بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21072
متن پرسش
سلام استاد عزیز: مدتی است که دایم صحبت از فتنه جدید می شود که بزرگتر از فتنه قبل است. اگر منظور احمدی نژاد و اطرافیان او می باشند که واقعیت این است که عددی نیستند البته واضح است که مشکلات معیشتی مردم می تواند بستر فتنه قرار گیرد اما گویا مسئله بزرگتر از این حرفهاست و خلاصه اینکه دل ما را می لرزانند. حتما باید فتنه انجام گیرد و بگویند دیدی شد؟ چرا خواص جامعه به جز چند روزنامه و یا سایت ابعاد واقعی این فتنه را اگر اینگونه هست روشن نمی کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا بر روی این موضوع فکر نکنیم که فتنه‌ی جدید نقشه‌های داخلی و خارجی است تا مردم را از کارآمدیِ انقلاب اسلامی مأیوس کند. در حالی‌که به لطف الهی با توجه به عمق حضور تاریخی انقلاب اسلامی از یک طرف و ناتوانی استکبار از طرف دیگر، انقلاب اسلامی از این فتنه‌ها می‌گذرد و برای همیشه جریان استکباری که فعلاً ذوق‌زده دارد این حرکات کودکانه را رصد می‌کند، مأیوس می‌شود. آری! فتنه‌ی جدید برای مأیوس‌کردن مردم نسبت به کارآمدی انقلاب پیش آمده، ولی مردم به‌خوبی آگاه‌اند که این ناکارآمدی به جهت روح غرب‌زدگیِ ما و گرفتار توسعه‌نیافتگی و توسعه‌یافتگی‌شدن‌ها است و از طریق آزادشدن از این گرفتاری، ناکارآمدی‌ها به توانایی تبدیل می‌شود به همان معنایی که در افق انقلاب اسلامی اقتصاد مقاومتی معنا یافته است. موفق باشید 

18656

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: 1. برای مطالعات کتب شما چگونه آنها را مطالعه کنیم که کاملا ملکه شود با توجه به اینکه خیلی وقت نیست با چه سرعتی جلو رویم؟ 2. آیا ضرورت دارد تمام کتب را (مثل کتب شما یا آقای جوادی و...) خلاصه نویسی شود؟ 3. اگر توصیه در ارتباط با نحوه مطالعه دارید بفرمائید. از شما متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه خوب است که به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در فصل دوم، در قسمت «ضرورت مطالعه و نحوه‌ي آن» صفحه‌ی 73 رجوع فرمایید. موفق باشید

18360

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: جهت روشن شدن جایگاه پاسخ شما به سوال شماره 18299 خواستم بدانم آیا نظر به حقیقت زیر این پاسخ را داده اید یا مطلب چیز دیگری است؟ آیت‌الله مجتبی تهرانی در درس اخلاق تاریخ ۹۰/۱۱/۰۶ می فرمایند: من دنبال مطلبی بودم و فکر می ­کنم این قضیه برای بعد از معاویه است، وقتی که او مُرد، یک سری مسائل رو شد، یک سری رو بود، روتر شد. کارهایی که کرده بود، جنایاتی که کرده بود، رو شد و ظاهراً بعد این مسائل بود که این مطلب مطرح شد: «اذکروا موتاکم بالخیر»! من این را از کلک­های بنی امیه می­ دانم. حالا که مرده است خوبی­هایش را بگو، بدی­هایش را نگو. می­ خواهم بگویم چه طور اینها برنامه ریزی شده در جامعه پیش می ­رفتند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم بنی‌امیه و از جمله معاویه از این روایت به نفع خودشان استفاده کرده‌اند و مرحوم شهید مطهری هم این امر را متذکر شده‌اند که معاویه به استناد این روایت، تلاش می‌کرد ضعف‌های خلیفه‌ی سوم را از ذهن‌ها پاک کند. ولی اصل مطلب که امثال ابن حجر هیثمی در «الصوارم المهرقه» آورده است را می‌توانیم در جای خود بپذیریم که توصیه‌ای است تا مسلمانان را بعد از رحلت‌شان بیشتر در سیره‌های مثبتی که داشته‌اند، مدّ نظر بیاوریم. مثل این‌که در مورد آقای هاشمی بیشتر بر آن قسمت تأکید شود که ایشان مقابله‌ی مستقیم با رهبری نکرد. با این‌که به قول رهبری خنّاس‌هایی بودند که در این امر تلاش می‌کردند. موفق باشید

17776
متن پرسش

سلام استاد: متن اربعین خود را به مناسبت ایام اربعین برای باز خوانی خدمت تون ارسال کردم «اربعین امری فراتر از عادات» بسمه تعالی: نمی دانم باید اسم این «رازگونه‌ی تاریخ» را چه بگذارم او که نه می‌شود دانستش، نه می‌شود نوشتش، نه می‌توان خواندش، و هزاران نه‌ی دیگر... فقط می‌دانم که باید در حیرت زده‌گی، گیجی و سر درگمی نظاره‌گرش بود؛ انگار باید در او قرار گرفت و در حضور پر معنای او غایب شد به مانند قطره در میان دریا. اصلاً مگر می‌شود از «سر»، جز به اشاره سخن گفت تا وجهی از وجوهش را در هر دوره ظهوری باشد؟! چه خوش گفت شاعر که: «حقیقت را به هر دوری ظهوری ست» آری این حقیقتِ بی‌منتها را نه می‌شود و نه ظرفش هست که یک‌جا ویک‌باره به نظاره نشست. حقیقت عاشورا به مانند خورشیدی‌ست که تابِ ماندن به پیش او را کسی ندارد، آنقدر شدید است که هرکس بخواهد به آن نزدیک شود هلاک خواهد شد، حال چه در لباس حق باشد، چه در لباس طاغوت. چرا که عاشورا محل ابراز حضور و وجود نیست، روز عاشورا محل «مستهلک‌شدن» است محل «فنا و نابودی هر غیری» است با این تفاوت که عده‌ای حسینی شوند، عده‌ای یزیدی. آنقدر حرارت عاشورا شدت دارد که کسی نمی‌تواند با «منِ‌» خود که چیزی جز «وَهم» نیست در آن قرار گیرد. توانِ دیدن، فهمیدن و درک عاشورا برای کسی نیست بل باید آن را در جلوه‌ی رقیق‌شده‌اش، به نظاره نشست. «اربعین» همان تجلی‌گاه، محل و مشهد عاشوراست. اگر کسی بخواهد واقعیت عاشورا و حسین«علیه‌السلام» را در متن و جای‌جای تاریخ ببیند، باید اربعین را به تماشا نشیند و «کل یوم عاشورا» را کجا می‌شود تاویل و تعبیر و تفسیر کرد؛ إلاّ با اربعین؟! آری اربعین داستان‌ها، رازها و نگفته‌ها در سینه دارد که گاه‌گاهی بنا به کاسه‌ی ما بی‌ظرف‌ها «سرّی» از آن رازِ بی‌منتها را برایمان فاش می‌کند و ما را به حیرت و سکوت وامی‌دارد. «اربعین» آمده بشریت را به سمت و سوی «امت واحده‌ی» محمدی، اشارت و بشارت دهد. «اربعین» این بارانِ کثیرِ محبت آمده تا رودهای جاری حیات را به دریاهای خروشان فطرت، و این دریاها را به اقیانوس بی‌نهایتی به نام «اباعبدالله» منتهی کند. آری اباعبدالله «علیه‌السلام» همان کلمه‌ی واحدی ست که با «اربعین» به تاریخ آمده تا آدمی را به «بندگی‌اش» یعنی همان اصل فراموش‌شده‌ی بشر برگرداند. عالمی که امروز در آن قرار داریم عالمِ کثرات و اراده‌های معطوف به نفسانیت بشر است که طلب قدرت و طاغوتی‌گری دارد. بشرِ امروز حرف از مرگِ خدا می‌زند و حیات خدا را در گذشته جا گذاشته، به نحوی که گویی عالم امروز مطلقاً تهی از خداست، و تنها به فرهنگ انتزاعی و حصولیِ نگاه به معبود اکتفا کرده و به تبع این نگاه، می‌خواهد حسین«علیه‌السلام» را هم در حدود 1400 پیش دفن کند و تنها بر سر قبرش فاتحه‌ای بخواند. اما «عاشورا» در لباس «اربعین» همان خون حیات‌بخش در رگه‌های طول تاریخ است. «اربعین» کلمه‌ی «اُنسی» است که با زینب «سلام‌الله‌علیها» به صحنه آمد و فراهم‌کردنِ اُنس، کارِ مادر است و این زینب است که مادرانه آمده تا همه را به خانه‌ی اُنسِ انسانیت دعوت کند، انس یعنی یگانگی بشر، فراتر از هر مذهب و ایدئولوژی و جریان و فانی‌شدن ذیل محبت و «امر ولایت». امروزه بشر بی‌سرپناه و یتیم شده است و نیاز به تکیه‌گاهی حقیقی دارد، و این زینب است که مادرانه برای فرزند بی‌پناهش آغوش گشوده و تکیه‌گاهی برای آرامشش شده. امروز آدمی آنقدر دچار پوچی و قهرِ طاغوت نفسانی شده که دیگر یأس، سر و پایش را گرفته و انگار نمی‌خواهد و نمی‌تواند در دل این زشتی‌ها هیچ زیبایی را ببیند و زینب آمده تا با «صبر مادرانه» «ما رأیت إلاّ جمیلا» را ذره‌ذره حتی در غل و زنجیرِ طاغوت یزیدی هم که باشی یادت بدهد و همان طور که او، اسارت را در غل و زنجیر کرد؛ آمده تا بشر را فرا تر از «اسارت عادات» امروز بشر سیر دهد و متذکر «اذانِ» هستی که شهادت به «لا اله الا الله» است بشود تا بتوانیم آن به آن از «لا اله» که نفی هر خدایی ا‌ست با «إلا» سیر کنیم و تمام هیمنه‌ی کاخ یزیدی را برسرش فرو بریزیم و به «الله» برسیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه خوب نگاهی به اربعین انداخته‌اید! گوارایتان باد. موفق باشید

17655
متن پرسش
سلام استاد: قصد دارم از مطالب کتاب «سوره کهف راز زندگی توحیدی» در کانال استفاده کنم. اولا آیا اجازه می دهید؟ ثانیا برای مخاطبان جوان که دوره های معرفت نفس را نگذارنده اند مناسب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اجازه نمی‌خواهد!! این حق مردم است که از معارف الهیِ قرآنی بهره‌مند شوند 2- چون پایِ قرآن در میان است حتی بدون مباحث «معرفت النفسی»، کار خود را می‌کند. موفق باشید

15890

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و ادب: 1. در احادیث ذکر شده زمانی که حضرت حجت (عج) ظهور می کنند مردم تصور می کنند ایشان «دینی جدید» آورده اند. بر این اساس بین آنچه ما امروز از دین می دانیم و تبلیغ می گردد با آنچه حضرت ارائه خواهند داد زاویه قابل توجهی وجود دارد و دین مدنظر ما با دین واقعی اسلام یکسان نیست. به صورت مشخص این زاویه چیست؟ چه شاخص ها و ویژگی هایی دارد؟ آیا در آنچه ما از اسلام می دانیم آمیخته با تاویل ها و تفسیر به رای هایی شده است؟ 2. حضرتعالی به صورت مرتب بر آشنایی با اندیشه ها و زوایای فکری امام راحل تاکید دارید. بی تردید یکی از روشهای آشنایی با هر تفکری، آشنایی با تفکر مقابل آن است که باعث می شود زوایای آن تفکر به صورت مشخص ارائه گردد. بر همین اساس سوالی است که سالهاست برایم مطرح است و متاسفانه در این زمینه بخاطر پاره ای مصلحت اندیشی ها مساله بصورت شفاف تبیین نمی گردد، خواهشمندم به صورت مشخص و شفاف در این زمینه راهنمایی فرمایید. تفسیر سوره حمد حضرت امام به دلیل فشارهایی (نه از سوی آمریکا و از سوی یهودیان بلکه از داخل ایران و از درون حوزه علمیه) متوقف گردید. در این زمینه ماجرا را (در صورت صلاحدید به صورت مبسوط) توضیح بفرمایید. مگر امام چه می گفت که با تفکراتی در تقابل شدید قرار گرفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست هر اندازه ما با عمق بیشتر با آموزه‌های دین آشنا شویم و عبادات خود را بیشتر خلوص ببخشیم، شرایط ظهور آن حضرت و امکان فهم رهنمودهای مولایمان، بهتر فراهم می‌شود. موفق باشید

15521
متن پرسش
با سلام و نهایت تشکر: تفاوت بین سوء ظن و فکر چیست؟ از این نظر که فکر گناه، گناه نیست ولی سوء ظن با این که یک نوع فکر است گناه است. چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بدون دلیل انسانی را «بد» بدانیم این سوء ظنّ است و تحت تأثیر شیطان هستیم. ولی اگر فکرِ انجام گناهی را داشته باشیم، تا به آن گناه دست نزده‌ایم، نسبت به القائات شیطان مقاومت کرده‌ایم و به همین جهت گناهی مرتکب نشده‌ایم. موفق باشید

14326
متن پرسش
سلام: 1. این جمله آیت الله سعادت پرور (ره) چقدر درست است؟ چرا عرفای دیگر را نام نبردند؟ ایشان در مقدمه کتاب ارزشمند «سرالاسراء» در رابطه با دو استاد خود مرحوم امام (ره) و علامه طباطبائی می نویسند: «خداوند متعال در عصر ما با خلق دو حجت بالغه و نشانه هدایت‌گر بر مردم منت نهاد و راه رسیدن به حقیقت را به نوری ظلمت شکن روشن ساخت، یکی از آن دو حجت، بزرگ‌مرد میدان علم و عمل، میدان‌دار توانای علوم عقل و نقل، عارف بالله، محبوب خدا و اولیاء خدا، احیاگر دین و ایمان و برپادارنده ولایت و حکومت اسلامی، و نجات دهنده کشور از چنگال پادشاهان پس از قرن‌ها ستمگری، آیت اعظم پروردگار و حجت خدا بر اهل زمین در این زمان، حضرت امام سید روح الله موسوی خمینی (رضوان اله تعالی علیه) است. و دیگری نابغه زمان، گشاینده گره های فهم سنت و قرآن، شناگر بی بدیل دریای معارف الهی و آموزگار آنها، بزرگ‌مرد میدان علم و عمل، میدان دار توانای علوم عقلی و نقلی، زنده کننده حوزه های علمیه، مایه فخر اهل تحقیق و معرفت، صاحب تفسیر شریف المیزان و کتابهای ارزشمند دیگر، آیت حق و دین و حجت خدا بر اهل فهم و یقین، سید محمد حسین قاضی طباطبایی تبریزی (رضوان الله تعالی علیه) است. این دو بزرگوار مصداق فرمایش حضرت علی ابن الحسین(علیهما السلام) هستند که فرمود: «خداوند – عز و جل – می دانست که در آخرالزمان ژرف اندیشان خردمندی خواهند آمد و از همین دو سوره «قل هو الله احد» و آیات اول سوره حدید «و هو علیم بذات الصدور» را نازل فرمود. 2. ظاهرا شما هم دقیقا همین عقیده را دارید استاد؟ بله؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چقدر خوب و عالمانه آن استاد عزیز تشخیص داده‌اند که آن دو بزرگوار یعنی حضرت امام و علامه«رحمت‌اللّه‌علیهما» در این زمانه جهت ظهور تاریخ توحیدی، اصل‌اند و سایر عزیزان به نحوی در سایه‌ی آن‌ها معنا دارند. موفق باشید

13859

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم رب الشهدا سلام خدمت استاد عزیز: نمی دانم از کجا شروع کنم ۲ سال هست که دلم هوایی این شده که به سوریه بروم. نظرات شما را هم در مورد به سوریه رفتن خوانده ام. اما استاد چند مورد هست و اینکه اگر همه بگوییم احتیاجی فعلا نیست و نرویم که آنجا واقعا بی یار خواهد ماند، و همچنین نمی توانم فریاد کمک شیعیان و مسلمانان آنجا را بشنوم و به یاری شان نروم. در آخر هم این مورد که هر بار به سوریه رفتن فکر می کنم تمام تعلقات و آنچه از زندگی مثل پدر و مادر و بقیه زیبایی ها جلوی چشمم میاد. اما اتفاقاً وقتی کتاب معاد شما و همچنین سخنان شهید آوینی را خواندم به این نکته رسیدم همین که به هر دلیلی دنبال این باشم که نروم یک مقدار فریب دادن خودم هست! مگر در معاد یاد نمی گیریم مرگ ما هر جا باشد همان جا قرار خواهد گرفت، استاد اگر مرگ من در سوریه باشد هیچ راه فراری نیست ولی اینکه بخواهم خودم را به نام وظیفه گول بزنم خیلی برایم گران است، اینجا ذره ایی مفید نیست حداقل شاید اونجا به اندازه یک سنگر شنی موثر باشم!!!! استاد البته دروغ نباشد گاهی هم خوب خوب که نگاه می کنم می بینم که تو به خاطره شهوت شهادت (منظورم اینه که تحت جو، و اینکه وقتی عکس و فیلم شهدا را نشون میدن من هم خوشم میاد اینطوری باشم) خلاصه حاجی فکر نمی کنم دیوانه ایی مثل من پیدا بشه!!!! کاش راهنماییم کنید... می خواهم ان شاءالله بعد از اربعین اگر خانم حضرت زینب سلام الله علیها قبول کنند به سوریه بروم... می دانم اینجا وظیفه هست ولی مثل اینکه از آنجا هم صدایم می کنند... خواهش می کنم برایم ویژه دعا کنید که وظیفه ام را بفهمم و درست انجام دهم و آخر عاقبت به خیر شوم... اگر صلاح دانستید خصوصی جواب دهید. تشکر یاعلی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعا می کنم خداوند توفیق بهترین انتخاب را به شما لطف کند و اگر مصلحت شما حضور در سوریه است تا در آن‌جا خود را بیابید و آن صدا را جواب دهید، توفیق کامل در این مورد نصیب شما بشود. موفق باشید

13329
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. در جواب سوال 13304 فرمودید که: می‌ماند در مصداق‌ها که نسبت هرکس را با اهداف انقلاب و رهبری تعیین می‌کنید و در این حیطه إن‌شاءاللّه تحلیل‌های سالمی از جهت سیاسی به‌دست خواهید آورد به شرطی که خود را گرفتار جریان‌های سیاسی خاص و محدود نکنید. قسمت اول جواب شما را متوجه شدم که برای تحلیل سیاسی در عمل باید تقوا داشت و در قسمت نظری باید بینش توحیدی داشت این را خودم هم قبول دارم اما برای تعیین مصداق به چه منبعی رجوع شود؟ آیا شنیدن سخنان نامزدهای انتخاباتی به صورت مستقیم کفایت می کند؟ یا این که بخواهیم مصداق را تعیین کنیم از چه منبع خبری استفاده کنیم؟ آیا روزنامه ی کیهان در این رابطه کمک می کند؟ شما چه پیشنهادی دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روزنامه‌ها را باید خواند ولی ما نباید خود را محدود به نگاه آن‌ها نماییم. با ملاک‌هایی که بینش توحیدی و نظر به اهداف انقلاب و رهنمودهای مقام معظم رهبری در اختیار ما می‌گذارند، سخن نامزدهای انتخاباتی را می‌شنویم و خود، تصمیم می‌گیریم. موفق باشید

10931
متن پرسش
سلام علیکم: فرق خمس با مالیات در چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: زندگی شهری به صورتی که امروز در دنیا مطرح است نیاز به زیرساخت‌هایی دارد که مردم شهر با دولتی که تشکیل دادند باید آن را تأمین کنند و مالیات در این رابطه به عنوان یک موضوع جدید پیش آمد، در حالی که در گذشته، خودِ مردم بدون آن‌که دولت‌ها به این شکل مطرح باشند این امور را که خیلی ساده‌تر از شکل امروزی‌اش بود به عهده می‌گرفتند. ولی خمس از اول جهت مدیریت فرهنگی جامعه مطرح بوده و به همین جهت آن به رسول خدا و ائمه‌ی اطهار«علیهم‌السلام» اختصاص داشته و ربطی به والیان شهرها نداشته. موفق باشید
10690

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: شیوه ی مواجه‌شدن با افرادی که دورو هستند و با آنها معاشرت داریم (خانواده، محل کار، همسایگان و...) به چه شکل می‌بایست باشد، آیا دستوری جهت دورشدن از آنها وجود دارد؟ مثلا آیا اگر فردی در محل کار خود دارای همکاری با شخصیت دورو هست، آیا می‌بایست از او فاصله بگیرد، و یا در خانواده چه طور؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات از یک طرف به ما دستور داده‌اند که یک‌سوم ایمان «تغافل» است، یعنی خیلی به روی خود نیاوریم که آن‌ها چه کارهایی می‌کنند، و از طرف دیگر به ما فرموده‌اند با این افراد مدارا کنید، «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً» و هنگامى که با لغو و بیهودگى برخورد کنند، بزرگوارانه از آن مى‏گذرند. موفق باشید
8697
متن پرسش
سلام علیکم. می خواستم بدانم آیا اهل بیت (علیهم السلام) نیاز به خوردن غذا دارند؟ لطفا فلسفی پاسخ دهید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این یک موضوع کاملاً روشنی است که هرکس بدن دارد برای تغذیه‌ سلول‌های بدن نیاز دارد که غذا بخورد. ائمه«علیهم‌السلام» به جای آن‌که مثل مرتاض‌ها بخواهند بر روی بدنشان متمرکز شوند و مدتی آن را از غذاخوردن باز دارند، بر روی خدا متمرکز هستند و بدن را به عنوان یک وسیله به‌کار می‌بردند. موفق باشید
7272
متن پرسش
با سلام چند وقت قبل یکی از دوستام خواب دیده بود که من مشغول نمازم به عنوان امام جماعت و مامومین در حال اقتدا به من. در حین نماز مثلا موقع سجده و رکوع می چرخیدم و به سمت طرف دیگر نماز می خواندم و قبله را تغییر میدادم... من دانشجو هستم و قصد کردم که به حوزه برم. تعبیر خواب هم که کردم زیاد جالب در نیومد. به نظرتون این خواب میخاد بگه اگه من رفتم حوزه میخام بدعت و انحراف در دین ایجاد کنم. معنی خواب چیه .من چی کار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کاری به این خواب‌ها که بقیه برای شما می‌بینند نداشته باشید. در بیداری به حکم عقل و شرع عمل کنید. از این خواب‌ها خیلی ها برای خیلی ها می‌بینند. موفق باشید
6985
متن پرسش
سلام علیکم سوالی از خدمتتان داشتم. بنده شبیه این مطلب را تا کنون از چندین نفر شنیده ام که اگر کسی در دوران مجردی (که امروزه دوران مجردی شاید تا بیشتر از 10 سال پس از بلوغ نیز طول بکشد. و زمان واقعاً زیادی است.) پاک پاک مانده باشد؛ یا فوق العاده آدم سردی است که باید برود خود را درمان کند؛ یا فوق العاده آدم متقی و با تقوائی است. و کلاً تعداد اینگونه افراد آنقدر اندک است که به راحتی میتوان از آنها در آمارها و بررسی ها و ... صرف نظر کرد. حال شما اگر این مطلب را قبول ندارید که هیچ. اما اگر قبول دارید چند تا سوال داشتم: اول اینکه این مطلب بر اساس چه ادله ای گفته می شود؟! آیا در این زمینه آمارگیری و نظر سنجی ای انجام شده و مستند به آن آمار این حرف زده می شود یا بسته به تجربیات و مشاهدات شخصی این مطلب گفته می شود یا با استناد به حتی برخی روایات این حرف گفته می شود یا با استناد به ادله دیگری این حرف گفته می شود!؟ سوال بعد آنکه بنده خودم در بین دوستانم افرادی هستند(که تعدادشان آنقدر هم کم نیست که بگوئیم جزء افراد نادر هستند ) که البته قسم نمی خورم اما میتوانم با احتمال بالای 99% بگویم اینها مطلقاً هیچگونه گناه جنسی ندارند. حتی گناهی در حد یک نگاه لحظه به نامحرم. حال آیا همه این دوستانم از یکی از دو حال(بسیار سرد بودن یا جزء افراد بسیار متقی بودن) خارج نیستند؟؟؟!!! سوال بعد آنکه این افراد بسیار متقی چرا به این درجه رسیده اند که مطلقاً هیچگونه گناه جنسی ندارند؟! آیا یک استعداد اولیه ای داشته اند که فقط اینها دارند و بقیه ندارند؟! یا دلیل دیگری دارد!؟ همچنین آیا باقی افراد جامعه نیز اگر بخواهند میتوانند به همچین جائی برسند که مطلقاً هیچگونه گناه جنسی نداشته باشند!؟ سوال آخر هم اینکه البته نمی دانم این نتیجه گیری من از سر هوای نفس است یا واقعاً نتیجه گیری ام درست است. آنهم اینکه خوب اگر مسأله جنسی و گناهان جنسی اینقدر خطرناک است که پاک بودن در این زمینه تقریباً محال است(چون طبق این مطلب افراد مطلقاً پاک یا بسیار سرد هستند یا بسیار متقی) آیا اگر کسی در دوران مجردی آلوده شد؛ جای سرزنش دارد!؟ خب این مسأله اینقدر سخت است که افراد بسیار نادری میتوانند خود را پاک نگه دارند. پس بقیه اگر آلوده شدند یا جای سرزنش ندارند یا اگر جای سرزنش دارند؛ حداقل این است که خیلی نباید آنها را سرزنش کرد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقدم خداوند یک عصمت اولیه در همه‌ی جوانان گذاشته و در دوران بلوغ همان‌طور که غریزه رشد می‌کند فطرت هم رشد می‌کند، اگر جوانان مواظب باشند غریزه بر فطرت غلبه نکند، به‌راحتی و به زیبایی می‌توانند خود را از آلودگی‌های جنسی حتی نگاه به نامحرم حفظ کنند و در آن حالت روحانیِ فطری در صفایی کاملاً آرامش‌بخش زندگی کنند. پس بستگی به خود انسان دارد که در دوران بلوغ کدام بُعد خود را تقویت کند. موفق باشید
6845
متن پرسش
سلام علیکم حضرت امام صائق در حدیث عنوات بصری می فرمایند و لا یدبر العبد لنفسه تدبیرا منظور از اینکه بنده تدبیر برای خود نکند چیست؟ چون انسان باید اموراتش را با عقل و تدبیر انجام دهد متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح حدیث «عنوان بصری» عرایضی در این فراز داشته‌ام حاکی از آن که انسان می‌تواند در یک جهت‌گیری صحیح امورات خود را به خدا واگذارد. مثل کاری که حضرت امام در رابطه با انقلاب انجام دادند. موفق باشید
5558

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم عذرخواهم قصد ورود به حوزه علمیه را دارم ولی چند شبهه برایم پیش آمده است عده ی زیادی از علما بر شیوه ی تدریس وتحصیل در حوزه های فعلی نقد دارند من جمله آیت الله جوادی آملی در مورد کتب مغلق ومباحث اضافی که عمر طلبه را می گیرند ولی درعین حال عده ی دیگری نیز برآنند که طلبه بایستی مطول بخواند وگرنه طلبه نیست ! هدفم از ورود به حوزه اسلام شناس شدن واستخراج نظرات دین در حوزه های مختلف بالاخص رسانه است تا در فرآیند تمدن سازی در سیستم رسانه ای بتوانم ایفای نقش کنم ,در وهله ی اول سوالی دارم که چه باید کرد ؟ آیا باید مجتهد شد ؟ و ثانیا آیا اجتهاد نیازی به طی این مسیر فعلی با هفت سال عربی خواندن دارد ؟ آیا با یک سیرمطالعاتی میتوان به مطلوب رسید ؟ ممنونم اگر راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که بنده می‌توانم نظر بدهم پیشنهادم آن است که فعلاً وارد حوزه بشوید و کار را شروع کنید پس از چندسال خودتان به آن جمع‌بندی که باید برسید می‌رسید. ضعف‌هایی که برمی‌شمارید آنچنان نیست که انسان از هدفش باز بماند. موفق باشید
3222
متن پرسش
انسان به بعضی قضایا علم حصولی دارد مثل این که: «دیروز درد داشتم»، و به بعضی قضایا علم حضوری دارد مثل این که «الآن درد دارم». پس می‌شود انسان به یک قضیه علم حضوری داشته‌باشد بدون این که نظر به موضوع و محمولش داشته‌باشد. حال سؤال ما این است که: آیا مبادی یک فکر، لزوماً از جنس قضیه و تصدیق است (البته لابشرط نسبت به این که نظر به موضوع و محمولش بشود یا نشود)؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قبلاً جواب داده شده. موفق باشید
957

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز.آیا جبرائیل می تواند در عالم ماده بصورت یک انسان ظاهر شود؟ یا اینکه ملائکه فقط تمثل پیدا می کنند آنهم برای افرادی که طالب ارتباط با ملائکه باشند؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی بلی، چون حقایق غیبی اگر تا عالم ماده نزول یابند، صورت مادی به خود می‌گیرند مثل آن دو فرشته‌ای که بر حضرت نوح«علیه‌السلام» وارد شدند و همه‌ی مردم آن‌ها را دیدند، ولی این‌که آیا در نزول تمثل می‌یابند و در ذهن‌ها تجلی می‌کنند یا در حدّ مرتبه‌ی مادی نازل می‌شوند معلوم نیست هرچند نزول تا مرتبه‌ی عالم ماده ممکن است. موفق باشید
788

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. چگونه می توانیم همزمان خواب کافی داشته باشیم تا اسیر قوه واهمه نشویم، شب زنده داری کنیم، کلاس صبحمان را خواب نباشیم، در طول روز اگر کلاس نیستیم درس بخوانیم و اصولا به خوابیدن در روز نمیرسیم؟؟ چگونه می توان هم زمان کم (منظور فقط به هنگام گرسنگی) خورد، در حالی که بین درس خواندمان در زمان استراحت کاری جز خوردن بلد نیستیم؟؟ چگونه می توان کم حرف زد و با دوستان ارتباط صمیمانه ای داشت، در حالی که من دوستم را که خیلی کم حرف می زند و هیچ وقت سراغ من را نمیگیرد ، دوست ندارم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: آنچه می‌خواهید نیاز به برنامه‌ی اخلاقی دارد که حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل پایه‌های آن را ریخته‌اند و به انسان کمک می‌کند که قدرت جمع اضداد پیدا کند و مواردی که به ظاهر قابل جمع نیستند را جمع کند. موفق باشید
21162
متن پرسش
با سلام: بنده وقت نکردم آثار شما را مطالعه کنم. البته در قسمت پرسش و پاسخ برخی سوالات و پاسخهای جنابعالی را خواندم. تا آنجا که متوجه شدم حضرتعالی نگاهی عمیق به مسئله تمدن اسلامی دارید و انقلاب اسلامی را هم مقدمه ای برای شکل گیری آن تمدن الهی می دانید. می خواستم بپرسم آیا نظری هم به موسیقی و جایگاه آن در این تمدن مد نظرتان دارید؟ بنده وقتی آثار برخی مشاهیر موسیقی سنتی (تولید شده در دهه اول انقلاب) را با آثار قبل و بعد ایشان مقایسه می کنم نوعی عرفان و رسوخ روح الهی در آنها را کاملا مشهود می بینم. حتی از آثار کسانی که بعدا دیدگاه های ضد انقلاب گرفتند. حقیقتا (به اعتراف نزدیکان خودشان) بهترین آثار ایشان در همان سال های 60 تولید شد (در اوج دفاع مقدس). بعد از آن انگار با به اضمحلال رفتن روحیه جهاد و شهادت (با روی کار آمدن دولت سازندگی) ما شاهد بودیم حتی روح عرفانی و آن نوای ملکوتی از جامعه موسیقی ما هم رخت بربست. با این مقدمه، می خواستم بدانم نظر حضرتعالی در مورد موسیقی و جایگاهش در تمدن اسلامی چیست؟ آیا موسیقی بالکل نفی و محو خواهد شد یا آنگونه که نمونه کوتاهی از آن را در دوران ده ساله اول نقلاب شاهد بودیم موسیقی نیز دچار دگرگونی می شود و روح اسلام آن را تسخیر خواهد کرد؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در امر موسیقی صاحب‌نظر نیستم. ولی به هیچ‌وجه معتقد نیستم ما باید موسیقی را بالکل نفی کنیم. همان‌طور که متوجه‌ای ما امروز می‌توانیم با موسیقی کارهایی بکنیم که با 100 کتاب نمی‌توان آن‌ کارها را کرد. مثل کارهای آقایان میثم مطیعی و حامد زمانی. موفق باشید

21044
متن پرسش
با سلام: با توجه به گستره حضور انبیا به نظر می رسد ارسال رسول برای خداوند لطف مستحب است نه واجب چون وقتی به تاریخ رجوع می کنیم می بینیم در بسیاری از نقاط جهان از چین گرفته تا آمریکا هیچ نشانی از اینکه در آن نقاط رسولانی فرستاده شده باشد نیست حتی در وجود تاریخی رسولان - به غیر از محمد - تردید است - کما اینکه مرحوم شاملو در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه برکلی به برخی اسناد دال بر عدم وجود مسیح ظاهرا اشاره داشتند. - یا بفرض که بگوییم ارسال شدند ولی مستکبران هیچ اثری از آنها به جا نگذاشتند -که معلوم نیست چگونه توانستند چنین اموری متواتری را محو کنند - عدم وجود انبیا در زمان حضرت محمد در سایر نقاط جهان را چه کنیم؟ مثلا چینی ها در زمان حضرت محمد نیاز به هادی نداشتند؟ مگر آیه نمی فرماید «لکل قوم هاد» از طرفی رسالت حضرت محمد هم به مشکلات عدیده ای دچار شد چرا نباید عمر حضرت بیشتر طول می کشید تا رسوخ ایمان در جان مردم بیشتر می شد و سقیفه شکل نمی گرفت؟ چرا نباید در زمانی که تکنولوژی فیلم برداری رشد کرده نازل شوند تا اسناد تاریخی محکمی بر آموزه هایش داشته باشیم و به احادیث معنعنی که هزاران بررسی می خواهد محتاج نباشیم؟ فقط باید دلخوش به قرآن بود اگر آنهم دچار تحریف نشده باشد آنچنان که محدث نوری و... گفتند. پس از آن حضرت هم حضور ائمه با همان مشکلات بلکه بسی بیش تر دچارست و حال هم دچار غیبتیم. بنابرین به نظر می رسد که خداوند قبول دعوت انبیا را برای رشد بیشتر قرار داده نه اینکه عدم پذیرش آنها موجب هلاکت شود مگر آنکه برای فردی واقعا اثبات بشود که با گذشت 1400 سال و شبهات عدیده بعید می دانم میسر باشد - حسن و قبح عقلی هر فرد کافیست برای نجات او افراد چهار گروهند: 1. کسانی که متذکر رسالت انبیا نشدند برایشان همان عقل کافیست. 2. کسانی که متذکر شدند که افراد به نام انبیا آمدند برای آنها تحقیق در مورد صحت رسالتشان واجب نیست بلکه مستحب است. 3. کسانی که به حقانیت رسالت نبی پی بردند ولی هنوز ایمان نیاوردند برایشان ایمان مستحب موکد است نه واجب. 4. کسانی که پس از تحقیق ایمان آورده اند برای آنها ادامه ایمان واجب است و ارتداد حرام همه اینها به خاطر استحباب لطف خدا بر نبوت است در عین اینکه خدا قبول لطف مستحبی و رد آن را مبغوض دارد مثل آنکه بزرگی مهمانی بگیرد می توان شرکت نکرد اما شرکت کردن و نخوردن غذا موجب ناراحتی او می شود. دقت شود که بحث ارتداد مربوط به کسانیست که یک محققانه عمل کردند و دو ایمان آوردند بنابرین برای ما که تبعا لابا ایمان آوردیم ارتداد مکروه است نه حرام. مثل آنکه کودکی وارد مهمانی شود خروج او و نخوردن غذا برای میزبان موجب دلخوری نمی شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات مهمی را به میان آورده‌اید که هرکدام نیاز به بحث مفصلی دارد و مسلّم در یک سؤال و جواب نمی‌گنجد. حال اگر اجازه دهید از این زاویه وارد شویم که خداوند به عنوان خالق هستی، ربّ العالمین است و هدایت از صفات ذاتی اوست و از این جهت عالم را به حکم ربّ العالمینی‌اش بی‌هدایت نمی‌گذارد؛ نگاهِ ما به مسائل مطرح‌شده تغییر می‌کند و دیگر نمی‌توانیم بگوییم ارسال رسولان، لطف مستحب خدا است. می‌ماند که با این دید، جستجو کنیم آیا شواهدی وجود ندارد که خداوند به سوی همه‌ی ملت‌ها پیامبر فرستاده؟ به نظرم مسئله‌ی اوپانیشادها در خاور دور و یا تمدن اینکاها در آمریکا چیزی نیست که بتوان به‌راحتی از آن‌ها گذشت و آن‌ها را موکول به عقل و فهم بشری کرد. شقوق چهارگانه‌ی مطرح‌شده ما را به تفکر می‌برد که نحوه‌ی حضور خدا برای ربوبیت بشر چگونه می‌تواند باشد، آیا عقل انسان می‌تواند راهنمایِ کاملی جهت جوابگویی به همه‌ی ابعاد انسان باشد؟ یا این‌که عقل، برای آن است که ما بتوانیم به حقانیت وَحی پی ببریم. آیا انسان‌ها بر اساس فطری که دارند اگر خود را مشغول امور دنیایی نکنند، می‌توانند به کم‌تر از توحید الهی که انبیاء متذکر آن هستند راضی باشند؟ امثال این سخنان و سؤالات ما را به این فکر فرو می‌برد که راستی! این قرآن با چنین هویتی و معارفی که تا این اندازه می‌تواند مسائل و مصائب بشر را درمان کند، در این عالم چه جایگاهی باید داشته باشد؟ چه اندازه اندیشمندان ملل مختلف کوتاهی کرده‌اند که آثار هنری اقصی نقاط دنیا را در عقب‌افتاده‌ترین ملت‌ها می‌توانید بیابید، ولی ترجمه‌ی قرآن را نه! موفق باشید

19365
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد عرفان های حلقه رو تایید می کنید؟ توصیه حضرتعالی برای کسی که بخواد خودسازی کنه چیه استاد؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفان‌های حلقه انسان‌ها را گرفتار یک توهّم می‌کند بدون آن‌که رجوع به حق در میان باشد. خودسازی واقعی، رعایت حرام و حلال الهی است و تلاش برای به‌دست‌آوردن معارفی که انسان را در مسیر إلی اللّه کمک کند. توصیه‌ی ما سیر مطالعاتی بر روی سایت است. موفق باشید

18377
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد ارجمند: جناب استاد صراحتا و بی مقدمه عرض می کنم. آیا گرفتاری و ناتوانی های مالی مردم به گوش رهبر معظم می رسد؟ کسانی هستند که به یاری این مردمان ناتوان غصه هایشان را به عرض رهبر معظم برساند؟ اخیرا کلیپی به دست مردم رسیده حاکی از این که مردمان روستاهای اصفهان (شرق اصفهان) در کمال مشکلات اقتصادی به دلیل دسترسی نداشتن به آب و خشک و پر بیهوده شدن زمین های زراعتی خود با همه قوا خواستار کمک از رهبر معظم هستند. آیا رهبر معظم باید به یاری بکوشد در حالی که تمام مسئولان کوتاهی خود را در این چند سال به روستاییان شرق اصفهان رساندند؟ مردم چنین توقعی دارند و اگر کم اهمیتی ببینند پای بی مسئولیتی می گذارند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئن باشید نه‌تنها رهبری که نمایندگان مجلس نیز در جریان امر فوق هستند و یک معضل و به یک اعتبار خیانتی است که شهر اصفهان بر آن منطقه تحمیل کرده به بهانه‌ی آن‌که آب شربِ مردم اصفهان مقدم است و کسی نمی‌پرسد چرا شهر اصفهان آن‌چنان گسترش پیدا کرد که حق آب مردم روستاهای شرق اصفهان تصاحب شود. آیا این یک نوع حرام‌خواری نیست؟ با این‌همه استاندار و معاون اول رئیس جمهور در تلاشند که مشکل را حل کنند ولی جرأت نمی‌کنند که به مردم اصفهان بگویند مقداری از آبی که مصرف می‌کنید حقِ شما نیست به‌خصوص ساختمان‌هایی که در ده ساله‌ی اخیر ساخته شده است. موفق باشید

17848
متن پرسش
سلام: اگر در شب قدر خداوند سرنوشت انسان ها را می نویسد پس این حرف که اتسان ها با کارهای خوب یا بد خود سرنوشتشان را می سازند. کدام درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شب قدر جهت کلیِ انسان به صورت اجمالی شکل می‌گیرد، ولی اختیار از انسان ساقط نمی‌شود، بلکه ایده‌های خوبی در معرض فهم او قرار می‌گیرد تا اگر خواست آن ایده‌ها را انتخاب کند. موفق باشید

نمایش چاپی