باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در جریان نظر آن بزرگان نیستم 2- سخن بر سر آن است که اگر نظام اسلامی موظف است که در جامعهی اسلامی به مردم کمک شود تا گرفتار انحرافهای منجر به اختلالِ نظام اجتماعی نشوند، اگر بیحجابی به راحتی در جامعه جریان یابد، عملاً اجتماع به مشکل میافتد و انواع فسادها و ویرانشدنِ خانواده به میان میاید، در آن حدّ که به گفتهی کارشناسانِ صاحبنظر نسبت به فرهنگ غرب، اساساً ما هم مثل غرب دیگر چیزی به نام خانواده و فهم عواطف خانوادگی نخواهیم داشت. در این مورد نوشتههای آقای صادق طباطبایی در رابطه با ازهمپاشیدگیِ خانواده در آلمان، میتواند مفید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که از همان ابتدا این کار انجام بگیرد ولی با کنترل، تا درس رسمی حوزوی طلبه به حاشیه نرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آنکه لباس روحانیت عزّت اسلام است و نمایش حضور اسلام در جامعه میباشد؛ بنا باید بر این باشد که هرجا که ممکن است طلبهای که وقت ملبسشنش است، ملبس باشد مگر در جایی که شأن روحانی نیست که در آنجا باشد مثل آنکه بخواهد بچههای خود را به پارک ببرد، شاید در منظر بعضی شأن روحانی در آن حالت تقلیل یابد. البته اینهم کلی نیست. یا هرجا چنین احساسی بشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در بحث «نحوهی مطالعه و ضرورتهای آن» عرض شد انسانها به همان اندازهای که نیاز به تغذیهی بدن خود دارند، مایل به تغذیهی روح خود نیز هستند و اگر نیاز روحی خود را درست جواب ندهند، پس از یک مدتی با سرخوردگی و بیتفاوتی نسبت به مطالعه روبهرو میشوند. از این جهت است که جوانان ما باید متوجه ابعاد متعالی خود باشند و مباحث خودشناسی، گسترهی شخصیت انسانی را به او متذکر میشود تا خود را در محدودههای زندگی مدفون ننماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجهاید ایمان حقیقی یعنی آنکه قلب، متوجهی حقیقت یعنی ذاتِ اسماء الهی شود، به همان معنایی که قرآن به اعراب به جهت آنکه فقط تسلیم احکام الهی شدهاند، میفرماید: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في قُلُوبِكُمْ وَ إِنْ تُطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (14)/ حجرات) ملاحظه میکنید که بحث ایمان را به قلبْ مرتبط میکند، یعنی به محلی که انسان با حقیقت اُنس وجودی میگیرد. آری! آخر آیه میفرماید که اگر از خدا و رسول تبعیت کنید، اعمالتان بیجواب نمیماند ولی موضوعِ ایمان که با اُنسِ قلبی پیش میآید، چیز دیگری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری ولایت تکوینی از مقام امر میباشد و یک موضوع وجودی است و نه یک موضوع تدریجی و ولایت ائمه از نظر تکوین در موطن انسانی، کامل است و از این جهت تفاوتی ندارند مگر در ظهور آن که آن نیز مربوط به شرایط میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذهنم هست که میشلفوکو آن فیلسوفِ پستمدرن گفته بود انقلاب اسلامی بزرگترین نقدِ ایدهی جامعهشناسی کلاسیک است که معتقد است فرهنگها در حالِ سکولارشدن هستند و «دین» در حالِ خارجشدن از تاریخ است.
به این فکر کنید که انقلاب اسلامی به مثابهی رویدادی تاریخی از مسیر تاریخی و تقدیری دیگر روایت میکند که در کشاکش با مدرنیته، نگاهی دیگر را در تاریخ ما وارد کرد. ماهیت انقلاب اسلامی موجب رویداد نظریهای شد که هنوز که هنوز است متفکران دنیای مدرن نسبت به آن سرگردانند.
انقلاب اسلامی نشان داد ما در عین آنکه از جهتی ذیل تاریخ غربی هستیم، تاریخ متفاوتی را مدّ نظر داریم. ما با انقلاب اسلامی، خود را پیدا کردیم و از آن به بعد مسیری را ادامه میدهیم که بر خلاف مسیر تفکر کلیشهای روشنفکران تحت تأثیر فرهنگ مدرنیته است.
انقلاب اسلامی به تفکر ما سر و سامان داد در حدّی که از معضلهی بیهویتی و بحران هویت، بیرون آمدیم. راهپیماییهای مکرر ۲۲ بهمن را شما در کدام انقلابها به این صورت دیدهاید تا بنده از سخن خود منصرف شوم که میگویم انقلاب اسلامی، قدرت هویتبخشی دارد؟!
انقلاب اسلامی به اعتبار گشتِ تمدنی و نجات از انحطاط تاریخی که ما را گرفتار کرده بود، انقلاب کبیر این دوران است و بیشترین تراکم اجتماعی را دارا میباشد. رستاخیزی است جمعی، در پاسخِ به مسائل جامعهی ایران به لحاظ اینکه مردم وضع جدیدی را فهم کردهاند. چرا روشنفکرانِ کلیشهای هنوز متوجهی نظریهی شکستخوردهی خود نیستند و معتقدند ما داریم سکولار میشویم؟! نمیبینند اگر هنوز ظاهر بعضی افراد سکولار است، قلبها چگونه به سوی ایمان رجوع نموده است.
مردم ما در انقلاب اسلامی، امکان غربشناسی برایشان فراهم شد و فهمیدیم که غرب، چیزی است که در هر حال با ما فاصله دارد. انقلاب اسلامی با داد و ستد با غرب شکل گرفت، ولی از درونِ نحوهای از تفکر پستمدرنیسم امکان اثبات حرکتی به ظهور آمد که باید برای زندگی، خدا را به مناسبات برگرداند و در بستر فرهنگ بومی خود با دنیای جدید و امکانات آن به داد و ستد نشست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حیوانات قوی، مأمور تنظیم و پاکنگهداشتنِ طبیعتاند. مثلاً شیر آهوی پیر و ناتوانی که نمیتواند فرار کند و اگر بمیرد جنگل را عفونت میگیرد؛ میدراند. از کجا که همان حیوان که دریده میشود دوست دارد به همین شکل از آن استفاده شود، هرچند که بنا به غریزهی خود از خطر فرار میکند. مثل انسانهای مؤمنی که پس از انجام وظایف در دنیای خود مایلاند به لقاء الهی نایل شوند. لذا اگر زمینهی شهادت آنها فراهم شد از آن استقبال میکنند. پس میفرمایند: «یک کفِ خاک در این میکده ضایع نشود». در این مورد خوب است به کتاب «عدل الهی» شهید مطهری رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت صادق «علیهالسلام» متوجه بودند که صوفیان در آن زمانه بعضی چیزها در سیرهی پیامبر «صلواتاللّهعلیهواله» را بهانه کرده بودند تا جامعه را که در آن شرایط آمادهی شکلدادن به نحوهای از تمدن اسلامی بود؛ عقب نگه دارند و از این جهت حضرت آنها را نقد میکنند، نه آنکه بخواهند سادهزیستی را که در متن یک جامعهی فعال و زنده یک ارزش است، نادیده بگیرند. این مثل تأکید مقام معظم رهبری است نسبت به اقتصاد مقاومتی که هم باید تمدن داشته باشیم و هم ساده باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ولیّ فقیه به عنوان زعیم جامعه، عقلِ برتر است و لذا عقل جزئی انسان اگر درست جلو برود، به جایی میرسد که در مقایسه با عقل زعیم، خود را هیچ مییابد و به عقل زعیم تعقل میکند. به همان معنایی که مولوی میگوید: «عقلِ عقلاند اولیاء و عقلها **** بر مثال اشتران تا انتها». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر، وجهِ دوم درست میآید زیرا انسان در ذات خود انتخابگر است و از همان اول آنچه را دوست دارد، انتخاب میکند، حال یا دوستداشتنش بر اساس نفس امّاره است و یا بر اساس نفس مطمئنه. مثل انتخابهایی که در همین دنیا دارد، فرق نمیکند به هر صورت علت انتخابهایش خودش میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در دانشگاه هم در رشتهی فلسفه خیلی کار نمیشود. هرکس چه در حوزه و چه در دانشگاه باید خودش چنین موضوعاتی را دنبال کند. موفق باشید