آن هم نواشوی ولی افق کجاست؟! من و انقلاب می توانیم حرف مشترکی برای هم داشته باشیم؟ راستی آخر کلام این را هم بگویم که من یک "دختر"م و باتمام ویژگیهای دخترانه ام حس و حالم را بازگو می کنم. راستی خود جدیدم چه شکلی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در تاریخی که انسان می‌خواهد در عین قدسی‌بودن از ارتجاع و مدرنیته یعنی از نیهیلیسم عبور کند، ساز و کار خاص خود را می‌خواهد. معارف بلند مطرح‌شده در آثار امام مثل کتاب «آداب الصلواة» مقدمه‌ی کار است. فهم تاریخی انقلاب بر اساس آن‌چه بر روح و روان شهداء می‌گذشت، بسیار کارساز است. حضور در چنین فضایی، خود به خود راهی است که چون نوری در میان جنگلی انبوه، خود را می‌نمایاند. موفق باشید

21564

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام: 1. رابطه لفظ مادی و لفظ ذهنی اثر و موثر است نه تجلی؟ 2. عین ثابته یک موجود مظهر اسمی الهیه ای است و عین خارجه آن مظهر همان اسم اما کونیه اش هست؟ مثلا عین ثابته سنگ مظهر اسم الهیه قهار و عین خارجه آن مظهر اسم کونیه قهار است درست است جناب استاد؟ 3. عین خارجه یک موجود مادی شامل سه مرتبه است اینکه خداوند عین خارجه سنگ را می دهد یعنی هر سه مرتبه با این توجه که آخرین مرتبه وجود نهایی سنگ است؟ 4. می توان در توضیح وجه تسمیه به ثابت گفت که مرتبه وجودیش که همان وجود علمی است ثابت می ماند مثلا وقتی می گوییم اندازه جسم ثابت مانده یعنی معیار ثبات را رتبه وجودی بگیریم؟ 5. رابطه عیون ثابته موجودات به چه نحواست؟ 6. آیا چند عین ثابته می توانند مظهر یک اسم باشند؟ 7. در باب ائمه سبعه رجوع همه اسماء ذات بجز حیات به علم است پس 1. وقتی می توانیم بگوییم عالم به حیات خودش و حیات دیگر موجودات آیا این رجوع را نشان نمی دهد؟ یا همان بحث صورت معقول اسماء است که همگی در علم حق موجودند؟ 2. اگر از جنبه وجودی به اسماء نگاه کنیم نمی شود گفت مظهر اسم خالق اند یا خالق فقط مربوط به وجود خارجی موجودات است و اگر نیست پس مقصود از عینیت اسماء چیست؟ 8. می توان رجوع قدرت به علم را با عبارت دانا به توانایی ها نشان دهیم؟ علم مطلق حق در مقام ذات است و علم متعین در ظهور اسم علیم دیده می شود؟ مظاهر اسماء اربعه چه موجوداتی اند و از کجا بدانیم هر موجودی مظهر چه اسمی است؟ 10. همانطور که امکان مشاهده مستقیم ذات نیست در مورد اسماء هم همینطور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ حرف درستی است زیرا رابطه‌ی وجودی در میان نیست. 2ـ می‌توان این را پذیرفت. 3ـ آری. 4ـ «ثابت» یک اصطلاح است یعنی چیزی که نه موجود است و نه معدوم. 5ـ وجود علمی. 6ـ آری. 7ـ تعیّن اسماء به مخلوقاتی است که مظهر آن اسماء هستند. 8ـ هر مخلوقی از مخلوقات عالم می‌تواند مظهر اسماء اربعه باشد مثل یک درخت که هم مظهر اسم « اول» است به اعتبار ظاهرش و هم مظهر اسم «آخر» است به اعتبار آن که در نهایت آن به فهم می‌آید و هم مظهر اسم «ظاهر» است به اعتبار ظهورش و هم به اعتبار وجه علّیت آن، مظهر اسم «باطن» است. 10ـ آری فقط مظاهر اسماء قابل مشاهده است. موفق باشید.

20611
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: این مطلب تأمل برانگیز از کانال بسیار وزین اقتصاد سیاسی، در مورد شرایط اقتصادی و سیاسی کشور را گفتم با حضرت عالی و کاربران سایت در میان بگذارم. از زاویه نگاه حکمی تاریخی ما دلالت های جالبی دارد! چیزی به نام انقلاب یا معجزه ای که در آن زندگی می کنیم و متوجه نیستیم! [Forwarded from اقتصاد سياسى] ديگ زودپز كشور ايران تقريبا ركورد دار بيشترين نسبت زيان انتظاري در ترازنامه بانك ها به توليد ناخالص ملي است. نمونه هاي هم رده تقريبا همه با تغيير يا تنش در حاكميت مواجه بوده اند. اما هنوز حدود اين بحران از مطالبات موسسات غير مجاز بيشتر نشده!! باز دستكم در ده سال گذشته كانال هاي انتقال ارز هيچ كشوري با آن شدتي كه كانال هاي انتقال ارز ايران از زمستان ٩٥ تا كنون تخريب شده، مورد هجمه قرار نگرفته است، اما با اين وجود هنوز هم حد افزايش نرخ ارز زياد نيست!! باز در هيچ كشور نفتي اي حدود بدهي دولت تا اين حد زياد نيست. تازه دولتي كه دسترسي درست و درماني هم به پول نفت ندارد. بودجه دولت ٦٠ هزار ميليارد تومان كسري واضح دارد اما ورشكسته نيست!! چه چيزي اين همه عامل ريسك مهيب را سر جاي خود نگه داشته و مانع از انفجار شده؟ چه عاملي اين حد از عوامل بي ثبات ساز اقتصادي را كنترل كرده و مانع از نابودي همه چيز شده؟ چه بسيار دولت ها كه با يكي از اين بحران ها يا تغيير حاكميت داده اند يا تغيير جغرافيا يا ناچار از دادن امتيازهاي بسيار بزرگ شده اند. وضع ما درست مثل آب در حال غليان با دماي بالاي صد درجه است كه داخل ديگ زودپز به هم مي پيچد ولي از بيرون قوت ديگ زودپز مانع از انفجار است. دماي آب دهها درجه هم بالاتر برود شايد ديگ زودپز بتواند مانع انفجار شود. من اسم اين ديگ زودپز را state مي گذارم. چنان كه ديگراني هم پيش از من چنين كرده اند. هر چيزي كه باعث روائي ولو نسبي حكمراني رييس جمهور از پاستور بر مرز سيستان مي شود، هر چيزي كه باعث مي شود من تهراني و ترك تبريز و بلوچ زابل با تقريب خوبي خود را ايراني محسوب كنيم state است. State يعني آن سپاهي كه جانش را گذاشت تا داعش به صحن علني مجلس نرسد. State يعني آن مدير عالي رتبه بانك مركزي كه ٥ سال است مرخصي نرفته و روي سيستمي كه خودش خلق كرده قوز كرده تا نرخ ارز از دست نرود و تجربه ٩١ تكرار نشود. State يعني آن مدير وزارت نفت كه در ايام تحريم واقعا له شد تا فروش نفت از آستانه ٨٠٠ هزار تا پايين تر نيايد و حالا هيچ كس حتي اسمش را نمي داند. State يعني آن ايراني كه حاضر است در حلب بجنگد تا صحنه هجوم هزاران داعشي از جلولا به سمت مرز ايران تكرار نشود. كاتسا state را هدف گرفته. اين بار نوبت قطره هاي آب است كه از ديگ زودپز دفاع كنند. شدني است؟ شايد! لينك كانال اقتصاد سياسي https://telegram.me/eghtesadsiasi
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است که روحی و عزمی در مردم ما هست جهت حفظ اسلام، که معادلات اقتصادی و مشکلات آن هرچند آزاردهند است، ولی به این منجر نمی‌شود که دشمن به اهداف خود برسد. شاید إن‌شاءاللّه با روحی که در متن انقلاب اسلامی نهفته است، ما بتوانیم اساساً در فضای اقتصادیِ دیگری که مناسب اهداف انقلاب اسلامی است، وارد شویم. موفق باشید  

19349
متن پرسش
سلام حاج آقا: رابطه تلقین به نفس با سحر و جادو چیه؟ ممنون می شوم جواب این حقیر رو بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» عرض شد که جادوگران با سحر و جادوی خود به کمک شیاطین، خیالات انسان‌ها را متأثر می‌کنند. در حالی‌که در تلقین، انسان خودش با خیالات خود روبه‌رو می‌شود و می‌خواهد آن‌ها را مدیریت کند. موفق باشید

18232

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار: استاد طاهر زاده در صورت امکان لطفا منابعی برای مطالعه در مورد خواب برایم بیان کنید اندکی در مورد خواب در بین مطالب کتب هایتان از جمله ده نکته از معرفت نفس خواندم قصد دارم تحقیق جامع ای در این زمینه داشته باشم. ممنون دارتان میشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد در کتاب‌های «ادب خیال و عقل و قلب» و «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرایضی شده است، خوب است به آن‌ها رجوع شود. موفق باشید

18041

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام، استاد محترم لطفا در مورد مصادیق ظلم به دیگران بیشتر بفرمایید. در حدیث یا بن جندب فرمودید مانند پاگذاشتن روی کفش دیگران یا حتی سلام نکردن به فردی، لطفا بیشتر مثال بزنید تا ملکه ذهنمان بشود. با سپاس فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در یک کلمه باید رعایت حقوق افراد را تا ریزترین موضوعات مدّ نظر قرار دهیم. عرایضی در شرح دعای «مکارم‌الأخلاق» در این مورد شده است. موفق باشید

17446

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: منظور از اسم مستأثر چیست؟ لطفاً در صورت امکان منبعی در این زمینه معرفی کنید. در حکمت 294 نهج البلاغه آنجا که شخصی از امام می پرسد فاصله مشرق و مغرب چه قدر است و امام در جواب می گویند به اندازه حرکت یک روز خورشید. با توجه به مسائل علمی منظور امام علیه السلام از این پاسخ چه بوده است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد اسم مستأثر، شرح مرحوم آیت اللّه محمد گیلانی از «مناجات شعبانیه» نکاتی دارد. ولی با این حال، اسم مستأثر، اسمی است که خدا برای خود انتخاب کرده است لذا ظهوری در عالم خارج ندارد. 2- از کدام نهج‌البلاغه می‌فرمایید؟ متن عربی آن را مرقوم فرمایید، زیرا ترجمه‌ها عموماً رسا نیستند. موفق باشید

17373
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: با توجه به پاسخ سوال 17362 آیا کسی که بر اساس مشاهدات خود و ارتباط با امام زمان عج الله فرجه معتقد است امام زمان از بر پایی نظام جمهوری اسلامی راضی نیست را می توان عارف واقعی ولو در حد متوسط و حال، نه مقام تلقی کرد؟ اساسا چگونه می توان به دیگر سخنان و کشف های او و دستور العملهای ایشان اعتماد کرد؟ با تشکر و التماس دعا. خداوند بر طول عمر و توفیقات شما بیفزاید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: من که به چنین افرادی نمی‌توانم اعتقادی جدّی داشته باشم. زیرا به حکم «کلّ یومٍ هوَ فی شأن» خداوند در هر تاریخی، ظهور خاصی دارد. این افراد کدام خدا را می‌پرستند که خدایِ ظاهرشده در انقلاب اسلامی آن خدا نیست؟! می‌توان گفت این بنده‌های خدا، انسان‌های مؤمنی هستند که بصیرت لازم را ندارند. موفق باشید

16911

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: یه سوال در مورد مباحث شما داشتم: مباحث معرفت نفس شما مثل کتاب «خویشتن پنهان» تا چه حد فلسفیه؟ یعنی خوندن و فهمیدن فلسفه به فهمیدن کتاب شما کمک میکنه؟ در «خویشتن پنهان» دچار مشکل شدم به این فکر افتادم که فلسفه رو شروع کنم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر سیر از «ده نکته» و سپس «برهان صدیقین» و سپس «خویشتن پنهان» و در نهایت مباحث «معاد» را همراه با صوت آن دنبال بفرمایید، ابهاماتتان در این مورد برطرف می‌شود. موفق باشید

16096

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به پاسخ سوال 16045 گفته اید: اگر رزق شما و همسرتان و فرزندانتان داشتن خانه است به شما خانه ی غیر اجاره ای خواهد رسید. خب اینکه بسیاری از جوان ها الان بیکار هستند و شغل ندارند، این یعنی رزقشان نبوده؟ یا اینکه ظلم مسئولین باعث شده حق مسلم و رزق آنها که اشتغال است به آن ها نرسد؟ همینطور مسئله خانه و مسکن مردم؟!
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: امکان هر دو قضیه هست. ولی در هر حال رزق انسان‌ها می‌رسد حتی اگر هنوز کاری پیدا نکرده باشند. آن‌چه مسیر رسیدنِ رزق را تنگ می‌کند تکبر و بدخلقی است. موفق باشید

14796
متن پرسش
اشکالی که وجود دارد این است که سنخ بحث های استاد طاهرزاده صرفاً به دل می نشیند ولی تطابقی با واقعیات اجتماعی ما ندارد؟ شاید این خاصیت و تمایز رویکردهای فلسفی عرفانی صدرایی و فلسفه غرب است که به همان میزان که انتزاعی و ذهنی است از واقعیات جامعه به دور است (دقیقا برخلاف فلسفه مادی غرب که در بطن سازوکار حیات اجتماعی بشر حضور جدی دارد.) واقعا چه میزان از مردم ما نوع نگاه استاد طاهرزاده به انقلاب اسلامی را می پذیرند؟ چه میزان نظام مسائل ذهنی مردم جامعه ما می تواند با رویکرد اشراقی استاد به انقلاب ارتباط برقرار کند؟ اگر این مباحث صرفاً یک نظریه پردازی نیست و قرار است به عرصه واقعیات جامعه وارد شود باید مدام ارزیابی شود که آیا مردم عادی کوچه و بازار می توانند با این مباحث ارتباط برقرار کنند؟ اگر نمی توانند یعنی ما به دور از مسائل واقعی جامعه حرکت کرده ایم. با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در هر تاریخی وقتی افقی باز شود و بنا بر آن باشد تمدنی جای تمدنی را بگیرد، در ابتدا به جهت سیطره‌ی تمدنی که حاکم است، ذهن‌های معمولی عموماً در تحقق تمدنی که باید ظهور کند، باور ندارند و آن را دور از واقعیت می‌دانند ولی پایداری و صبرِ مؤمنین است که زمینه‌ی تحقق تمدن توحیدی را فراهم می‌کند و آن‌چه در کوچه و بازار مطابق تمدن حاکم، زرق و برق دارد، از رونق می‌افتد. آیا ما در چنین شرایطی نیستیم؟! موفق باشید    

13810
متن پرسش
استاد عزیز سلام: 1. آیا اعتقاد به خدا و درک خدا ذاتی است همانند بدیهیات؟ 2. اگر اعتقاد به خدا ذاتی است پس چرا برخی شک می کنند و ما یا برای اثبات خدا دلیل می آوریم؟ ما که برای بدیهیات دلیل نمی آوریم و نیازی هم به دلیل نیست چون واضح و روشن هستند، حال چگونه است که خداوند نیاز به اثبات دارد؟ 3. چه تفاوتی بین بدیهیات که ذاتی انسان هستند و اعتقاد به خداوند هست که برای بدیهیات دلیل نیازی نیست اما برای اثبات خدا دلیل نیاز هست؟ لطفا تفاوت این دو را بیان کنید. 4. از طرفی می دانیم که همه از خدائیم و وجودمان و علت اصلی وجودمان خداست به همین دلیل باید ذاتا به خدا همانند بدیهیات علم داشته باشیم، پس چرا وجود خداوند را اثبات می کنیم و چرا برخی به خداوند ایمان نمی آورند و کافر هستند؟ مگر ذاتی نیست؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اعتقاد به خداوند فطری است و از جهتی با بدیهیات متفاوت است. زیرا بدیهیات در دسترس هر انسانی در هر حالتی هست. ولی فطریات ابعاد متعالی و برترِ هر انسانی است و هرکس به اندازه‌ای که از عوامل غفلت از فطرت فاصله بگیرد، فطریات خود را احساس می‌کند و دستورات شریعت در همین راستا است. موفق باشید

12188
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد: بنده دنبال یک راهکار عملی برای کنترل خیال هستم. چون خیلی گرفتارش هستم و اصلا تمرکز ندارم. تا متوجه میشم باز خیال دیگه ای سراغم میاد. سپاسگزارم از راهنماییتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر کتاب «ادب خیال و عقل و قلب»، جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» در این مورد خوب است. سعی کنید با تمرکز بر روی متون معرفتی و دینی کار را جلو ببرید.اساساً وقتی که انسان حرکت سلوکی خود را شروع کند با انواع خیالات روبه‌رو می‌شود و به گفته‌ی مولوی: «آب گل خواهد که در دریا رود / گل گرفته پای او را می‌کشد» اگر کسی قصد عبور از کثرت به دریای وحدت نداشته باشد که متوجه‌ی این‌همه خیالات که در درون او بود نمی‌شود! به گفته‌ی مولوی باید رنج‌ها و بلاها کشید و خون دل‌ها خورد تا روح، از این کثرات آزاد شود. گفت: «بس بلا و رنج بایست و وقوف / تا رهد این روحِ صافی زین حروف. این حروف واسطه ای یارِ غار / پیش سالک خار باشد خارِ خار» . موفق باشید

9770

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. اگر درست متوجه شده باشم گروه المیزان درصدد آن است که 75 جلسه شرح معرفت نفس و الحشر شما را که کیفیت پایینی دارد بطور مکتوب در آورده و در هر بازه ی زمانی چند جلسه ی آن را بر روی سایت جهت استفاده افراد قرار دهد. آیا گمان ام درست بود؟ اگر حدس و گمان بنده درست بود از همه از شما بابت این زحماتتان تشکر می کنیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه هنوز شرایط این کار فراهم نشده و اولویت‌های دیگری پیش آمده. موفق باشید
9609
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده: همانطور که مستحضرید مخاطبین سایت اگر بخواهند شماره سوال مورد نظر خود را جستجو کنند به مشکل بر می خورند لذا روشی هست که اگر بزرگوارن به آن توجه نمایند(در اغلب موارد) می توانند شماره سوال مورد نظر خود را می توانند جستجو کنند لذا با اجازه حضرتعالی لینک آموزش تصویری این روش برای مخاطبین بزرگوار سایت ارسال می گردد لینک آموزش تصویری: http://www.xum.ir/images/2014/08/08/ahmad.jpg با تشکر و ارادت فراوان استاد ببخشید من چند بار امتحان کردم بعضی وقتها جواب نمی دهد لذا صلاح دیدم عبارت: «در اغلب موارد» را اضافه نمایم که مخاطبین آگاه تر باشند و احتمالا سوالاتی در این زمینه برای حضرتعالی ارسال ننمایند. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حالا آن را در اختیار کاربران محترم قرار می‌دهیم تا نتیجه معلوم شود. البته ظاهراً در سایت جدید این توانایی هست. موفق باشید
6732

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز زندگی من در سال های اخیر دستخوش سختی هایی بوده است. قکر می کنم این مسئله باعث شده بود که من در مناجات ها بم لذت بیشتری ببرم. و حالا به کونه ای شده ام که احساس می کنم بلا را از کشایش بیشتر می پسندم و می دانم که این اقراط است ولی دست خودم نیست. انگار نمی توانم در نعمت خوشحال باشم. لطفا مرا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم این حالت خوب است. شاید روح شما متوجه خطراتی است که در رفاه برایش پیش می‌اید. موفق باشید
5073

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی_سلام علیکم اگر ممکن است در مورد فلسفه حدیث شریف کساء از منظر عرفانی و جمع شدن این انوار مقدسه علیهم السلام زیر کساء شرح مختصری هدیه فرمایید این گدا را .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض مختصری داشتم خارج از آن فکر نکرده‌ام. موفق باشید
4694
متن پرسش
برای ماندن در راه راست چه کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند می فرماید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ، إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» آیا راهی بهتر از آن‌چه خداوند نشان داه سراغ دارید؟ طوری زندگی خود را شکل دهید که بتوانید دستورات خداوند را رعایت کنید. موفق باشید
2873

تجرد اجنهبازدید:

متن پرسش
با سلام آیا اجنه مجردند - تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: تجردشان در حدّ تجرد مثالی است و نه تجرد عقلی. موفق باشید
1383

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت تمام همکاران در سایت لب المیزان که این طور معارف استاد عزیز را پخش و نشر می دهند . اجرتان با آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف . با عرض سلام و ارض ادب خدمت استاد عزیز و گرامی اینجانب سوالی از محضر شریف پرسیدم به این مضمون که اگر بخواهم جلسه ای برای مخاطبان دبیرستان به بالا داشته باشم چه پیشنهادی در رابطه با مباحثی که قراره مطرح بشه دارید ؟ در جواب فرمودید : مباحث را از کتاب جوان و انتخاب بزرگ بخش من کو شروع کنید و بعد به سرغ بخش اول بروید. حالا سه سوال دیگر خدمتتان داشتم : 1 : آیا بعد از مبحث من کو به سراغ آشتی با خدا بخش چهارم بروم و از جلسه ی 4 تا 8 را کار کنیم برای عمق کار و بعد به جلسه ی اول و سوم جوان و انتخاب بزرگ و 3 جلسه ی اول آشتی با خدا برگردم یا اینکه در کتاب جوان و انتخاب بزرگ بعد از بخش دوم به سراغ بخش اول بیایم و بعد به آشتی با خدا رجوع کنم ؟ 2 : مبنای شما چیست در اداره ی جلسات طلاب و دانشجو و دبیرستان به بالا ؟ و کلا چه راهکارهایی را پیشنهاد می کنید در آغاز جلسه و چه نکات و پیشنهادات و نظرات ارزشمندی دارید که ما بتوانیم در آغاز کار استفاده ی لازم را ببریم ؟ 3 : بنده ی حقیر در حال حاضر در حال مطالعه ی سیر شما هستم اما به مشکلی برخورد کردم و آن اینکه : در سیر مطالعاتی بعد از چهار کتاب اول به سراغ مباحث تفسیر رفته اید در حالی که در پاورقی بعضی از 4 کتب اول فرموده اید : برای عمیق کردن این بحث رجوع کنید به فلان کتاب حال وظیفه چیست ؟ اینکه مباحث معرفت النفس را اول به طور کامل عمیق کار کنم با کتابهای مختلف شما در این ضمینه یا اینکه طبق سیر جلو بروم و بعد از چهار کتاب اول سراغ مباحث قرآنی و نهج البلاغه بروم ؟ با تشکر فراوان . در ضمن اگه مسئولان عزیز سایت بتوانند پاسخ ای سوال را برایم ایمیل کنند ممنون می شوم با نهایت تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- بعد از بحث «من کو» سراغ جلسه‌ی اول و سوم بروید و اگر آماده بودند به کتاب «ده نکته از معرفت نفس» بپردازید و بعداً به جلسه‌ی 4 تا 8 کتاب «آشتی با خدا» رجوع فرمایید. 2- مبنای ما معرفت نفس است و فکر می‌کنم اگر بتوانید مباحث معرفت نفس را بعد از ده نکته و بعد از کتاب «از برهان تا عرفان» با کتاب «خویشتن پنهان» دنبال کنید و سپس به بحث «معاد؛ جدی‌ترین زندگی» رجوع شود معارف خوبی نصیب مخاطب می‌شود. 3- بستگی به آمادگی خودتان دارد؛ اولا: آنچه در پاورقی می‌آید برای آن است که اگر خواننده لازم می‌بیند در خصوص آن موضوع بیشتر کار کند باید به آن کتاب رجوع کند. ثانیاً: ما باید در همه‌ی مراحل به نحوی با نور قرآن مرتبط باشیم فکر می‌کنم بعد از طی مقدمات خوب است که اُنس شما با مباحث قرآنی شروع شود و در کنار آن مباحث معرفت نفس را با عمق بیشتر دنبال بفرمایید. موفق باشید
1310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام استاد ظرفیت انسانها در علم اموزی ورسیدن به مقامات عالی مشخص است ومیشود این را گفت که هرکسی تایک اندازه میتواند علوم را فرا گیرد یا نه هر کس به میزان تلاش خود میتواند درجات ایمان یا علم اموزی را افزایش داد واگر نتواند مورد بازخواست خداواقع میشود مثلا میشود گفت ایت الله جوادی یک ظرفیت دارند وبقیه یک طرفیت دیگر که اینچنین میشوند یا حضرت امام (ره)یا...حالا دو سوال اگر ظرفیت مشخص نیست چه کار کنیم تا ظرفیت ما بالا برود واگر مشخص است از کجا ظرفیت خود را نشخیص بدهیم تا نه با کم کاری وبا کار بیشتر از توان خود هلاک نشویم //شما در جزوه عالم طلبگی فرمودید هرکس بایدخودش باشد وخودش بشود تا موق شود خود ما چه ظرفیتی داریم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام به نظرم این بیت می‌تواند راهنمای خوبی باشد که می‌گوید: «هرکسی را بهر کاری ساختند....میل آن اندر دلش انداختند» پس اگر در انجام کاری هرچند مهم، روح و قلب و عقل ما با ما همراهی کرد ما استعداد آن کار را داریم و باید تلاش کنیم آن استعداد را به فعلیت برسانیم. موفق باشید
نمایش چاپی