باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مگر جز این است که همهی عالم را «وجود» پر کرده است؟! و همهی پدیدهها، صورتهای مختلف وجوداند. مشکل کجاست که نیاز به مثال داشته باشد؟ 2- چون خداوند عین وجود است، پس از خداوند جز وجود صادر نمیشود و هرچه جنبهی عدمی دارد، به تبعِ وجود شکل میگیرد. مثل محدودیتهای مخلوقات که بعد از بهوجودآمدنِ آنها، محدودیتهای آنها معنا پیدا میکند، ولی محدویتهای آنها خدا خلق نکرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کتابها و آثار این بزرگان متذکر حقیقت باشند، چرا از آنها استفاده نشود؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» عرض شد که شیطان به «اللّه» کافر بود، هرچند که به بعضی از اسماء ایمان داشت 2 و 3 – کتاب «سفینة الصادقین» نکات خوبی دارد 4- خوب است ولی انسان را در «حال» نگه میدارد و تا شهود جلو نمیبرد 5- به عنوان علت معدّه، مؤثر است 6- هر دو مورد خوب است، بستگی به حال خودتان دارد 7- بنده برای جنابعالی آرزوی توفیق دارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت حق در مظهریت درخت فرمودند «من اللّه هستم» نه آنکه درخت بگوید من اللّهام. 2- ذات ما و هر مخلوقی در مقام امکان است و هیچ وجودی ندارد إلا اینکه به قول محیالدین، اعیان ثابتهی مخلوقات در ذات خود و در محدودیت خود موجب میشوند که حق را به شکل محدود ظاهر کنند و سالک باید در عین نظر به آن مظاهر، به باطن آنها نظر کند تا حق را محدود ننگرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. شهدای منا در مقام وجودی خود و در عمیقترین ابعاد انتخابشان، لبریز از جواب لبیکی شدند که در آن طالب نفی حجابهای اسلام ناب محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» بودند. و شهادت آن عزیزان به گواهی دوست و دشمن، چهرهی اسلام آمریکایی را هرچه بیشتر نمایان کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح در قرآن بیشتر به «روح الامین» یعنی جناب جبرائیل نظر دارد و نفس در قرآن، بیشتر نظر به نفس ناطقه است. در رابطه با «یسئلونک عن الرّوح» خوب است که به تفسیر المیزان رجوع فرمایید که ایشان در این رابطه هم نظر به «روح الأمین» دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید عرایض بنده در مورد عدل الهی که به صورت صوت در دیویدیهای اصول عقاید هست قواعدی را در اختیار شما بگذارد. اهل ايمان با يك جواب مختصر و در عين حال دقيق، خود را از اين اشكالها ميرهانند. آنها معتقدند چون ادلهاي قاطع وجود خداي قادر و حكيم و عليم را اثبات كرده و چون ريشة ظلم، يا جهل است و يا فقر و خدا نه جاهل است و نه فقير، پس انگيزة ظلم در خداوند نيست و آنچه هست يا ريشه در اعمال خود انسانها دارد و يا بنا به مصلحتي است كه براي ما روشن نيست؛ يعني « سِرِّ قدر » است.
آیا می توان با تزکیه با روح شهدایی مثل شهید آوینی ارتباط برقرار کنیم؟لطفا توضیح دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. چون آنها نیز باید مایل باشند و یا اذن داشته باشند. مگر مطالعهی آثار ایشان ارتباط با روح ایشان نیست؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد نهتنها صاحبنظر نیستم، حتی استعدادی که به موسیقی جذب شوم نیز، در من نیست. ولی میدانم که حقیقتاً موسیقی قدرت عجیبی در میانآوردنِ ابعادی از انسان را دارد در آن حدّ که جناب فارابی با نوعی از موسیقی در یک جلسه، همه را به خندیدنِ بیقرار میکشاند و در همان جلسه با نوع دیگری از موسیقی همه را به خواب میبرد. آیا واقعاً ملت ما چنین مبنایی را برای متأثرشدن از موسیقی دارا هستند یا نه، نمیدانم؟! شاید چیزی مثل شعر جای موسیقی را تا حدّی گرفته است و شاید آرامآرام روح توحیدی انقلاب اسلامی نوعی از موسیقی را به صحنه آورد که انسان تحت تأثیر آن، رازهای نهفته در انقلاب را که زبانِ دیگری نمیتواند ظاهر کند، به میان آورد. میگویند سمفونیهای بتهون چنین تواناییهایی دارد و هگل در تقسیم هنر نسبت به ظهور بواطن عالم، کمترین ارزش را برای معماری و بالاترین ارزش را برای نقاشی و موسیقی میگذارد. واللّه اعلم. در مورد نگاه فقهی به این موضوع، مطابق آنچه اخیراً بعضی از فضلای حوزه مطرح میکنند، احتمالاً باید حوزهی موسیقی و زیباشناسی را در موضوعات حُسن و قبح عقلی و ذاتی قرار داد و نه در موضوعاتِ مربوط به فقه. و مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» شاید با توجه به این امر، نظرات خود را به میان آوردهاند. موفق باشید