باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در حال حاضر که نتوانستهایم مهندسی بومی خود را شکل دهیم، تا جایگزین وضع موجود کنیم؛ وظیفه داریم از همین علوم مهندسی استفاده کنیم ولی با رویکرد جایگزینی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر دو حال که میفرمایید، این افراد چون عقل و فطرت را تا آخر برای خود اصل نگرفتهاند؛ عملاً به دین خدا پشت کردهاند و در قیامت به سختترین بلاها دچار میشوند. به فرمایش آیت اللّه جوادی بنا است با همان عقل و فطرتی که حقّانیت دین را پذیرفتیم، تا آخر به حکم عقل و فطرت وفادار باشیم. و لذا آنجایی که چیزی از شریعت برداشت شود که با عقل و فطرت نخواند، آن را نباید سخن شریعت الهی بدانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه در بدایة الحکمه خواهید خواند که مخلوقات، ممکنِ بالذات و واجبِ بالغیرند و لذا تناقضی پیش نمیآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چرا این دو نکته را نتوانیم جمع کنیم؟ بدین شکل که اگر مطلبی را میخواهیم بدانیم از اهل ذکر – که بنا به روایات، اهلالبیت هستند – بپرسیم و از آن طرف هر سخن حقی که هرجایی و هرشخصی گفته شد، جدای از گویندهی آن به اعتبار حقبودن آن، آن را بپذیریم و تصدیق کنیم 2- بنده کتاب مذکور را مطالعه نکردهام 3- بنا به روایتی که میفرماید: ما خانواده یا مقتول، یا مسموم میشویم؛ میتوان همان نظر شهیدشدنِ حضرت را پذیرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آنجا که بنده میدانم آن صدایی که آیت اللّه بروجردی شنیدند، تنها آن بود که مثنوی را نخوانند و علّتش هم آن بود که خداوند اراده کرده بود تا ایشان را در فقه آل البیت«علیهمالسلام» بپرورانند تا منشأ برکات زیادی در فقه شوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در زمانی از مجتهد دین، انتظار داشتند فقط احکام فروع دین را برای مردم روشن کنند. ولی امروز انتظار مردم از روحانیت و طلاب آن است که جوابگویِ همهی نیازهای معرفتی و دینی آنها باشند. به نظر میآید همین مسیر اجتهاد که طلبه طی میکند، خوب باشد، ولی با رویکردِ درک همهی ابعاد انسان. بهترین راه همان است که طلبه تا اجتهاد مرسوم جلو برود و در آن فضا به سایر ابعاد دین نیز بپردازد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر اساس آیهی قرآن که میفرماید: «واللّه هو الولیّ» تنها خداوند بر همهچیز ولایت دارد. حال اگر خداوند فرمود پیامبر و امامان بر ما ولایت دارند، ولایت آنها به اعتبار دستور خدا است و در همین رابطه ائمه«علیهمالسلام» فقها را به حکم مقبولهی عمربنحنظله ولایت دادهاند، با آن خصوصیاتی که در روایات در این رابطه هست. ولی جایی برای ولایت رؤسای مدارس نگذاشتهاند. در زمان امام خمینی این بحث پیش آمد که چون رئیس جمهور را ولیّ فقیه نصب میکند و رئیس جمهور وزرا را تعیین میکنند و وزرا مدیران کل را؛ و مدیران کل، مسئولانِ سایر قسمتها را؛ پس مسئولان بر کارمندان ولایت دارند. وقتی این موضوع را از حضرت امام استفتاء کردند حضرت امام این نحوه استنباط را نفی کردند و فقط فرمودند در راستای رعایت قانون و به حکم قانون هرکس باید دستورات مقام بالاتر را بپذیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. این مربوط به سخن کانت است و از طرفی مشکل کلیسا و مسیحیت است که در «برهان نظم» متوقفاند. در حالیکه در فلسفهی اسلامی با طرح برهان «امکان و وجوب» و «برهان صدیقین» بهخوبی میتوان وجود خدا را اثبات نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تکلیفهای اصلی انسانها را خالق انسانها تعیین میکند که ابعاد وجودی آنها را میشناسد. ولی در امور جزئی انسانها با عقل خودشان، کارها را جلو میبرند. موفق باشبد
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- علم به معنای آگاهی از آنچه خارج از ذهن ما است برای یک کودک و ولیّ الهی فرق ندارد. ولی موضوع علم در این دو متفاوت است، یکی علم به خدا دارد و یکی علم به عروسک 2- نه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سالهای 63 به بعد یعنی بعد از قبول قطعنامه، سورهی بقره بحث شد، ولی ضبط نشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وجهِ مثبت این سخن میتواند این باشد که با تعقل و تفکر بر روی سخنان مقام معظم رهبری، جامعه به رشد و شکوفایی میرسد. در حالیکه اگر تبعیت بدون تعقل باشد، آن رشد و شکوفایی حاصل نمیشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم با بودن کتابهایی مثل «بدایة الحکمه» و «نهایة الحکمه» و کتاب «شرح مبسوط منظومه» شهید مطهری، نیاز نیست به طور مستقیم به آن کتابها رجوع شود مگر برای یک تحقیق خاصّ. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین مسیرها با مجهزشدن به عقاید حقه و اخلاق فاضله کار جلو میرود. تفسیر المیزان را بعد از مباحثی مثل «ده نکته در معرفت نفس » و «برهان صدیقین» و کتاب «معاد» شروع کنید. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در دعا داریم: «الَّلهُمَّ عَرِّفني نَفسَكَ فَانَّكَ ان لَم تُعَرِّفني نَفسَكَ لَم اعرِف رَسُولَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفني رَسولَك فَانَّكَ ان لَم تُعَرِّفني رَسُولَك لَم اعرِف حُجَّتَك اللَّهُمَّ عَرِّفني حُجَّتَكَ فَانَّكَ ان لَم تُعَرِّفني حُجَّتَكَ ضَلَلتُ عَن ديني»[1]پروردگارا خودت را به من بشناسان، زيرا اگر تو را نشناسم رسول تو را نخواهم شناخت. پروردگارا پيامبرت را به من بشناسان، چرا كه اگر پيامبرت را نشناسم حجت تو را نخواهم شناخت. پروردگارا حجت خود را به من بشناسان كه اگر حجت تو را نشناسم در دين خود گمراه مىشوم. پس ابتدا باید خدا را شناخت ولی برای رجوع به خداوند باید امام را ابتدا به عنوان الگوی متعالی در نظر داشت. موفق باشید
[1] ( 1)- اصول كافى، ج 1، ص 237.