بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6468
متن پرسش
سلام.با توجه به این که فرمودید درپاسخ یکی از پرسش ها که بعد از بالا رفتن این عالم ماده طبق حرکت جوهری وبرپایی قیامت بازهم خداوند بنا بر اقتضای فیاضیت وخلاقیت شان باز عالم ماده ای برپا می کنند واین سیر ادامه دارد! چند سوال برای بنده پیش آمد. 1.اگراین طورباشد عالم ماده ای که قرار است خلق شوند چه فرقی با این عالم می کنند؟ومگر این عالم ماده احسن نیست واگر قرار باشد عالم ماده ی دیگری برپا شود از این عالم بهتر است که با احسن بودن تناقض دارد؟ویا مانند همین است که چه فایده ای مترتب است وتکرار پیش می آید .واگر فیض خدا ونور حضرت حق همواره می تابد بر ظرف مستعد پس چرا همین جا این افراد عالم ماده ظهور نمی کنند ومتجلی نمی شوند؟ 2.با فرض اینکه عالم ماده ای جدید برپا می شود آیا عوالم غیب هم به تناسب تغییرمی کنند؟وحقایق متفاوت است؟ومثلا وسیله هدایت موجودات غیر قرآن است ؟ومثلا پیامبران وائمه غیر اینانند؟ 3.عالم ماده فعلی اولین عالم است آخرین عالم است یا نه؟اصلا ممکن است درعرض این عالم ماده عوالم ماده دیگر تابی نهایت موجود باشند چون تقدم وتاخر که برای خدا وجود ندارد وبرای ایجاد این عالم ماده هم ترجیحی حداقل نمی بینیم چون با دیگر عالم ماده ای که قرار است تشکیل شود آشنایی لازم را نداریم؟ کلا با این موضوع خیلی کلنجار رفتم وچه بسیار متحیر شدم. متشکرم که جوابی بدهید تا کمی از تحیرم کم شود. موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطلب را باید در مباحث برهان صدیقین دنبال کنید که حضرت حق، فیاض علی الاطلاق است و تجلی تعطیل‌بردار نیست به‌خصوص که در روایت داریم . ابو حمزه ثمالى گفت از حضرت زین العابدین علیه السّلام شنیدم میفرمود خداوند محمّد و علی و پاک فرزندانش را از نور عظمت خود آفرید و آنها را بصورت شبح قرار داد قبل از آفرینش مخلوقات سپس فرمود تو خیال میکنى خداوند جز شما چیزى نیافریده بخدا سوگند هزار هزار آدم و هزار هزار عالم آفرید که تو در آخرین عالم قرار گرفته‏اى. « ُ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً وَ الطَّیِّبِینَ مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ وَ أَقَامَهُمْ أَشْبَاحاً قَبْلَ الْمَخْلُوقَاتِ ثُمَّ قَالَ أَ تَظُنُّ أَنَّ اللَّهَ لَمْ یَخْلُقْ خَلْقاً سِوَاکُمْ بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ أَلْفَ أَلْفِ آدَمَ وَ أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَنْتَ وَ اللَّهِ فِی آخِرِ تِلْکَ الْعَوَالِم‏ »، بدین معنا که با هر آدمی عالمی شروع شده و بعد به انتها رسیده و باز عالمی دیگر و آدمی دیگر. با دنبال‌کردن مباحث برهان صدیقین همه‌ی بندهای سؤال‌تان برایتان روشن می‌شود. إن‌شاءاللّه دنبال‌کردن این مباحث نه‌تنها از حیرتتان بکاهد بلکه وارد عالَمی از معرفت بکند که به دنبالش بوده‌اید. موفق باشید
3893
متن پرسش
سلام استاد عزیز تر ازجانم:‌استاد ایا شما از حلقه ی رحیم مشایی هستین؟آیا شاگردان شما انصار حزب الله هستند که تجمعات را به هم میزنند و بعضا به افراد لباس شخصی تعبیر می شوند.برای رفع شبهه لطفا پاسخ بفرمایید.ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر جنابعالی را به جواب سؤال شماره‌ی 3882 جلب می‌کنم. عنایت داشته باشید نفوذی‌های صهیونیست در محافل مذهبی با این تهمت‌ها تلاش دارند هرکدام از یاران رهبر عزیز را با انگی از صحنه خارج کند تا رهبر را تنها بگذارد در حالی‌که خودشان هیچ ارادتی به رهبر معظم انقلاب ندارند وگرنه از ایشان تبعیت می‌کردند و پروژه‌ی ایجاد تنفر بین نیروهای متدین به انقلاب و ولایت را دامن نمی‌زدند، وظیفه‌ی شما است به آن‌هایی که این تهمت‌ها را می‌زنند بگویید دلیل‌ات چیست و تا دلیل برای حرفش نیاورده یقه‌اش را رها نکنید. موفق باشید
1575

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تشکر از سایت و مطالب خوب شما. سوالی دارم. فردی به شخص نمازگزار حمله کرده و ضمن سیلی زدن به صورت او، سجاده اش را جمع کرده. نمازگزار انسان سالمی است و فرد حمله کننده نیز به ادعای خودش انسان سالمی می باشد. پدر فرد حمله کننده از سر توجیه می گوید که باید ببینیم که نماز آن شخص واجب بوده و یا مستحبی!؟. آیا چنین حرفی صحت دارد. اگر بحث شکستن نماز مستحبی هم باشد، آیا خود شخص نمازگزار نباید نمازش را بشکند!؟ تازه آنهم در جواب دادن به مادر. آیا این طرز توجیه کردن و تقسیم نماز به واجب و مستحب برای پوشاندن امری که بسیار مذموم است، گناه و یا بدعت در دین نیست!؟.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در هر صورت هیچ مسلمانی این‌طور که شما نوشته‌اید چنین کاری را نمی‌کند که با شخصی در حین نماز چنین برخوردی را بکند، به قول شما این‌قدر کار قبیح است که با مستحب و واجب‌کردن نماز چیزی از قباحت آن نمی‌کاهد و در این موارد نباید عواطف پدری مانع از اظهار حق شود. موفق باشید
1379

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم . استاد طاهر زاده اینجانب کارشناس ارشد فیزیک هستم و پاسخ شما برای ادامه ی راهم در فیزیک اهمیت زیادی دارد . نظر شما درباره ی اینکه فیزیک دینی داشته یاشیم چیست ؟ و چگونه می توان در این راه قدم گذاشت ؟ نظر شما در باره تدریس یک خانم در دانشکاه با توجه به حضور مختلط دانشجویان چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به نظرم در کتاب « تمدن‌زایی شیعه» سعی کرده‌ام در رابطه با نوع تعامل با طبیعت عرایضی داشته باشم ولی در مورد تدریس یک خانم در دانشگاه با شرایطی که می‌فرمایید را باید از مرجع تقلیدتان بپرسید. موفق باشید
1282

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم روش برخورد با بیانات مقام معظم رهبری با سلام استاد گرامی چگونه با بیانات مقام معظم رهبری برخورد کنیم که دچار انحراف نشویم و دچار برخورد گزینشی ( به طور ناخواسته ) نشویم؟ آیا می توان به صورت کار با الفاظ به بیانات معظم له پرداخت همان گونه که در تفسیر قرآن با الفاظ آن سر و کار داریم؟ متشکرم التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام وقتی پذیرفتیم ایشان یک انسان حکیم و با تقوا هستند با حساسیت خاصی به سخنان ایشان دقت می‌کنیم و آن‌ها را دنبال می‌نماییم و در نتیجه پس از مدتی روح کلام ایشان را درک می‌نمائیم و محکمات و متشابهات سخن ایشان را تشخیص می‌دهیم با این تأکید که متشابهات سخنان حکیمان همواره باید با محکمات شان تبیین شود وگرنه گرفتار برخورد سلیقه‌ای می‌شویم. موفق باشید
1019

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام.آدرس ایات انفسی را می خواستم؟ دستورالعمل وچگونگی سیر در این آیات تشخیص بین آیات ریشه ایو آیاتی که باطن قرآن را تغذیه میکنندچگونه است؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی تفسیر مشهور به تفسیر قرآن محی‌الدین نسبتاً ظرائف خوبی نسبت به آیات قرآن از منظر انفسی دارد ولی یک کتاب یا تفسیر خاص نسبت به این موضوع نداریم. به طور پراکنده اهل دل ظرائفی در بین نوشتجات خود دارند و تا انسان در مراتب وجود یک نحوه حضور نیابد نمی‌تواند با مراتب انفسی آیات مرتبط شود. با اُنس بیشتر با قرآن و عزم نظر به جنبه‌های انفسی آن إن‌شاءالله خود قرآن با ما سخن خواهد گفت. موفق باشید
912

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد ، درس اصول مدیریت ما خیلی غربی است . بچه های سر کلاس هم چه از نظر فکری چه از نظر ظاهری غربی هستن. استاد ، به نظرتون وقتی سر کلاس بچه ها نظر می دهند لزومی داره که ما هم نظر بدهیم ؟ چون به هر حال هم استاد ، هم پسرهای کلاس نامحرم هستن . استاد ، نظر دادن مهم تره تو این وقتا یا این که خودمون رو از حرف زدن حفظ کنیم با شرایطی که بهتون گفتم؟ . استاد به رئیس جمهور عزیزمون تو نظرات توهین می شه.شایدم توهین نباشه. استاد ، تخصص مهمتره یا تعهد؟ استادمون میگن "بسته به شرایط داره 90 درصد تخصص." شما نظرتون چیه و چرا ؟ ای خدااا...
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: 1- اگر شرایط طوری است که می‌توانید نظر اسلام را خوب ارائه دهید و زمینه‌ی توجه به آن فراهم است سخن‌گفتن بهتر از سکوت است، ولی اگر بنای نپذیرفتن دارند و با موضوع به صورت علمی برخورد نمی‌کنند سکوت بهتره 2- اساس هرکاری تعهد است ولی انسان متعهد در هرکاری که به عهده می‌گیرد باید متخصص باشد و شرعاً نباید در کاری که تخصص لازم را ندارد وارد شود. موفق باشید
30975

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و درود: سوال بنده این است که چرا حروف مقطعه در قرآن به صورت مقطعه آورده شده اند. ممنون از شما استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ظاهراً رازی است بین خداوند و پیامبر او. و مفسرین در این رابطه بحث‌هایی داشته‌اند. به نظرم علامه طباطبایی در المیزان در ابتدای بحث سوره شوری نکاتی فرموده‌اند. موفق باشید

19617
متن پرسش
سلام عرض می کنم: با آرزوی قبولی طاعات. یک سوال از خدمتون داشتم و اون اینه که آیا وارد بحث های سیاسی شدن در حد خودم و بحث کردن و دفاع کردن از حق یک تکلیف و دستور الهی هست؟ اگر هست انسان بعد از انجام هر دستور یک احساس معنوی یک احساس تقربی در وی ایجاد میشه ولی چرا در این کار عکس آن یعنی احساس بی تقوایی ایجاد می شود در من. شاید بفرمایید که نحوه بحث کردن شما مشکل دارد ولی من سعی می کنم کمال ادب رو رعایت کنم و عقلانی حرف یزنم ولی هر وقت با هر که در مورد سیاست بحث کردم بعد از آن احساس ناراحتی و سنگینی که انگار گناه کردم در من ایجاد شده لطفا راهنمایی فرمایید. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: باید قصد هدایت و حق‌نمایی داشته باشید. ثانیاً: بحث‌ها باید در فضای آزاداندیشی به میان آید و نه حاکمیت یک نظر بر نظر دیگر. ثالثاً: بنای بحث در موضوع حق و باطل حرکات و گفتار باشد و بر این نکته تأکید شود که آیا فلان سخن، حق بود یا باطل؟ موفق باشید

19532
متن پرسش
سلام: همانطور که می دانید رهبر انقلاب در نطق اخیر خود فرمودند: 1. حضور گسترده مردم در انتخابات نشانه «اعتماد عمومی به نظام» و موجب افزایش اعتبار کشور است. 2. اکثریت هفتاد و چند درصدی مردم با حضور در انتخابات به نظام جمهوری اسلامی آری گفتند و آن را تأیید کردند و این رأی، در واقع رأی به نظام اسلامی بود. 3. افرادی که ممکن است در دل از نظام گله داشته باشند، با رأی دادن در چارچوب نظام، نشان می‌دهند که این چارچوب را قبول، و به آن اعتماد دارند و آن را کارآمد می‌دانند. و اما بنده به تفکیک در مورد هر شماره مطالبی را عرض می کنم: 1. از آنجا که مردم ترسانده شده اند (اول توسط رهبری) که اگر رأی ندهید امنیت کشور (امنیت خودتان) به خطر می افتد و مثلا دشمن حمله می کند پس رأی 73 درصدی آنان ممکن است نه به خاطر اینکه خود نظام نزد آن ها ارزشی داشته باشد بلکه به دلیل ترس از به خطر افتادن امنیت خودشان باشد. 2. بله درست است که رأی مردم به منزله تأیید کردن نظام است، ولی قلبا شاید نخواهند نظام را تأیید کنند ولی به خاطر یه سری از عوامل پای آن را امضاء کردند مثل اینکه شما قرار دادی را قبول ندارید چون سود قابل توجهی برای شما ندارد ولی برای حفظ خودتان و دفع ضرر احتمالی آن را امضاء می کنید: دسته ای از آن عوامل احتمالی برای دفع ضرر این است: الف) اگه رأی ندیم دشمن حمله میکنه. ب) شناسنامه ات مهر بخوره که پس فردا برات مشکل ساز نشه! ج) از ترس اومدن یکی بریم به یکی دیگه رأی بدیم. مثلا بریم رأی بدیم که رئیسی نشه و روحانی رأی بشه! (مثل اون سال که از ترس سعید جلیلی رفتند به یکی دیگه رأی دادند. که جنگ نشه) سوال ضمنی: این همه ترس در وجود مردم ریشه در کجا دارد؟ آیا منشاء عقلائی دارد یا وهمی است؟ و چرا مردم از نظام می ترسند؟ و چرا باید از حکومت اسلامی! بترسند؟ 3- رأی دادن از سر ناچاری با کارآمد دانستن نظام فرق می کند. تنها کسانی نظام را واقعا قبول دارند که آگاهانه و با رغبت رأی دهند. از این 41 میلیون نفر چند نفر اینگونه اند و چند درصد به دلایل دیگر مثل ترس و غیره رأی می دهند؟ 4. مردم (به دلیل عوامل بالا) که جرأت ندارند رأی ندهند و فکر می کنند با رأی دادن کارشان درست می شود ولی اگر نظام جرأت دارد، یک رفراندوم آزاد برگزار کند و به مردم اطمینان خاطر دهد که اگر ما را واقعا نمی خواید شرکت نکنید تا ما برویم. آن وقت می بینید چند میلیون از 40 میلیون ریزش می کند. 5. رهبری فرمودند ما انتخابات آزاد داریم. فکر کنم منظورشان این است که مثلا مجبور نیستی به روحانی یا رئیسی رأی دهی یا می توانی رأی ندهی اما: فکر کنم آزاد یعنی شش نفر را از بین خودتان انتخاب نکنید تا مردم به هرکدامشان رأی دادند فرقی نکند و انتصابات باشد. بلکه بگذارید از دل مردم و از بطن جامعه افرادی کاردان و متخصص و البته متعهد رئیس شوند تا کشور آنقدر در مشکلات دست و پا نزند. با تشکر به همه موارد بالا جواب دهید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده ممکن است موارد قلیلی باشد که فکر کنند اگر شناسنامه‌شان مهر نخورد برایشان مشکل به‌وجود می‌اید؛ ولی اکثراً مثل من و شما هستند که می‌دانیم در رأی‌دادن و رأی‌ندادن آزادیم و نیز می‌دانیم بالاخره باید مشکلات را با همین نظام حل کرد و مقام معظم رهبری از این جهت می‌فرمایند رأی‌دادن نحوه‌ای از تأیید نظام را در بر دارد. موفق باشید

15563

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت: چرا در غرب در اجرای قوانین به زن بیشتر از مرد اهمیت داده می شود؟ آیا فیلسوفان غربی هم همانند سیاستمداران غربی به زن بیشتر از مرد اهمیت می دهند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» عرض شده این نوع احترام به زن که در غرب معمول است، یک جریان فمینیستی است، وگرنه متأسفانه از نظر فرهنگی گرفتار همان تاریخی هستند که زن را نیمه‌ای برای تکمیل مرد می‌دانند که باید در خدمت مرد باشد. موفق باشید

14503
متن پرسش
با سلام: در رابطه با پاسخی که به پرسش شماره 14476 داده اید سوالی برایم پیش آمد. بر طبق برهان صدیقین جز حق در صحنه نیست. مخلوقات هم فعل خداوندند و از او جدا نیستند. ذات هر چیزی خداست. با توجه به این نکات به نظرم می آمد هر وقت حق هر چیزی را ادا نکنیم در واقع حق خدا را ادا نکرده ایم. چون حق از ظهوراتش جدا نیست. حق از فعلش جدا نیست. هر شیی حق است به تعین خاص. از این جنبه اگر حق هر چیزی را ادا نکردیم در واقع حق خدا را ادا نکرده ایم. من متوجه پاسخ شما نشدم. درست است هر چیزی از جنبه محدودیتش خدا نیست ولی از جنبه وجودی خداست و حق هر چیزی را ادا نکردن در واقع حق خدا را ادا نکردن است. اگر امکان دارد پاسختان را توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. تأکید بنده آن است که مواظب باشید این‌طور نتیجه‌گیری نشود که هرچیزی به اعتبار این‌که مظهری از حق و حقیقت است، می‌تواند معبود باشد. موفق باشید

13991
متن پرسش
سلام و ارادت استاد فرزانه فردی که 40 سال گناهکار بوده و توبه کرده است دچار ناامیدی شده است وی فکر می کند وقت زیادی برای کسب فضایل اخلاقی و کسب علم ندارد و هر چقدر تلاش کند نمی تواند فاضل و مخلص شود. وی می گوید علما از 10 سالگی سیر و سلوک می کنند ولی من از 40 سالگی شروع کرده ام لذا وقتی برای سلوک نیست. راهکار بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معارف الهی نور است با هر قسمت آن روبه‌رو شویم با همه‌ی آن روبه‌رو خواهیم شد، پس جای نگرانی نیست. موفق باشید

13162
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار احتراماً در دروس تفسیر سوره حمد امام (ره) فرمودید: هر موجودی دارای دو وجه است که یک وجه آن جنبه امکانی است که هیچ است و وجه موجود بودن آن اتصال به حضرت رب العالمین دارد. با توجه به این نکته که انسان با اذن الهی دارای قوه اختیار می باشد و اعمال چه در مسیر سعادت و چه در مسیر شقاوت، بدنی برزخی را می سازد که در عوالم بعد از دنیای ماده ظهور می کند، آیا این اعمال را می توان گفت که مستقلاً متعلق به انسان است یا خیر؟ و اگر دارای استقلال است، این استقلال در طول وحدت توحیدی در عالم برزخ و عالم قیامت است یا خیر؟ لطفا توضیح فرمائید. با تشکر و آرزوی سلامتی برای معظم له
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجه امکانی انسان به این معنا است که می‌تواند در ذات خود ابعاد مختلفی را که دارد، از قوه به فعل آورد و بدین لحاظ اختیار در همان امکان ذاتی انسان نهفته است، برعکسِ موجوداتی که دارای ابعاد مختلف امکانی نیستند و به این لحاظ انتخاب و اختیار برایشان نیست. موفق باشید

12411

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: لطفا آدرس جلسات استاد را ارسال فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آدرس جلسات و زمان آن‌ها بر روی سایت هست. موفق باشید

11435
متن پرسش
با سلام: استاد گرامی؛ بر چه اساسی گفته می شود «الله» مستجمع جمیع اسما الهی است؟ روایتی داریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در سوره‌ی اعراف می‌فرماید: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها» یعنی همه‌ی اسماء حسنی و کمالات مورد تصور از آنِ «اللّه» است. از این جهت می‌توان گفت: «اللّه» مستجمع جمیع اسماء الهی است. موفق باشید

10741

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: و با تشکر از شما به خاطر پاسخگویی به سوالات. امام باقر ‌(ع) می‌فرماید: «سه سنگ وجود دارد که از بهشت به زمین آورده شده‌اند: مقام ابراهیم (سنگی که ابراهیم بر آن پا نهاد و کعبه را ساخت)، سنگ بنی اسرائیل (سنگی که به وسیله معجزه الهی، حضرت موسی (ع) بدان ضربه می زد و از آن برای بنی اسرائیل آب بیرون می آمد)، و حجر الأسود که خداوند آن‌را به ابراهیم داد در حالی‌که بسیار سفید و تابان بود و به جهت گناه انسان‌هایی که آن‌را لمس کرده بودند سیاه شد». سوال: یعنی چه از بهشت سنگ حجرالاسود آمده؟ و چه خاصیتی در این سنگ هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور آن باشد که این سنگ‌ها مظهر انوار خاصی هستند که بهشت حقیقت آن انوار باشد و لذا آن سنگ‌ها مددهای خاصی که منجر به انتقال انسان‌ها به بهشت می‌شود را در بر دارند. موفق باشید
8525
متن پرسش
سلام میشه یه مقدار در مورد این بیت توضیح بدید و معنی ش را بگید: خُنُک آن قُماربازی که بباخت هرچه بودش بنماند هیــــــــــچش الا هوس قمار ِ دیگر مولانا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سالک در مسیر تفویض الامر الی اللّه به جایی می‌رسد که تنها و تنها می‌خواهد هرچه خدا خواسته است را عمل کند در آن حدّ که از انانیت و منیّت او هیچ نماند. در این حال آنچنان به شعف می‌آید که هوس می‌کند همچنان میل‌های نفس را در زیر سایه‌ی جلب رضای خداوند، نفی کند. موفق باشید
8114

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی در وبلاگم مطلبی در نقد رشد قارچ گونه مجتمع های تجاری بزرگ در مشهد نوشتم. میخواستم بدانم انتقادهایی که مطرح کردم چه قدر از نظر حضرت عالی صحیح و منطقی است. پیشتر از توجه حضرت عالی متشکرم. التماس دعا http://nooreandishe.blog.ir/1393/01/25/masshad commercial complexes
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحمداللّه خیلی خوب متوجه ناپدیدشدن آفتاب حقیقت شرقی که در معماری خود نظر به ملکوت دارد شده‌اید. به امید ادامه‌ی این حساسیت جهت عبور از این شکوه های دروغین که تنها جوابگوی نفس امّاره‌ی انسان‌ها است. موفق باشید
7062
متن پرسش
سلام علیکم بنده از زمانی که کتابهای جوان و انتخاب بزرگ و آشتی با خدا و ده نکته از معرفت نفس وخویشتن پنهان را مطالعه نموده ام در نمازهایم حالت خاصی پیدا کرده ام و از مناجات های هنگام سحر لذت بیشتری می برم در حالی که این حالات را قبلا نداشتم. حال سوال بنده این است که از کجا بدانم این لذت به خاطر لذت نفس است و نتیجه اش منیت و تکبر میشود یا واقعا از شوق مناجات با خداوند است؟ واگر به خاطر لذت نفس است راه درمان چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک باید بندگی باشد. اگر احساس بندگی شما بیشتر شد و روح شما در مقابل دستورات حضرت حق تواضع بیشتری پیدا کرده و به مؤمنین علاقه ی بیشتری یافته اید، إنشاءاللَه راه درست است. ولی اگر خودخواهی و کبر شما بیشتر شده باید فکری برای خود بکنید. موفق باشید
6731
متن پرسش
بنام خدا و با سلام 1- منظور از بزاق (تف) انداختن شیطان به روی کافر چیست؟ 2- حضرت یحیی از اولیاء خدا بوده و قبل از فوت به اراده خود مرده بوده پس چرا مرگ اینچنین برایش پر حرارت و سخت بوده است؟ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام ثُمّ یَسُلُّ نَفْسَهُ ( ای الْکَافِرُ ) سَلّاً عَنِیفاً ثُمَّ یُوَکِّلُ بِرُوحِهِ ثَلَاثَمِائَةِ شَیْطَانٍ کُلُّهُمْ یَبْزُقُ فِی وَجْهِهِ وَ یَتَأَذَّى بِرُوحِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ إِنَّ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ جَاءَ إِلَى قَبْرِ یَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّا وَ کَانَ سَأَلَ رَبَّهُ أَنْ یُحْیِیَهُ لَهُ فَدَعَاهُ فَأَجَابَهُ وَ خَرَجَ إِلَیْهِ مِنَ الْقَبْرِ فَقَالَ لَهُ مَا تُرِیدُ مِنِّی فَقَالَ لَهُ أُرِیدُ أَنْ تُؤْنِسَنِی کَمَا کُنْتَ فِی الدُّنْیَا فَقَالَ لَهُ یَا عِیسَى مَا سَکَنَتْ عَنِّی حَرَارَةُ الْمَوْتِ وَ أَنْتَ تُرِیدُ أَنْ تُعِیدَنِی إِلَى الدُّنْیَا وَ تَعُودَ عَلَیَّ حَرَارَةُ الْمَوْتِ فَتَرَکَهُ فَعَادَ إِلَى قَبْرِهِ
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید منظور از این‌که می‌فر ماید سیصد شیطان بر صورت او آب دهان پرتاب می‌کنند، حکایت تأثیرات تحقیرآمیزی باشد که جلوات شیطانی در دنیا او را تحت تاثیر قرار می‌دادند و حالا ظهور کرده 2- در هر سلوکی که انسان بخواهد از عالمی به عالم دیگر منتقل شود اگر سالک واقعی باشد و عزم سیر از مادون به مافوق در او شدید باشد، با فشاری روبه‌رو می‌شود که ناگریز است آن فشار را تحمل کند تا از گذشته‌ی خود کنده شود و در عالم بالاتر حاضر گردد و از این جهت حضرت یحیی«علیه‌السلام» که از گردنه‌ی مرگ از دنیا و سیر به عقبی گذشته‌اند، به حضرت عیسی«علیه‌السلام» می‌گویند مایل نیستم به دنیا برگردم. موفق باشید
6297
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت استاد عزیز شما برای انقلاب اسلامی جایگاه ویژهء تمدنی قائل هستید ، سئوال بنده این است که طرح این موضوع چه مسئله و یا گره ای را می توان از جامعه ایران ، یا جامعه اسلامی و یا حتی جهان باز نمایدو چه لزومی برای طرح این مسئله وجود دارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تأکید بر جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی تأکید بر ظهور نحوه‌ای از نظام سیاسی است که تفاوت‌های اساسی با تمدن غربی و نظام سیاسی غربی دارد و افقی در مقابل جهانی می‌گشاید که بنا دارد نسبت به پذیرفتن فرهنگ غربی تجدید نظر کند و جامعه‌ی ایرانی از این طریق به هویت اصیل خود که ریشه‌ی تمدنی در تاریخ دارد برمی‌گردد مضافاً که بر تمدنی تأکید می‌کند که نقش وَحی و آموزه‌های دینی در آن ظهور دارد و جنبه‌های معنوی انسان در امور اجتماعی و سیاسی بی‌جواب نمی‌ گزارد. موفق باشید
5663
متن پرسش
این رهی نیست که از خاطره اش یاد کنی**این سفر همره تاریخ به جا می ماند پیشاپیش هفته دفاع مقدس گرامی باد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امید است افقی که شهداء برای آینده‌ی تاریخ ما گشودند هر روز روشن‌تر از روز قبل برای ما روشن گردد و خود را در این زیباترین تقدیر که خدا برای ما اراده کرده است بپرورانیم. موفق باشید
4846
متن پرسش
با سلام خدمت استاد و پدر عزیزم که تا به حال کتب وسخنرانیهایشان در زنگی ام خیلی راهگشا بوده؟دست شمارا میبوسم امیدوارم دعای شما پشت سرم باشد یه سوال انتخاباتی داشتم که ایکاش هرچه زودتر جوابش داده میشد//نظر شما پیرامون اقایان حداد عادل قالیباف و ولایتی چیست؟چه مشلاتی دارن؟ایا مشاور رهبری بودن دلیل بر نزدیکی افکار و بینش نیست؟ممنون ملتمس دعای خیر استاد گرانقدر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه خوب‌اند. بنده عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 4820 عرض کرده‌ام و به نظر خودم جایگاه نامزدها را در رابطه با اهداف انقلاب و تعریفی که از انقلاب دارند روشن کرده‌ام. موفق باشید
2718

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد من یک مشکلی برایم پیش امده که دقیقا نمیدونم وظیفم چیه و چکار باید کنم تا به رضای پروردگار نزدیکتر باشه استاد من متاهل هستم متول سال 69 و در خونه پدر م زندگی میکنم(خانومم هم در جریان این مشکل است) من خط تلفنی دارم که یک سال پیش از پدرم گرفتم چند روز پیش نصف شب یک خانومی به من زنگ زد و من رو با پدرم اشتباه گرفته بود من به او نگفتم فرزند پدرم هستم فقط گفتم این خط واگزار شده اما او حرف من را باور نکرد بعد طی چند شب اسمس های زیر را برای من فرستاد عین متن را برایتان نوشتم اگه اکبری جواب بده وگرنه...(اسم پدرم اکبره) دیدی بلاخره اهم گرفتد به زمین خوردی فردا امدی بروجن امدی نیومدب خودت میدونی میرم شکایتا میکنم پدرت در میارم(خونه ما بهارستان است و ظاهرا خونه این خانوم بروجن) جواب بده تا اون روم نیومده بالا وگرنه باید بریم ازمایش dni بعد من به این خانوم پیامک زدم بهش گفتم خانوم این خط واگزار شده شما هم با هرکس مشکل داری برو شکایتش بکن انگار باورش شد ولی بعد گفت خودتی زیر سنگم... به پدرم هم قضیه گفتم و گفتم اگه حقی از کسی ضایع شده بهش بده پدرم گفت این زن زن یکی از همکارامه که دیوانست شماره من از تو گوشی شوهرش برداشته داره مزاهم میشه البته من باورم نمی شه که بابام راست بگه نمی دونم شاید راست بگه خانواده من خاتواده مقیدی نیستن قبلا چند نفر از دوستام و برادرم که یکسال از من کوچکتره و چند سال پیش یک بار هم خودم بابام با یک زن دیگه دیدیم ولی نمی دونم همه ما یک نفر را دیدیم یا افراد مختلف پدرم همیشه در حال اسمس زدن با گوشیش است بنظر شما من بهتر کاری کنم یا نکنم اگه بهتره اقدامی کنم لطفا راهنماییم بفرمایید استاد در اخر اگر نصیحتی صلاخ میدانبد مرا نصیحتی کنید استاد لطفا جواب من را به ایمیلم بفرستید ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شما کاری به این کارها نداشته باشید، موضوعی است مربوط به پدرتان. موفق باشید
نمایش چاپی