باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً چون حضرت متوجهی شرایط تاریخی آن زمان بودند، وارد صحنه نشدند. ابومسلم اسبابِ دستِ بنیالعباس بود و هزاران شیعه را به قتل رساند. بد نیست سری به جزوهی «هویت گمشدهی شیعه» قسمت مربوط به امام صادق «علیهالسلام» بزنید. جزوه بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید اگر انقلاب اسلامی در این تاریخ به صحنه نمیآمد، در تاریخی که فرهنگ سکولاریتهی غربی همهی عالم را فرا گرفته است، تزلزل عقیده که چه عرض کنم، اصلاً چیزی از اسلام نمیماند.
تازه، مگر اطلاع ندارید که بعد از رحلت آیت اللّه بروجردی اکثر فضلای قم مردم را به امام ارجاع میدادند و ایشان در سالهای 41 و 42 یکی از مراجع مطرح جهان تشیع بودند.
امر به معروف و نهی از منکر در هیچ تاریخی تعطیلبردار نیست و مگر انقلاب اسلامی جز تذکر به این معروف بزرگ است که حاکمیت جامعهی اسلامی باید بر اساس احکام اسلامی باشد؟
مگر بعد از حاکمیت تشیع در زمان صفویه هنوز هم باید شبیه حاکمیت منصور دوانقی که دستور به تقیّه داده بودند، تقیّه کنیم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شکوه برای مکانهای مقدس خوب است ولی تجمل نه. و عموماً بین این دو خلط میشود. دریا، شکوه دارد ولی تجملی نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شهادت در اصطلاحات دینی مربوط به کسانی است که «المقتول فی معرکة الحرب» یعنی آنهایی که برای دفاع از کیان اسلامی در مقابله با کفر جان خود را از دست بدهند و شاید از این جهت افرادی که در سؤال میفرمایید شهید میگویند که با فداکاریِ تمام جهت نجات جان انسانها تلاش کردند.
خدمت به معلولان ذهنی و سالخوردگان اگر در خانه میسر باشد، برکات خاص خود را دارد و فرشتگانی در آن خانه حاضر میشوند که اگر آنها بروند آن فرشتگان هم خواهند رفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو نظر در جای خود درست است. در بعضی موارد، شهودِ انسان طلبِ تصدیق عقلی را به همراه دارد و لذا عقل، جهت آن امر به میدان میآید و برهانی در راستای اثبات حقانیت آن شهود، ارائه میدهد. ولی در بعضی موارد شهود، در مقامی است که قلب کاملاً آن را احساس میکند و متوجهی حقانیت آن میشود و بال و پرِ عقل، اساساً در آنجا میسوزد و آتش میگیرد. چون جایِ «چشیدن» است و نه «فهمیدن». مرحوم آیت اللّه شجاعی در جلد اول کتاب «مقالات» در رابطه با انواع کشفها، نکات ارزندهای دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه همینطورند که در سلوک عرفانی خود سعی میکنند فلسفه را بدانند ولی در آن متوقف نشوند و نه آنکه فلسفه را زیر پا بگذارند. به همین دلیل حضرت امام در اواخر عمرشان در نامه به گورباچف بر روی فلسفهی صدرایی تأکید کردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید به معنای جمعِ کثرتها است در وحدت، و به همین جهت باید رعایت تعداد اذکاری که از طرف معصوم به ما رسیده است را بکنیم. در عین حال توجه خود را به اشارات آن اذکار از دست ندهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در حدّ ممکن، این خطورات را دنبال نکرد تا شیطان مأیوس گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قرآن کتاب زندگی است در مواردی که نیاز به امور جزئی بوده باید به صورت جزیی وارد میشده 2- بسیاری احکام در بین زن و مرد مشترک است و از این جهت در قرآن خطاب به مردماست و مردم غیر از مردان است. مثل مسلمین که به معنای زن و مرد مسلمان است، ولی مسلمات یعنی فقط زنان مسلمان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت افراد گناهکار عمرشان کوتاه میشود و به مرگ غیر طبیعی میمیرند – یعنی نه حیوان کاملاند و نه انسان کامل- که گناه عین شخصیت آنها نشده باشد. آنکسی که با تمام وجود شقی شده سنت الهی آن است که در عذاب ابدی میماند زیرا هیچ وجهی که شامل رحمت الهی شود برای خود باقی نگذارده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- صوتهای آقای دیباج رسید 2- به نظر میآید که در عین نگاه مثبت به آن روایات، مواظب خطورات شیطانی که موجب سوء ظن میشود، باید بود 3- کار خوبی را آقای دکتر صافیان شروع کردهاند 4- بنده هم همینطور فکر میکنم. در این مورد بد نیست به جواب سؤال شمارهی 21542 و بحثی که دیشب در جلسهی تفسیر تحت عنوان «عدالت؛ شرط قوام و بقاء نظام اسلامی» رجوع فرمایید. 5- یعنی رعایت دستورات شرع با رویکردی که انسان نظر به حقیقت خود داشته باشد تا آن حقیقت ظهور کند 6- نگاه دکتر داوری همانند هایدگر بیشتر هستیشناسانه است 7- شاید با این عنوان بحثی نشده باشد، ولی روح سلوک برای انسان عالمِ خاص خود را میآورد 8- نمیدانم 9- بحث دیشب در این مورد شاید کمک کند 10- در طبّ اسلامی نظر به معرفت نفس، زیربنای آن طبّ است 11- در این مورد بد نیست به صحبتهای 9 اسفند آقای دکتر داوری که سیمافکر آن را تهیه کرده، نگاهی بیندازید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن حدّ که بنده اطلاع دارم این روشها در رابطه با آزادکردنِ نفس است تا وجهِ تجردِ آن با شدت بیشتر عمل کند که کلاً مرتاضها نیز در همین مسیر عمل میکنند. ولی روش توحیدی مسیری است که انسان بهجایِ آزادکردنِ قدرت نفس، سعی میکند با منبعِ لایزالِ هستی مرتبط شود. و این غیر از آن است که نفس را آزاد کنیم تا مثلاً قوای خود را تا مراحل فوق کیهانی سیر دهد. در این حالت، هنوز در محدودهی تجرد نفس از نفس بهره میبریم. در این مورد کتاب «چگونگی فعلیتیافتن باورها» و شرح صوتی 17 جلسهی آن به نظرم بتواند کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر از تذکری که به نویسندهی آن مقاله دادید؛ همانطور که در جواب سؤالهای شمارهی 20774 و 20800 و 20812 عرض شد بحث عصمت برای ولیّ فقیه در میان نیست، بحث بر سر آن است که به تعبیر حضرت رضا «علیهالسلام» : «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ»[1] اگر خداوند بنده اى از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب كرد، سينه ى او را گشاده مى گرداند. تا در مديريت خود كوچكترين لغزشى نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. در نتيجه آنچنان توانا مى شود كه در جوابگويى به هيچ نيازى در نمى ماند و غير از صواب از او نخواهى يافت و به خوبى مصلحت مردم را در نظر مى گيرد.
در ضمن به این نکتهی عقلانی و عالمانهی حضرت آیت اللّه جوادی، نمیتوان دقت نداشت که میفرمایند به همان معنایی که خداوند امامان معصوم را جهت هدایت جامعه میپروراند، در زمان غیبت امام معصوم عالِمِ مورد نیاز جامعه را نیز میپروراند. آیا در تجربهی وجود شخصیتهایی مثل حضرت امام و رهبری روی هم رفته این موضوع قابل درک نیست؟ در ضمن در فایل صوتی که بناست بر روی سایت «لبّ المیزان» تحت عنوان «مددهای الهی به زعیم جامعه» قرار گیرد، عرایضی شده است. موفق باشید
[1] - تحف العقول، ص 443