باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا بر روی این موضوع فکر نکنیم که فتنهی جدید نقشههای داخلی و خارجی است تا مردم را از کارآمدیِ انقلاب اسلامی مأیوس کند. در حالیکه به لطف الهی با توجه به عمق حضور تاریخی انقلاب اسلامی از یک طرف و ناتوانی استکبار از طرف دیگر، انقلاب اسلامی از این فتنهها میگذرد و برای همیشه جریان استکباری که فعلاً ذوقزده دارد این حرکات کودکانه را رصد میکند، مأیوس میشود. آری! فتنهی جدید برای مأیوسکردن مردم نسبت به کارآمدی انقلاب پیش آمده، ولی مردم بهخوبی آگاهاند که این ناکارآمدی به جهت روح غربزدگیِ ما و گرفتار توسعهنیافتگی و توسعهیافتگیشدنها است و از طریق آزادشدن از این گرفتاری، ناکارآمدیها به توانایی تبدیل میشود به همان معنایی که در افق انقلاب اسلامی اقتصاد مقاومتی معنا یافته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه خوب است که به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در فصل دوم، در قسمت «ضرورت مطالعه و نحوهي آن» صفحهی 73 رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم بنیامیه و از جمله معاویه از این روایت به نفع خودشان استفاده کردهاند و مرحوم شهید مطهری هم این امر را متذکر شدهاند که معاویه به استناد این روایت، تلاش میکرد ضعفهای خلیفهی سوم را از ذهنها پاک کند. ولی اصل مطلب که امثال ابن حجر هیثمی در «الصوارم المهرقه» آورده است را میتوانیم در جای خود بپذیریم که توصیهای است تا مسلمانان را بعد از رحلتشان بیشتر در سیرههای مثبتی که داشتهاند، مدّ نظر بیاوریم. مثل اینکه در مورد آقای هاشمی بیشتر بر آن قسمت تأکید شود که ایشان مقابلهی مستقیم با رهبری نکرد. با اینکه به قول رهبری خنّاسهایی بودند که در این امر تلاش میکردند. موفق باشید
سلام استاد: متن اربعین خود را به مناسبت ایام اربعین برای باز خوانی خدمت تون ارسال کردم «اربعین امری فراتر از عادات» بسمه تعالی: نمی دانم باید اسم این «رازگونهی تاریخ» را چه بگذارم او که نه میشود دانستش، نه میشود نوشتش، نه میتوان خواندش، و هزاران نهی دیگر... فقط میدانم که باید در حیرت زدهگی، گیجی و سر درگمی نظارهگرش بود؛ انگار باید در او قرار گرفت و در حضور پر معنای او غایب شد به مانند قطره در میان دریا. اصلاً مگر میشود از «سر»، جز به اشاره سخن گفت تا وجهی از وجوهش را در هر دوره ظهوری باشد؟! چه خوش گفت شاعر که: «حقیقت را به هر دوری ظهوری ست» آری این حقیقتِ بیمنتها را نه میشود و نه ظرفش هست که یکجا ویکباره به نظاره نشست. حقیقت عاشورا به مانند خورشیدیست که تابِ ماندن به پیش او را کسی ندارد، آنقدر شدید است که هرکس بخواهد به آن نزدیک شود هلاک خواهد شد، حال چه در لباس حق باشد، چه در لباس طاغوت. چرا که عاشورا محل ابراز حضور و وجود نیست، روز عاشورا محل «مستهلکشدن» است محل «فنا و نابودی هر غیری» است با این تفاوت که عدهای حسینی شوند، عدهای یزیدی. آنقدر حرارت عاشورا شدت دارد که کسی نمیتواند با «منِ» خود که چیزی جز «وَهم» نیست در آن قرار گیرد. توانِ دیدن، فهمیدن و درک عاشورا برای کسی نیست بل باید آن را در جلوهی رقیقشدهاش، به نظاره نشست. «اربعین» همان تجلیگاه، محل و مشهد عاشوراست. اگر کسی بخواهد واقعیت عاشورا و حسین«علیهالسلام» را در متن و جایجای تاریخ ببیند، باید اربعین را به تماشا نشیند و «کل یوم عاشورا» را کجا میشود تاویل و تعبیر و تفسیر کرد؛ إلاّ با اربعین؟! آری اربعین داستانها، رازها و نگفتهها در سینه دارد که گاهگاهی بنا به کاسهی ما بیظرفها «سرّی» از آن رازِ بیمنتها را برایمان فاش میکند و ما را به حیرت و سکوت وامیدارد. «اربعین» آمده بشریت را به سمت و سوی «امت واحدهی» محمدی، اشارت و بشارت دهد. «اربعین» این بارانِ کثیرِ محبت آمده تا رودهای جاری حیات را به دریاهای خروشان فطرت، و این دریاها را به اقیانوس بینهایتی به نام «اباعبدالله» منتهی کند. آری اباعبدالله «علیهالسلام» همان کلمهی واحدی ست که با «اربعین» به تاریخ آمده تا آدمی را به «بندگیاش» یعنی همان اصل فراموششدهی بشر برگرداند. عالمی که امروز در آن قرار داریم عالمِ کثرات و ارادههای معطوف به نفسانیت بشر است که طلب قدرت و طاغوتیگری دارد. بشرِ امروز حرف از مرگِ خدا میزند و حیات خدا را در گذشته جا گذاشته، به نحوی که گویی عالم امروز مطلقاً تهی از خداست، و تنها به فرهنگ انتزاعی و حصولیِ نگاه به معبود اکتفا کرده و به تبع این نگاه، میخواهد حسین«علیهالسلام» را هم در حدود 1400 پیش دفن کند و تنها بر سر قبرش فاتحهای بخواند. اما «عاشورا» در لباس «اربعین» همان خون حیاتبخش در رگههای طول تاریخ است. «اربعین» کلمهی «اُنسی» است که با زینب «سلاماللهعلیها» به صحنه آمد و فراهمکردنِ اُنس، کارِ مادر است و این زینب است که مادرانه آمده تا همه را به خانهی اُنسِ انسانیت دعوت کند، انس یعنی یگانگی بشر، فراتر از هر مذهب و ایدئولوژی و جریان و فانیشدن ذیل محبت و «امر ولایت». امروزه بشر بیسرپناه و یتیم شده است و نیاز به تکیهگاهی حقیقی دارد، و این زینب است که مادرانه برای فرزند بیپناهش آغوش گشوده و تکیهگاهی برای آرامشش شده. امروز آدمی آنقدر دچار پوچی و قهرِ طاغوت نفسانی شده که دیگر یأس، سر و پایش را گرفته و انگار نمیخواهد و نمیتواند در دل این زشتیها هیچ زیبایی را ببیند و زینب آمده تا با «صبر مادرانه» «ما رأیت إلاّ جمیلا» را ذرهذره حتی در غل و زنجیرِ طاغوت یزیدی هم که باشی یادت بدهد و همان طور که او، اسارت را در غل و زنجیر کرد؛ آمده تا بشر را فرا تر از «اسارت عادات» امروز بشر سیر دهد و متذکر «اذانِ» هستی که شهادت به «لا اله الا الله» است بشود تا بتوانیم آن به آن از «لا اله» که نفی هر خدایی است با «إلا» سیر کنیم و تمام هیمنهی کاخ یزیدی را برسرش فرو بریزیم و به «الله» برسیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه خوب نگاهی به اربعین انداختهاید! گوارایتان باد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اجازه نمیخواهد!! این حق مردم است که از معارف الهیِ قرآنی بهرهمند شوند 2- چون پایِ قرآن در میان است حتی بدون مباحث «معرفت النفسی»، کار خود را میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست هر اندازه ما با عمق بیشتر با آموزههای دین آشنا شویم و عبادات خود را بیشتر خلوص ببخشیم، شرایط ظهور آن حضرت و امکان فهم رهنمودهای مولایمان، بهتر فراهم میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بدون دلیل انسانی را «بد» بدانیم این سوء ظنّ است و تحت تأثیر شیطان هستیم. ولی اگر فکرِ انجام گناهی را داشته باشیم، تا به آن گناه دست نزدهایم، نسبت به القائات شیطان مقاومت کردهایم و به همین جهت گناهی مرتکب نشدهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چقدر خوب و عالمانه آن استاد عزیز تشخیص دادهاند که آن دو بزرگوار یعنی حضرت امام و علامه«رحمتاللّهعلیهما» در این زمانه جهت ظهور تاریخ توحیدی، اصلاند و سایر عزیزان به نحوی در سایهی آنها معنا دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعا می کنم خداوند توفیق بهترین انتخاب را به شما لطف کند و اگر مصلحت شما حضور در سوریه است تا در آنجا خود را بیابید و آن صدا را جواب دهید، توفیق کامل در این مورد نصیب شما بشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روزنامهها را باید خواند ولی ما نباید خود را محدود به نگاه آنها نماییم. با ملاکهایی که بینش توحیدی و نظر به اهداف انقلاب و رهنمودهای مقام معظم رهبری در اختیار ما میگذارند، سخن نامزدهای انتخاباتی را میشنویم و خود، تصمیم میگیریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در امر موسیقی صاحبنظر نیستم. ولی به هیچوجه معتقد نیستم ما باید موسیقی را بالکل نفی کنیم. همانطور که متوجهای ما امروز میتوانیم با موسیقی کارهایی بکنیم که با 100 کتاب نمیتوان آن کارها را کرد. مثل کارهای آقایان میثم مطیعی و حامد زمانی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات مهمی را به میان آوردهاید که هرکدام نیاز به بحث مفصلی دارد و مسلّم در یک سؤال و جواب نمیگنجد. حال اگر اجازه دهید از این زاویه وارد شویم که خداوند به عنوان خالق هستی، ربّ العالمین است و هدایت از صفات ذاتی اوست و از این جهت عالم را به حکم ربّ العالمینیاش بیهدایت نمیگذارد؛ نگاهِ ما به مسائل مطرحشده تغییر میکند و دیگر نمیتوانیم بگوییم ارسال رسولان، لطف مستحب خدا است. میماند که با این دید، جستجو کنیم آیا شواهدی وجود ندارد که خداوند به سوی همهی ملتها پیامبر فرستاده؟ به نظرم مسئلهی اوپانیشادها در خاور دور و یا تمدن اینکاها در آمریکا چیزی نیست که بتوان بهراحتی از آنها گذشت و آنها را موکول به عقل و فهم بشری کرد. شقوق چهارگانهی مطرحشده ما را به تفکر میبرد که نحوهی حضور خدا برای ربوبیت بشر چگونه میتواند باشد، آیا عقل انسان میتواند راهنمایِ کاملی جهت جوابگویی به همهی ابعاد انسان باشد؟ یا اینکه عقل، برای آن است که ما بتوانیم به حقانیت وَحی پی ببریم. آیا انسانها بر اساس فطری که دارند اگر خود را مشغول امور دنیایی نکنند، میتوانند به کمتر از توحید الهی که انبیاء متذکر آن هستند راضی باشند؟ امثال این سخنان و سؤالات ما را به این فکر فرو میبرد که راستی! این قرآن با چنین هویتی و معارفی که تا این اندازه میتواند مسائل و مصائب بشر را درمان کند، در این عالم چه جایگاهی باید داشته باشد؟ چه اندازه اندیشمندان ملل مختلف کوتاهی کردهاند که آثار هنری اقصی نقاط دنیا را در عقبافتادهترین ملتها میتوانید بیابید، ولی ترجمهی قرآن را نه! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفانهای حلقه انسانها را گرفتار یک توهّم میکند بدون آنکه رجوع به حق در میان باشد. خودسازی واقعی، رعایت حرام و حلال الهی است و تلاش برای بهدستآوردن معارفی که انسان را در مسیر إلی اللّه کمک کند. توصیهی ما سیر مطالعاتی بر روی سایت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئن باشید نهتنها رهبری که نمایندگان مجلس نیز در جریان امر فوق هستند و یک معضل و به یک اعتبار خیانتی است که شهر اصفهان بر آن منطقه تحمیل کرده به بهانهی آنکه آب شربِ مردم اصفهان مقدم است و کسی نمیپرسد چرا شهر اصفهان آنچنان گسترش پیدا کرد که حق آب مردم روستاهای شرق اصفهان تصاحب شود. آیا این یک نوع حرامخواری نیست؟ با اینهمه استاندار و معاون اول رئیس جمهور در تلاشند که مشکل را حل کنند ولی جرأت نمیکنند که به مردم اصفهان بگویند مقداری از آبی که مصرف میکنید حقِ شما نیست بهخصوص ساختمانهایی که در ده سالهی اخیر ساخته شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شب قدر جهت کلیِ انسان به صورت اجمالی شکل میگیرد، ولی اختیار از انسان ساقط نمیشود، بلکه ایدههای خوبی در معرض فهم او قرار میگیرد تا اگر خواست آن ایدهها را انتخاب کند. موفق باشید