باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که انسانها از نظر فطرت یکساناند و همچنان که عرض شد آیهی 30 سورهی روم میفرماید: «لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ» یعنی از نظر فطری، تفاوتی بین انسانها نیست. آیهی مذکور چنین است: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» میماند که هرکس باید نسبت خود را با اختیار خود با فطرت الهیهی خود روشن کند. و البته این غیر از مقامِ خاص انبیاء و اولیاء معصوم است که در جهت هدایت مردم به آنان موهباتِ خاص شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور حضرت، افراط در آمیزش باشد و شاید منظور از کوتاهشدن عمر در إزاء افراط در آمیزش، بیبرکتی آن باشد. از طرفی علوم تجربی آنچنان همهی مطلب را در اختیار ندارد که بتواند نظر قاطع دهد، به همین جهت در این مورد نیز تفاوت نظر هست. عمده عدم افراط و تفریط در این موارد است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عدم نگاه به نامحرم و مشغولنمودنِ ذهن به امور معنوی در این مورد کارساز است 2- برای درمان ضعف اراده، کمسخنگفتن و آرزوهای بلند نداشتن کمک میکند 3- زودخوابیدن و خوراک سبک داشتن، موجب بیدارشدن برای نماز صبح خواهد شد 4- به قلب خود برسانید که انسان حکیم بهجایِ عصبانیت در مقابل امور خلاف، راهکار میدهد. کتاب ارزشمند «شرح حدیث جنود عقل و جهل» در همهی این امور کارساز است. بنده نیز شرحی بر آن کتاب داشتهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز دعاگوی عزیزان هستم. امید است که خداوند توفیقِ بهرهبرداری ادعیهای که ازاولیاء معصوم در مدّ نظر ما قرار دارد، به ما عنایت فرماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان از نظر عقلی متوجه نحوهی دیگری از زندگی در این دنیا شد که با ابعاد روحانی خود میتواند با عوالم روحانی عالم، مأنوس باشد متوجهی جایگاه ارزشمند شریعت الهی میشود و رویکرد او نسبت به دین خدا، رویکرد انسانی است که میخواهد با بنیادیترین مراتب وجود خود، با اصیلترین واقعیت مأنوس گردد و زندگی خود را معنا ببخشد. سیر مطالعاتی روی سایت به لطف الهی میتواند در این راستا کمککار باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آسمان سوم یعنی باطنِ باطنِ باطنِ عالَم ارض که شدیداً مجرد است و هویت حضرت عیسی (ع) با تجرد کامل در آن آسمان هستند و وقتی روایت میفرماید باران از عرش نازل میشود یعنی جنبهی معنوی باران با نور اسماء عرشی به صحنه میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنها زندگی دیگری را شروع کردهاند پس برخورد عاطفی نباید چندان بر ما غلبه کند، هرچند از آن گریزی نیست. کمکی که میتوانیم به آنها بدهیم صدقه و خیرات و مبرات و حضور بر سر مزار آنها و خواندن قرآن و سورهی قدر 7 مرتبه و آیت الکرسی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این فکر باشید که ممکن است بحث لجبازی دولت در میان نباشد. بحث بر سر آن است که ملت ما به این نوع خودآگاهی دست یابند که این فکر نمیتواند انقلاب را در حقیقتش بشناسد و مطابق اهداف آن عمل کند. لذا ملت ما در این صحنه نیز به تجربهی خوبی میرسند و آن، عبور از اصلاحطلبی است و این امر مهمی است به شرطی که اصولگراها نیز تندی و تنگنظری نکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مبنای آن براهین بر این است که ابتدا متوجه میشویم که کلیهی موجودات عالم ممکنالوجوداند و «علت» میخواهند، پس معنا نمیدهد همچنان ادامه داشته باشند مگر آنکه واجبالوجودی در صحنه باشد که «معلول» نباشد بلکه عینِ وجود باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بهتر است بعد از زیارت عاشورا، علقمه خوانده شود ولی لازم نیست 2- دعای صباح تذکرات توحیدیِ فوقالعادهای را ابتدا مطرح میکند و با عالیترین تقاضاها، کار را جلو میبرد چرا از آن کوتاهی شود؟ مگر مرحوم ملارجبعلی خیاط برای ما حجّت است؟ 3- مستحب است هرشب قبل از خواب سورهی واقعه خوانده شود، چرا با این بهانهها از آن کوتاهی کنیم 4- در ادای الفاظ نماز نباید چندان حساسیت به خرج داد تا از حضور در نماز جماعت محروم شویم 5- حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در «تحریرالوسیله» میفرمایند جداخواندن نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء بهتر است. بهخصوص وقتی انسان بخواهد نافلهی آن اوقات را نیز انجام دهد. آری! جمعخواندنِ نمازهای مذکور را رخصت دادهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از شرح حدیث «یابن جندب» و شرح حدیث «جنود عقل و جهل» که إنشاءاللّه موجب صیقل دل خواهد شد، غفلت نفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه بدانید در زمان شاه از این هم بدتر بود و به تعبیر حضرت امام واقعاً مشروبفروشیها از کتابفروشیها بیشتر بود. این افراد هنوز عواطفِ 400 سالهی غربزدگی را پشت سر نگذاشتهاند بدون آنکه ذاتشان مناسب روح غربی باشد. وقتی راهی گشوده شد اکثر همینها از وضع خود ناراضی خواهند بود و به انقلاب میپیوندند. شما به عنوان یک طلبه تلاش کنید با تعمقبخشیدن به معارف خود تا در وقت مشخصاش بتوانید جوابگوی نیاز جامعه باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید در فضای عدالتگرای نظام اسلامی بعد از آنکه جرمی اثبات شد، تازه باید بررسی کرد با مجرم چگونه برخورد کنیم. اگر بشود تنبیه او را بیسر و صدا انجام داد، این بهتر است، مگر آنکه مجرم و جرم یک جریان باشد. اینجا است که بنا به توصیهی علی«علیهالسلام» به مالک اشتر باید او را به مردم معرفی کرد و در شهر گرداند تا آن جرم و آن مجرم و آن جریان رسوا شود که به نظر بنده در موضوع بیبند و باری نسبت به حقوقهای نجومی، موضوعِ آخر باید مدّ نظر باشد. زیرا این یک جریان است که از اول انقلاب در متن انقلاب با عنوانهای به ظاهر انقلابی نفوذ کردند و همواره برای انقلاب مشکل ایجاد نمودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مباحث «آیات الاحکام» که مربوط به فقها است، بنده تخصص ندارم و علامهی طباطبایی نیز در همان ابتدای المیزان میفرمایند که در این آیات، ورود نمیکنند زیرا این آیات باید ذیل روایات فقهی معنای خود را ظهور دهد و نه در یک بحثِ تفسیری صِرف. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باز هر دو وجه میتواند درست باشد. ولی اگر انسانها آنچه در اختیار دارند را درست بهکار گیرند، از رزقِ مقسوم محروم نمیشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا قرن دهم هجری، سلسلهی دراویش از بزرگان جامعهی دینی بودند و همه بین ظاهر شریعت و باطن آن را در خود به طور جمع داشتند. از آن به بعد بود که استعمار در آنها نفوذ کرد و یکنوع إباحهگری و بیقیدی را در بین آنها رواج داد. امید است که با یک بازخوانیِ تاریخی بتوانیم سلسلهی دراویش اصیل را که نهتنها نسبتی با استعمار نداشته باشند، بلکه در اوج معنویت باطنی، در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده است، توحیدی به صحنه آید که مقابل با استکبار از طریق کسانی که جمعِ باطن و ظاهر میکنند، شکل بگیرد. تا قبل از سال 1332 حضرت امام خمینی به آقا روح اللّه صوفی مشهور بودند. یعنی تا این حدّ در متون عرفانی، خود را ممحّض کرده بودند و چنین انسانی توانست با چنین فکر و فرهنگی مقابل استکبار بایستد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» در رابطه با رجوع به شجرهی ممنوعه، بحث آدمیت را عرض کردم و آدمیت، قصهی همهی انسانهاست و نه حضرت آدمِ ابوالبشر. و این غیر از حقیقت انسان که مقام خلیفةاللهی است، میباشد. مقامی که اسماء الهی بدان آموخته شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤالهای شمارهی 10958 و 12594 عرض شده، واقعاً نمیتوانم که حقایق عالم را به صورت گزینشی و موضوعی بنگرم. زیرا لازمهی این کار، نظر به کثرت است در وحدت، که توان بنده در این حدّ نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید: ای پیامبر تو آنچه را باید برسانی با منطق و دلیل و به زبان قوم، برسان و آنهایی که بنای نپذیرفتن دارند را به حال خود رها کن، تا در بازیگوشیهای خود بمانند: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ في خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ»(91) انعام. فراموش نکنید حقیقت بالاتر از آن است که برای هرکس رُخ بنمایاند. موفق باشید