بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18670
متن پرسش
سلام: چند سوال پیرامون فصل اول کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره)» ۱. در تعریف فکر از منظر ارسطویی و فلسفه می فرمایید «الفکر حرکه الی المبادی و ...» حرکت از کجا به سمت مبادی؟ بالاخره باید برای حرکت ابتدا و انتهایی متصور بود؟ در پاورقی فرمودید که «از مطلب به مبادی و از مبادی به مطلب» تعریف «مطلب» اولی چیست؟ ۲. آیا بدون مبادی می توان فکر کرد؟ پس چگونه حرکت اول که به سمت مبادی است را فکر می نامیم در صورتی که هنوز به مبادی نرسیده ایم؟ ۳. اگر فکر انسان را به مبادی می رساند و بعد از مبادی به مراد و مطلوب، آیا آن چیزی که غرب داشته را می توان مبادی نامید؟ اگر مبادیست پس غرب فکر را به صحنه آورده که به مبادی رسیده پس چرا به بی فکری متهم می کنیم؟ آیا نمی شود گفت اصلا غرب فکر نکرد و آن چیزی که داشت مبادی نبود بلکه وهم بود؟ ۴. اگر این درست باشد که مبادی غرب وهم است چگونه وهم می تواند عامل هماهنگی در یک تمدن و عالم شود؟ ۵. حضرتعالی که فکر را از منظر فلسفه و عرفان بررسی کردید چرا فکر را از منظر قرآن بررسی نکردید؟ و تفاوت ها و شباهت های «فکر» و «عقل» از نگاه قرآن چیست؟ ۶. مدتیست به شدت درگیر تفاوت دقیق بین واژه ها و مشتقات «فکر» و «عقل» و «علم» از منظر قرآن هستم اگر لطف کنید و جهت بررسی بیشتر منابعی رو با این رویکرد معرفی فرمایید. بسیار متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن‌چه را در ابتدا داریم. مثل آن‌که می‌دانیم حسن مسلمان است و می‌دانیم مسلمان نماز می‌خواند، پس نتیجه می‌گیریم حسن نماز می‌خواند 2- نه! در علم حصولی هر فکری مبتنی بر مبادی است. در کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» این موضوع بیشتر شرح داده شده است. 3- مبادی غلط، ایشان را به نتیجه‌ی غلط می‌رساند. 4- هماهنگی‌اش مشکل ندارد، هدفی که دنبال می‌کنند توهمی است 5- قرآن بیشتر از منظر فهم حضوری با ما سخن می‌گوید و از این جهت نگاه عرفا به قرآن نزدیک‌تر است 6- تفسیر شریف المیزان هر وقت به هر کدام از این واژه‌ها می‌رسد آن واژه را شرح می‌دهد لذا با نظر به آیاتی که این واژه‌ها را دارد می‌توانید از المیزان استفاده کنید، در ضمن در حین مطالعه‌ی متون، خود به خود این واژه‌ها معنای خود را نشان می‌دهد. موفق باشید

18523

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: طبق سفارشتون سیر مطالعاتی ای که تو سایت هست را شروع کردم فقط دو مدل سیر نوشته شده تو سایت هست یا من درست متوجه نشدم. یکیش به صورت اعداد 123456 که هرکدوم بخش بندی داره (سير مباحث و چگونگي پيگيري آن‌ها) و دومی به صورت الف ب ج د ......و مسایل ...(ترتيب پیشنهادی مطالعه جزوات و كتاب‌هاي استاد طاهرزاده) کتاب اول در هر دو جوان و انتخاب بزرگه. اما کتاب دوم تو لیست اول آشتی با خدا هست و در لیست دوم چه نیازی به نبی. کدومشو انجام بدم؟ و اینکه چون من تنها شروع کردم فردی نیست برا مباحثه، مشکلی نیس؟ میتونم سوالی داشتم از مباحث از همین طریق بفرستم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قسمت را دنبال بفرمائید که می گوید:‌ سير مباحث و چگونگي پيگيري آن‌ها

 1- مقدمات اولیه

    الف – کتاب «جوان و انتخاب بزرگ»

    ب- كتاب «آشتي با خدا » همراه با مباحثه و بدون عجله.

    ج- کتاب «ده نكته از معرفت ‌نفس» همراه با سی‌دیِ شرح آن و در صورت امكان، مباحثه با همديگر.

    د- کتاب «از برهان تا عرفان» (برهان صدیقین) همراه با سی‌دی

آن قسمت که می فرمائید ربطی به سیر مطالعاتی ندارد بلکه مربوط به ترتيب پیشنهادی مطالعه جزوات است موفق باشید

17532
متن پرسش
سلام استاد عزیز: حضرتعالی مکررا فرمودید که برای ایجاد تمدن نوین اسلامی یا دیندار کردن مردم بایستی افقی را در جلوی مردم بگذاریم. فی الحال بفرمایید مقصود از این «افق» چیست؟ چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بحث های مفصلی نیاز است مثل آن‌چه در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» و کتاب «جايگاه و معني واسطه‌ی فيض» مطرح شده است. باید چنین افق‌هایی را با مردم در میان گذاشت. موفق باشید

17304
متن پرسش
سلام استاد: خیلی ببخشید که وقت شما را به خاطر سوالات بچگانه ام می گیرم آخه فقط میتونم مزاحم شما بشم! قبل از سوالم بگم که من یه دختر ۱۵_۱۶ ساله ام که قسمت هایی از کتاب های شما مثل جوان و انتخاب بزرگ و آشتی با خدا رو خوندم. استاد حدود یکی دو ماهی ست که من شدیدا به فیلم های عاشقانه کره ای علاقه پیدا کردم البته من از سه سال پیش با این فیلما آشنا بودم و علاقه مند هم بودم ولی به خاطر اهل بیت و از اینکه اونا تو رو می بینند خیییلی راحت گذاشتم شون کنار و علاوه بر این دوستام هم نهی می کردم و سلسله سخنرانی براشون می گذاشتم که وقت طلای خودتون رو پای این چیزای بیخودی از دست ندین! اما نمیدونم چه اتفاقی افتاده برام که با این که ده بار توبه با اشک و آه کردم ولی بازم میرم می‌بینم و لذت هم می برم نه از اون لذت های تحریک دار نه، فقط خیلی خوشم میاد. خب دلیل این علاقه چیه؟ آیا این نشون دهنده اینه که الان وقت ازدواج منه؟ با توجه به اینکه منی که از دیدن فیلمای صدا و سیمای خودمون به خاطر احترام به وقتم دوری می کردم الان ساعت ها می شینم تو اینترنت پای این فیلما و تا کلی وقت هم درموردشون فکر می کنم! اصلا بگین دیدن فیلم های عاشقانه (البته غیر مستهجن) ایرادی داره؟ 2. چیکار کنیم که نه تنها به خاطر مخالفت با نفس این فیلما رو نبینیم بلکه بهشون علاقه مند هم نباشم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دیدن این نوع فیلم‌ها گناه محسوب نشود، مسلّم لغو است و مؤمن از لغو اعراض و دوری می‌کند. حداقلِ ضرر آن‌ها آن است که قوه‌ی واهمه‌ی انسان را تقویت می‌کند و از رجوع به حقایق، باز می‌ماند. آن وقتی که نیاز به سیر به سوی حق داریم – چه در این دنیا و چه در آن دنیا - دست‌مان خالی خواهد بود. لذا وقتی متوجه‌ی این امر شدیم، وقتی قوه‌ی واهمه طلبِ چنین مطالبی را کرد، خود را به امور دیگر مشغول می‌کنیم تا قدرت قوه‌ی واهمه به مرور ضعیف شود و ما نیز از دست این امیال راحت گردیم. موفق باشید.

15089

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در جلسه شنبه فرمودید نگهداری از مجسمه ها و... یک نوع بت پرستی محسوب میشه قبول ولی اگر باستان شناسان پیگیر آثار باستانی نباشند و از آنها نگهداری نمی کردند ما چه تصوری از بت داشتیم یا چه تصوری از قدرتهای عجیب پیشینیان می توانستیم داشته باشیم و یا بدن فرعون که خداوند در قرآن فرموده برای عبرت باقی می ماند کجا بود؟ خود شما هم بارها در جلسات از آثار فوق العاده دوران فرعون یا همین شهر سوخته و یا مجسمه ابولهول و.. مثال زده اید و....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم همان‌طور که قرآن متذکر می‌شود خداوند آثار آن‌ها را در حدّی که ما به عبرتِ لازمه برسیم، برای ما حفظ می‌کند و این غیر از شکل افراطی جاری در فرهنگ غربی است. موفق باشید

14954
متن پرسش
با عرض سلام خدمت آقای طاهر زاده: سوالی داشتم بدین شرح، آیا می توان به تمام پدیده های عالم مثل غرب یا تفکر نگاه توحیدی داشت و اگر جواب بله باشد در تضاد با این حرف شما نیست که گفتید تمام مشکل ما از اینه که به پدیده های غربی نگاه دینی داریم و بالعکس. لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی پدیده‌ها حجاب حقیقت‌اند و نه مظهر حقیقت، و در همین رابطه به ما گفته می‌شود به نامحرم نگاه نکنید. فرهنگ غرب از آن جهت که نفیِ عالَم قدس می‌کند، حجابِ حق است و نسبت انسان را با خدا به‌هم می‌زند. موفق باشید

14573

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: در رابطه با سیر مطالعاتی سوالاتی دارم ١. علاوه بر یک جلسه قرآن و یک جلسه نهج البلاغه, بقیه مباحث را به چه ترتیبی دنبال کنم؟ ابتدا همه مطالب را در یک موضوع تمام کنم بعد به سراغ موضوع دیگری بروم، مثلا بعد از مباحث پایه به ترتیب توحید، نبوت، معاد، ...، غرب شناسی و... را به ترتیبی که در سیر آمده دنبال کنم یا اینکه در طول هفته چند موضوع را دنبال کنم؟ ٢. در مورد قرآن و نهج البلاغه و حتی کتب ابتدا به صورت جداگانه ترتیبی را پیشنهاد کرده اید، ولی بعد در مباحثی که به صورت موضوعی مطرح کرده اید، در مباحث توحید، نبوت، معاد و... ترتیب دیگری آمده، طبق کدام پیش بروم؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب اصلیِ سیر را، به ترتیب دنبال کنید. ولی مباحث اخلاقی و قرآنی و نهج‌البلاغه را در کنار آن‌ها در هر فرصتی که پیدا کردید، دنبال بفرمایید. موفق باشید

13762
متن پرسش
با سلام: در قیامت همه به سوی خدا حرکت می کنیم و همه به خداوند می رسیم. ولی یکی با اسم رحمانیت خدا روبرو می شود و یکی با اسم شدید العقاب بودن خدا. حال سوال من اینجاست که آیا می شود کسی در ابتدا با اسمی که مظهر غضبیت خداست روبرو شود و بعد از چشیدن عذابهایی، پاک شود و با اسم رحمانیت خدا روبرو شود؟ اگر اینگونه باشد که همه در سیر صعودی عوالم بعد از چشیدن عذابشان بالاخره به درجه اولیاء الله و حتی ائمه معصومین می رسند!!! (البته غیر از مخلدین در نار)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر این‌طور نیست. زیرا در عین این‌که انسان‌ها از عذاب آزاد می‌شوند به اندازه‌ی شدت توحیدی که دارند در جایگاه مختلفی نسبت به قرب خدا قرار می‌گیرد و از انوار حقیقت حق بهره‌مند می‌شود. موفق باشید

13125
متن پرسش
سلام: شما در پاسخ به سوال 13109 فرموده ايد كه مسئله عمیق‌تر از آن است که با تصور نفی نظام اسلامی مشکل حلّ شود. چه چيزي بدتر از اينكه با شكل گيري نظام به اصطلاح اسلامي، از دين استفاده ابزاري شد و وجهه ي روحانيت و دين تخريب گشت و دين گريزي تا اين سطح افزايش پيدا كرد. چه دليلي بهتر از اينها براي نفي نظام به اصطلاح اسلامي شما؟ اين نظام آمده كه احكام اسلام از جمله قسط و عدالت را پياده كند؟ يا با ضربه وارد كردن به اسلام و دامن زدن به دين ستيزي در جهان، آبروي دين را ببرد و آن را حداقل از قلوب عده اي از مردم ريشه كن كند؟ اهداف انقلاب موارد بالا بوده يا اين انقلاب و نظام اهدافش مقدس بوده ولي نتيجه ي عكس داده،‌ چيزي كه الان در جامعه فعلي اثراتش را مشاهده مي نمائيم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً دشمنان اسلام با مشکلاتی که برای نظام اسلامی ایجاد کردند همین را می‌خواستند که جنابعالی و امثال جنابعالی بدان رسیدید و از حقیقت بزرگی که در تاریخ شما در حال وقوع است با یک ظاهربینی، غافل شدید. در حالی‌که انقلاب اسلامی عزیز در این تاریخ چهره‌ی زیبای خود را در 8 سال دفاع مقدس از یک‌طرف، و در شخصیت‌های بزرگواری همچون شهید رجایی و باهنر از طرف دیگر، نشان داد. گویا فراموش کرده‌اید که یک تمدن به صورت یک فرایند و در طول زمانی طولانی آرام‌آرام خود را جایگزین تمدن ظلمانی قبلی می‌کند. موفق باشید

12216

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی با سلام و عرض احترام خدمت استاد: موضوع پایان نامه ارشد حقیر پیرامون راهکار های تاثیر گذاری ظاهر انسان اعم از رفتار، محیط، مزاج و طبع بدنی انسان بر باطن او (ایجاد، تقویت یا ترمیم شاکله اخلاقی) اوست. این بحث ابتداً نیازمند تبیین مبانی ای است. اینکه چه فرایندی در نفس انسانی اتفاق می افتد که تغییر ظاهر انسان با بکارگیری راهکارهایی چون تلقین قولی و فعلی، تکلف و واداشت نفس، تحمیل بر نفس، تکرار، مراقبه، تغییر موقعیت و... در ترمیم یا تقویت یا ایجاد شاکله اخلاقی (ملکات) موثر واقع می شود؟ اصولا چه خصیصه ای در نفس آدمی این تاثیر و تاثر بین ظاهر و باطن را رقم می زند؟ از استاد محترم تقاضا دارم با نورانیت فکر و قلب خویش حقیر را در این تبیین با ارجاعات علمی خویش چون گذشته ممنون بذل خویش فرمایند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار که می‌خواهید انجام دهید کار بسیار خوبی است، زیرا باید معدّات را در نفس بررسی کنید و جایگاه حقیقی نفس را با جایگاه عواملی که زمینه برای نفس است تبیین نمایید. باید دست و آستین را بالا بزنید و مجموعه‌ای از کتاب‌هایی که مربوط به معرفت نفس است مطالعه کنید تا آن‌جایی که به قول مرحوم قیصری در شرح فصوص‌الحکم در فصّ یوسفی می‌گوید: زیبایی ظاهری حضرت یوسف«علیه‌السلام» ریشه در خیال زلال آن حضرت دارد، خیالی که آن‌قدر لطیف بود که آن‌چه را در خواب دید پس از سال‌ها آن را یافت. موفق باشید  

10967
متن پرسش
آیا رعایت نکردن قوانین حق الناس است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت نکردن بعضی از قوانین حق‌الناس است. موفق باشید
10074

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام: ممنون از پاسخگویی های شما و وقتی که می گذارید. بنده بعضی و قتها دچار بلاتکلیفی می شوم مثل یک گمگشته. البته در درون این احساس را دارم. آیا این یاس است؟ لطفا راهنمایی کنید بنده را. و در این سیر می تواند قدمی محسوب شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق با وظایفی که در مقابل ما گذاشته است ما را کمک می‌کند تا آرام‌آرام دریچه‌های هدایتش به سوی ما گشوده شود لذا از رعایت احکام شرعی و برخورد اخلاقی با دیگران و تقویت عقاید توحیدی غفلت نفرمایید. موفق باشید
8340
متن پرسش
سلام علیکم حرف زیر از اشو هست نظرتان راجب اشو و عقایدش چیست و ایا حرف زیر درست است؟ رفتن به مکان های مقدس بخاطر نبود عشق است و اینکه تو در جستجوی خدا هستی .خدا چیزی نیست جز یک جایگزین برای عشق گمشدگان و وقتی دل سرشار از خداست نیازی به جستجو دیگر نیست . و در جاهای دیگه میگه عیسی مسیح به صدای درون خود گوش کرد و پیروانش به تقلید از کتابش و چه بهتر که پیروانش به صدای درون خودشان گوش میدادند.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این حرف‌ها ریشه در نگاه سوبژکتیویته دارد که همه‌چیز را می‌خواهند در خیال و ذهن خود بیابند و بشر را از اُنس با خدایی که حقیقتاً حیّ و قیوم و علیم است محروم می‌کنند. موفق باشید
6795
متن پرسش
سلام علیکم با توجه به فراگیری تفکرات کوروش و تبلیغات این چنینی، که در جامعه ما بصورت محسوس یافت می شود، نظر شما برای رویارویی با این نوع تفکر ، که در گرایشات جوانان به سمت دین زردتشت دارای تاثیرات منفی است ، چه می باشد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تجلیل از کورش به‌عنوان انسان آزاده‌ای که برای همه‌ی انسان‌ها ارزش قائل بود و منشور او حاکی از این نکته است، چیز بدی نیست و آن هیچ ربطی به دین منسوخ‌شده‌ی حضرت زردتشت ندارد و ما با طرح توحید ناب که سراسر نهج‌البلاغه متذکر آن است باید جامعه را از انحرافاتی که در سایر ادیان ظهور کرده آگاه کنیم. موفق باشید
6096
متن پرسش
سلام خدمت استاد ارجمند. بنده دانشجوی ارشد فلسفه اسلامی هستم. میخواهم پایان نامه ام را در راستای مدرنیته بردارم. پیشنهاد شد از دکارت که پدر علم جدید غرب است شروع کنم و آن را به صورت تطبیقی با ملاصدرا ( که هم عصر اوست و او هم سلسفه جنبان یک عصر جدید است ) کار کنم. موضوعاتی در دکارت نظرم را جلب کرده (مانند رویکرد تفکیکی او به نفس و بدن، بحث سوژه و ابژه ، رویکرد او به خدا ، علم و ...) اما نمیتوانم درست تشخیص دهم کدامیک بیشتر به پیشبرد هدفم یعنی ریشه یابی فکری-فلسفی مدرنیته کمک خواهد کرد. لطفا در انتخاب جزئی تر موضوع مرا یاری دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد که به موضوعات پایان نامه ها فکر کنم وارد نیستم. خودم در مورد این‌که کانت ادامه‌ی سوبژکتیویته می باشد در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرایضی داشته‌ام و جناب آقای دکتر داوری بهتر از امثال بنده کانت را تحلیل کرده‌اند، بنده هم از ایشان استفاده کرده‌ام. موفق باشید
3684

رمال‌هابازدید:

متن پرسش
به عرض سلام برادرم از همسرشان جداشدندبه خاطراینکه ایشان سروکارشان وبهتر بگویم فکر و ذهشان ارتباط با رمالهابود حال با گذشت 3سال بازهم شاهد کار ناشایست ایشان هستیم زندگیمان طی این چند سال فوق العاده دگرگون شده ایا صرف اینکه سحر وجادو اثر نمی کند مگر به اذن خدا میتوانیم فقط به خدا توکل کنیم یااینکه وظیفه ای دیگر داریم؟ طی این چند سال من خاستگارهای زیادی داشتم همه در همان مرحل اولیه به هم میخورد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره تنها راه همان توکل به خدا است زیرا کَیْد شیطان که رمال‌ها به آن‌ها متوسل می‌شوند ضعیف است و نتیجه نمی‌دهد. موفق باشید
3118
متن پرسش
سلام استاد -در خانه ی ما یک خواهر و برادرم نماز نمیخوانند بدرم نمازش قضا میشود مادرم هم نمازش چندان درست نیست وظیفه من چیست در چنین محیط گناه الودی -موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شما کار خودتان را بکنید با آن‌ها هم درگیر نشوید اگر زمینه بود تذکر بدهید و اگر زمینه نبود محیط خانه را به محیط مشاجره تبدیل نکنید. موفق باشید
2735

عبور از غضببازدید:

متن پرسش
سلام من و همسرم عاشق هم هستیم و زندگی خوبی داریم من یه مشکل اساسی دارم و هر موقع از دست شوهرم ناراحت میشم نمیتونم خودم و کنترل کنم و فقط همون تاریکی پیش اومده را میبینم و هرچی خوبی و عشق بینمون بوده را فراموش میکنم و مثل غریبه ها باهاشون رفتار میکنم و حاضر نیستم باشون حرف بزنم باید یک روز بگذره تا به حالت عادی برگردم و آخر سر هم کلی ازشون عذرخواهی میکنم با اینکه علت شروع ناراحتی از طرف ایشون بوده ولی با رفتار من، آخر سر من باید معذرت بخوام بعدشم کلی عذاب وجدان دارم که چرا یک روز از زندگیمونو خراب کردم ولی باز هر سری تکرار میکنم لطفا مرا راهنمایی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از کتاب «معراج‌السعاده» باب «غضب» را مطالعه کنید و اگر آمادگی دارید سی‌دی‌های «یابن الجندب» را از اول تا آخر کار کنید تا انشاء الله اصلاحات لازم در نفس شما ایجاد شود. موفق باشید
2260

غیر مربوطبازدید:

متن پرسش
باسلام وعرض خداقوت من وهمسرم دریک مجتمع باخانوادشان زندگی میکنیم مدتی است که بین من ومادرهمسرم مشکلاتی ایجادشده من آدم آرام وکم حرفی هستم والبته کم رو هم هستم ونمیتوانم حرف دلم رابزنم باوجوداین مادرشوهرم درموردمن بدبین شده ورفتارخوبی ندارد ونیزبه خوانواده من هم توهین میکند سوال من این است که ایابایدگذشت کنم ومثل همیشه صبرکنم یا رفتارم راعوض کنم؟ درضمن شوهرمن دراختلافاتی که پیش بیایدبه صورت بدترین شکل مدیریت میکندوازخانواده اش طرفداری میکند. لطفامن راراهنمایی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این موارد را باید با کسی که دو طرف را می شناسد در میان بگذارید تا او پا در میانی کند و به دو طرف تذکرات لازم را بدهد. موفق باشید
1482

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد.جایگاه حکمت انفسی درفلسفه اسلامی چیست اگر میشود یک توضیح کلی راجع به آن بدهید .باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- حکمت انفسی به معنی نگاه عرفانی و حضوری به حقایق است در مقابل آن نوع حکمتی که از طریق عقل و استدلال به حقایق نظر دارد.. موفق باشید
22358
متن پرسش
آیت لله شجاعی (ره): خدا می فرماید، سنت ما این است که هرکس راهی را پیش گرفت، در همان راه ما دست او را می گیریم. خدا دست هر کسی را در همان راهی که پیش گرفته است، می‌گیرد و پیش می برد؛ این خیلی سخت و غلط انداز است. این قسمت آخر را متوجه نمی شوم که می فرماید خیلی سخت و غلط انداز است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون تازه وقتی انسان متوجه‌ی راهی شود که خداوند در مقابلش گشوده است، باید خود را جهت ادامه‌ی آن راه آماده نماید و در همین رابطه است که جناب حافظ می‌فرماید: «چه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها». بد نیست در این مورد به شرح غزل اول حافظ که بر روی سایت هست، سری بزنید. موفق باشید

21808
متن پرسش
سلام: به یک نتیجه ای رسیدم که می خواستم در جهت درست یا اشتباه بودن آن، مرا را راهنمایی کنید. با توجه به محیط و واقعیت جامعه آن چیزی که درونا هست و آن چیزی که از بیانات رهبری متوجه می شوم، این است که ملت ایران پایبند به انقلاب و اسلام هستند ولی گاهی اوقات از طرف قشر حزب اللهی این خط کش بسیار حساس تر و ریزتر و با ملاک های جزئی سنجیده می شود. احساس می کنم همه ما در ظاهر و اسم انقلاب و ولی فقیه مانده ایم و می خواهیم همین اسم را بشنویم از اطرافیان تا او را وفادار به انقلاب تلقی کنیم. در حالی که کسی که به هر دلیلی و با هر انگیزه ظاهری از وضع مردم کشورش ناراحت است، او هم دارد انقلابی فکر می کند و در جهت انقلاب حرکت می کند؛ حالا می توان سطح آن را با وسواس تعیین کرد چون انگیزه و یا رویکرد ایشان برای حل معضلات مورد سوال است ولی معمولا یک نگاه صفر و صدی صورت می گیرد و با الفاظ به سمت اصلاح جامعه می رویم تا عمل. بنده این جور مواقع تازگی ها سکوت می کنم با اینکه می دانم طرف حق و حرف حق چیست ولی حس من این است که الان زمانه گفتن و فقط حرف زدن و پافشاری بی حساب نیست و جوانان انقلابی شاید لازم است به سمت عمل و علمی کار کردن (عقل تکنیک) بروند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بر نقطه‌ی مهمی انگشت گذاشته‌اید و در این بستر است که «تفکر» شروع می‌شود و برعکسِ آن، ما با کلامی‌شدنِ اندیشه‌ی سیاسی بیشتر سعی می‌کنیم رقیب را حذف کنیم در صورتی‌که باید با عقلِ سیاسیِ انقلاب اسلامی در عالَم حاضر شویم و مسائل جزئی که عارض بر انقلاب شده است را، مهمان‌های ناخوانده‌ای بدانیم که دیر یا زود می‌روند، البته با کمی حوصله و سعه‌ی صدر. لذا باید مراقب اصول کلی انقلاب بود. به نظر می‌رسد در حرکات و تحلیل‌های بعضی از نیروهای انقلاب، مرکز جابه‌جا شده است و به جایِ آن‌که با رهبری، انقلاب را ادامه دهیم؛ از رهبری می‌خواهیم که برود و انقلاب را ادامه دهد و ما بنشینیم ببینیم ایشان چه‌کار می‌کنند. مثل آن‌که وقتی بنی‌اسرائیل به دروازه‌ی شهر عمالقه رسیدند به حضرت موسی«علیه‌السلام» گفتند: «إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُوا فِيهَا ۖ فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ» (24/مائده) ما داخل شهر نمی‌شویم، همین‌جا می‌نشینیم، تو و پروردگارت بروید و با آن‌ها بجنگید تا ما وارد شویم. موفق باشید  

21478
متن پرسش
به نام خدا استاد عزیز سلام علیکم: با توجه به پاسخی که به سوال ۲۱۴۵۱ فرمودید و اینکه انسان ها در اصل خلقت و مرتبه وجودی یکسان هستند. پس خلقت ائمه معصومین (ع) و انبیا (حضرت مسیح (ع) و ... ) که از بدو تولد (و حتی قبل آن) به گونه ای دیگر می باشند و نیز ولدالزنا که داریم حتی بهشتشان از دیگران جداست (بر فرض بهشتی بودن) و نیز انسانهای دیوانه، چگونه توجیه می شود. درست است که پیامبر (ص) بشری مثل ماست ولی آیا مرتبه وجودی او هم با ما یکی است؟ مگر غیر این است که ما هر قدر هم پاک و پاکیزه باشیم به پیامبر (ص) نخواهیم توانست رسید. (البته از ما هم این را نخواسته اند) عقل ناقص بنده این را از این موضوع برداشت می کند که هر موجودی باید به کمال مرتبه وجودی خودش برسد تا موجود کامل (انسان کامل) شود و ۹ هیچ گاه به ۱۰ و ۱۰ هیچ گاه به ۱۰۰۰ نخواهد رسید و.... [یوم الله ۲۲ بهمن را نیز تبریک عرض می کنم]
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که انسان‌ها از نظر فطرت یکسان‌اند و همچنان که عرض شد آیه‌ی 30 سوره‌ی روم می‌فرماید: «لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ» یعنی از نظر فطری، تفاوتی بین انسان‌ها نیست. آیه‌ی مذکور چنین است: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» می‌ماند که هرکس باید نسبت خود را با اختیار خود با فطرت الهیه‌ی خود روشن کند. و البته این غیر از مقامِ خاص انبیاء و اولیاء معصوم است که در جهت هدایت مردم به آنان موهباتِ خاص شده است. موفق باشید

20859

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
درود خدا بر استاد طاهرزاده: آیا نمی توان به نحوی قائل به عصمت ولی فقیه و مجلس خبرگان در کنار هم شد با این توضیح که قاعده لطف در وهله نخست اقتضا می کند فقیه مصون از خطای استراتژیک و مهم به حدی که کیان اسلام را به خطر بیندازد باشد و اگر فقیه به این خطا دچار شد طبق قاعده لطف خداوند قلوب خبرگان را به عزل وی رهنمون می کند و محالست که فقیه از ولایت ساقط شده باشد و خبرگان او را عزل نکرده باشند این را در قبل از انتخاب رهبری نیز شاهد بودیم که اگرچه آن فرد در طول چهار سال قائم مقامیش دچار اشتباهات فراوانی می شد ولی زمانی که از شایستگی ولایت ساقط شد خدا قلب امام و خبرگان را به عزلش رهنمون نمود و الا اگر بپذیریم که متصور است که فقیهی از ولایت ساقط شود و دچار انحراف استراتژیک شود و خبرگان هم متوجه نشوند یا بشوند و به خاطر وابستگی و انحرافات دیگر سکوت کنند واقعا انسان با چه اطمینانی می تواند همچنان به تبعیت از او ادامه دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقیه از یک طرف در بستر قوانین شرع عمل می‌کند و از طرف دیگر به جهت توفیقات خاصی که به او به‌عنوان زعیم جامعه می‌شود؛ بهترین برداشتی که نیاز جامعه است از قرآن و روایات می‌کند و بدین لحاظ بدون آن‌که نیاز به معصوم‌بودن باشد، قابل اعتماد خواهد بود. موفق باشید

19738
متن پرسش
3. نوع وجود کثرات از دیدگاه فلاسفه صدرایی و عرفا با عرض سلام و تشکر فراوان آیا این برداشت بنده در خصوص وجود (نه ماهیت) کثرات از دیدگاه صدرائیان و عرفا درست است؟ از نظر پیروان حکمت متعالیه وجود کثرات یک وجود ظلی، تبعی، اعتباری،... است. یعنی در هر حال برای هر شیء وجودی هرچند ظلی قائلند و اصل وجود را خدا می دانند. ولی عرفا برای کثرات هیچ وجودی قائل نیستند و آنها را ماهیت محض می دانند (وجود فقط خداست و تنها مصداق موجود خداست. یعنی همان وحدت شخصیه). عرفا ماهیات را حدود وجود و مظاهر وجود می دانند. نه خود وجود (حتی ظلی) به هر حال تفاوت این دو دیدگاه در این است که یکی کثرات را فقط ماهیت می داند و دیگری علاوه بر ماهیت، وجودی اعتباری نیز برای آن قائل است. آیا این برداشت درست است؟ به طور خلاصه آیا عرفا کثرات را ماهیت محض می دانند یا وجودی ظلی (یا تبعی یا اعتباری یا) نیز برای آنها قائلند؟ - پیشاپیش از پاسخ شما سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت نگاهِ صدرایی با عرفا، در تشکیکی‌دیدنِ «وجود» و در «وحدت شخصیه»ی وجود است. زیرا در تشکیکی‌دانستنِ وجود، همه‌ی مخلوقات بهره‌ای از وجود دارند، ولی در وحدت شخصیه، خداوند است که همه‌ی عالَم را پر کرده است و مخلوقات، مظاهرِ انوار اسماء او هستند. موفق باشید

نمایش چاپی