سلام و رحمت: ببخشید اینکه فرمودین اهل سلوک نمیذارن حال بهشون غلبه کنه و علم عرفان رو می فهمن («اهل سلوک اگه دنبال حال باشه نه عرفان رو می فهمه و نه سلوک»)، میشه توضیح بدید؟ و چطور این رو با اینکه فرمودین «با عقل استدلالی سراغ عرفان نریم با قلب بریم»، جمع کنیم؟ با چه رویکردی باید مباحث عرفانی رو دنبال کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثی در موضوعات عرفان در میان است تحت عنوان تفاوت «حال» با «مقام». اهل عرفان در سلوک خود به لطف الهی از «حال» که در جای خود ارزشمند است، به سوی «مقام» که استقرار در نور معارف است میرسند که بحث آن مفصل است که صاحبدل بداند وان چه حال است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: در بیانات شما آمده است که عشق در موطن خیال شکل میگیرد. از سوی دیگر ما امامان معصوم (ع) را در دعاهایی که از آنها به ما رسیده است میبینیم که چگونه عاشقانه با خداوند متعال راز و نیاز میکنند. میخواستم بدونم که این دعاهای عاشقانه را معصوم (ع) در خیال نورانی اش با خدا انجام داده است؟ با تشکر از زحمات شما استاد بزرگوار!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شد؛ قلب، محلِ محبت به حقایق است که آن اتصال خیال نورانی نفس است با حقیقت که عنوان قلب بدان اطلاق میشود. موفق باشید
سلام استاد وقت بخیر: سوالاتی در رابطه با نظریه زندگی موازی و دنیاهای موازی در ذهن داشتم در جواب سوال اولیه در پاسخ فرمودین نوعی غفلت از مراتب وجود و عوالم متعالی در میان است. در اینجا سوالی داشتم برخی از افراد که به تناسخ معتقد می شوند شواهدی برای این موضوع ارائه می دهند برای نمونه خواب های شخص و یا تجربیات شخص در بیداری نسبت به شخصیتی دیگر در زمانی دیگر با فرض آنکه یک یا حتی چد نفر انسان مدیوم که چشم اون ها باز است تایید کنند که در این تجربه ها پای موجود ظلمانی و غیره در کار نبوده (با همه ریزه کاری های آن اعم از حضور یا کنترل ذهن از راه دور و ...) و یا حتی اشخاص متعدد مدیوم که چشم اونها باز است چنین تجربیاتی را به تعداد زیاد داشته باشند و البته قطعا تناسخ را مردود می دانیم و روایت صریح در این موضوع داریم این تجربیات چگونه قابل توجیه هستند (در اینجا فرض بر صحت و ظلمانی نبودن تجربیات اینچنینی شد و فعلا فرض شد شواهد این افراد مدیوم صرفا در حد همین تجربیات باشد) سوال دیگر: شیاطین قبلا چگونه از آینده خبر می دادند (تنبین استراق سمع از آسمانها به چه صورت است) الان چه محدودیتی دارند که نمی توانند این کار را انجام دهند و برای آنها خطر دارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همانطور که متوجه میباشید جناب صدرالمتألهین در نفی تناسخ در ابتدای جلد هشتم «اسفار» نکاتی دارند که میتوانید آن نکات را در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» که روی سایت هست، ملاحظه کنید. ولی اینکه شیاطین روحهایی را در اختیار میگیرند و در آنها القائاتی میکنند؛ بحث دیگری است و این موضوع، عرض عریضی دارد. اشاراتی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در این مورد شده است. ۲. در مورد سأال دوم، فکر میکنم عرایضی که در بحث سوره «جنّ» شده کمک کند تا در این مورد بیندیشید. در کتاب «جایگاه جن ....» اشاراتی هست. موفق باشید
با سلام و احترام: مطالعه کتاب شرح العیون علامه حسن زاده، به تنهایی برای بحث معرفت نفس کافی هست و اشراف لازم را می دهد یا مطالعه بقیه منابع مثلا نفس شفا هم لازم است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «شرح العیون» در رابطه با موضوع «معرفت نفس» کتاب بسیار دقیقی است ولی اشارات استاد در مورد نفس در دیگر کتابهایشان نیز هرکدام نکاتی دارد. موفق باشید
با سلام و احترام: کشته شدن انسان های بی گناه (کودکان در هیچ مرام و مکتبی گناهی ندارند) چه در ایران و اسرائیل را چگونه می توان توجیه کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شهادت مظلومین، حکمتی هست ماورای آنچه که ظالمان گمان میکنند خودشانند که قدرت شهادت مظلومین را دارند و در نتیجه باید به این نکته فکر کرد که فرمودهاند: «صد هزاران طفل سر ببریده شد / تا کلیم الله صاحبدیده شد». موفق باشید.
سلام استاد وقتتون بخیر: آیا درسته که تقابل اسرائیل و ایران مقدمه ظهور هستش؟ و اگر ممکنه یه منبع موثق در رابطه با حوادث قبل از ظهور معرفی بفرمایید لطفا. ممنون از توجه و راهنماییتون🙏
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمیدانم. ولی آنچه در صحنه است تقابل ایران است با ظلمات محض، تا آنجایی که یکی از مسئولان کشور چین موضوعِ مقابلۀ خیر و شرّ در این تاریخ را به میان آورده است. موفق باشید
سلام بر استاد عزیز تر از جانم: ۱. استاد شما اینهمه توی کتاب هدف خلقت توضیح دادید ما اومدیم به زمین تا تمرین کنیم از عوامل منحرف کننده از خداوند فاصله بگیریم و اسماء الله رو ملکه کنیم. خب این فعالسازی اسماء در درونمون دقیقا چه شکلیه؟ هیچ حرفی درمورد شیوهش زده نمیشه. ۲. من افرادی رو میبینم که شریعت رو رعایت نمیکنن اما بسیاری از اسماء الله درشون فعال تره، خصوصا رحمانیت و رحیمیت. خب اینا میرن جهنم؟ اصلا شیوه ی تشخیص فعال بودن این اسماء به چه صورته؟ ۳. استاد من با فلسفه وجودی جهنم خیلی مشکل دارم. یه جا خوندم جهنم یعنی عدم تطبیق با بهشت، ولی من تو قران همچین چیزی ندیدم! فقط نوشته آب جوشان و آتش و مذاب و... آخه خداوند بی نهایت مهربان چرا باید همچین چیزی خلق کنه حالا هرچقدر هم که مخلوق معصیت کار باشه. نمیشه در شیوه ی درمانیش کمی لطیف تر برخورد کنه؟! ۴. از یه طرف میایم بریم عباداتمون رو زیاد کنیم، میگین به نتیجه نمیرسی برو معرفتت رو زیاد کن. از این طرف میشینیم پای کوه کتاب و سخنرانی، گیج تر از قبل میشیم و بعد دوباره میگین علم عشق در دفتر نباشد!! ای بابا استاد بالاخره بریم مسجد یا مدرسه. هرجا میریم انگار میکده یه جا دیگهست! خب آدرس این میکده رو به ما هم بدین دیگه. عمرمون تو سرگردونی بین این کتاب ها و استاد ها گذشت. همهش رمز آلود و مبهم حرف میزنین ۵. این سوال شدیدا ذهنم رو دگیر کرده. از وقتی با شما آشنا شدم بنظر میاد دینداری هم یک رشته ایه مثل بقیه رشته ها و حرفه ها که پیشرفت و ترقی درش مستلزم مطالعه و درس خوندنه. خب استاد اگه یکی اندازه ی شما به مطالعه علاقه نداشته باشه یا اصلا ظرفیت مغزیش رو نداشته باشه باید چیکار کنه؟ اون از اینهمه معارف و چرایی احکام و... بی بهره میمونه. انگار باهوش ها و درسخون ها تو دینداری هم موفق ترن! خب هوش رو که خدا میده باید چه کنیم. (بله یادمه توی شرح صوت ها گفتید اون پیرمرد بی سواد بی دندون که میره نماز جمعه علمش بیشتره ولی خب تو کت من یکی که نمیره. ۶. استاد! تو رو خدا اینو راستکی جواب بدید. چجوری اینقدر باهوشید؟! چجوری اینقدر درس میخونین؟! این ظرفیت رو از کجا آوردید؟ ۷. اگه بخاطر خدا آدم از خواست دل خودش بگذره، چیزی گیرمون میاد توی این دنیا هم؟ کاش دلم آروم میگرفت استاد. همهش بهانه میگیره. اینقدر نق میزنه اصلا نمیتونم صدای آسمون رو بشنوم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا دوست دارد یار این آشفتگی. به همان معنایی که در آن حاضر شدهاید تا این سرگردانی را به نحوی و به شکلی به سر و سامان برسانید. میفرمایید چرا خداوند در جهنمش اینقدر سختگیری کرده است در حالی که اساساً همه حرف خداوند آن است که ای انسانها شما در بهشت و جهنم مهمان سفره خود هستید. فرمود: «أُولئِکَ مَأْواهُمُ النّارُ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ.» اینکه در قیامت گرفتار آتش میشوند به جهت اعمالی است که انجام دادهاند، بدین معنا که صورت همان اعمال غیر صحیح آن ها آتش جهنم است و خداوند با تذکرات دینی خواست ما مرتکب اعمالی نشویم که منجر به آن آتش شود. که البته بحث آن مفصل است. عرایضی در شرح سوره واقعه در این رابطه به میان آمده است.
آری اگر کسی در صفای انسانی خود فعالیت کند به همان اندازه نتیجه میگیرد. میماند که آیا بدون حضور در راههای زیبایی که شریعت الهی مقابل ما گذارده میتوان به آن نتایج متعالی رسید؟
لازم نیست که خود را در مسیر کسب معارف و انجام وظایف به زحمت بیندازیم، مهم این است که درمیدان معرفت نفس خود متوجه شویم حقیقتاً ما ابد داریم و برای حضور در آن ابدیتِ جلیل القدر چگونه خود را حاضر کنیم که بهترین ابدیت نصیب ما شود.
در رابطه با اینکه انسان در نسبت با عالم و آدم متوجه زیبایی عالم و آدم شود، خوب است به موضوع اسماء الهی که در جان انسان نگاشته شده است بیندیشید، نکاتی که در دو جلسه اخیر بحث سوره مبارکه بقره مطرح شد. https://cdn.lobolmizan.ir/uploads/quran/baqarah/speech/hHf_Tafsir_soreh%20_Baqarah-11.MP3
https://cdn.lobolmizan.ir/uploads/quran/baqarah/speech/DNz_Tafsir_soreh%20_Baqarah-12.MP3
مهم آن است که انسان در مسیری که خداوند در مقابلش قرار داده قدم بگذارد و بداند. «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود / رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود.» خوب است در این رابطه به بحث های شرح کتاب معاد که روی سایت هست سری بزنید. https://lobolmizan.ir/book/94?mark=%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF .موفق باشید
سلام: بسیار برای من عجیب است که نسل جدیدِ کشور ما، در مقایسه با نسل جدیدِ کشورهای دیگر، از نظر جهانی که در آن زندگی میکنند، بسیار جلوتر است! کشورهای مدرن نتوانستند نسل جدید خود را از باتلاق نیهیلیسم نجات دهند، در حالی که کودکان و نوجوانان ما بهخوبی وارد جهان اسلامی شدهاند؛ جهانی که نهتنها احساس محدودیت در آن وجود ندارد، بلکه با کوچکترین اشاره، آیندهی خود را درک میکنند. انقلاب اسلامی از این جهت یک جهان بینظیر است که انسانهای بزرگی را در خود پرورش داده است؛ انسانهایی که شور حیاتیِ کاملاً اخلاقی و معنابخشی را تجربه کردهاند. شهدا، علما، دانشمندان، سبک زندگی و حضور سیاسی-اجتماعی این افراد، همگی نشاندهندهی جهانی قدرتمند و پرشور هستند. انقلاب اسلامی هزاران سال از تمام تمدنهای موجود پیشرفتهتر و کاملتر است. تبریک میگویم به مناسبت گشوده شدنِ جهان آخرالزمانیِ اسلامی! حالا میفهمم مقصود از «انسان حقالیقینی» چیست. حقالیقین یعنی حضوری بیکموکاست، و چه زیبایی بینظیری دارد! از طرفی اجتماعات دفاع از فلسطین در دنیا راه ورود به این جهان اسلام شده. اینها زیبایی است و زندگی با چنین زیباییهایی برایم شیرین است. «دست و پا گم کردهٔ شوق تماشای توام / افکند یارب سر افتاده در پای توام / اینکه رنگم میپرد هر دم به ناز بیخودی / انجمن پرداز خالی کردن جای توام / خانمان پرداز الفت را چه هستیکو عدم / هر کجا مژگان گشایم گرد صحرای توام / هیچکس آواره گرد وادی همت مباد / مطلب نایاب خویشم بسکه جویای توام / نقد موهوم حباب آنگه به بازار محیط / زبن بضاعت آب سازد کاش سودای توام / خواه درد آرم به شوخی خواه صاف آیم به جوش / همچو می از قلقل آهنگان مینای توام / کیست گردد مانع مطلق عنانیهای من / موج بیپروای توفان خیز دریای توام / سجدهها دارم به ناز هستی موهوم خویش / کاین غبار سرمه جوهر گرد مینای توام / در محبت فرق تمییز نیاز و ناز کو/ هر قدر مجنون خویشم محو لیلای توام / میشکافم پردهٔ هستی تو میآیی برون / نقش نامت بستهام یعنی معمای توام»
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور است. بیحساب نیست که رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «تجلی طراوت و نشاط انقلابی در راهپیمایی ۲۲ بهمن و به صحنه آمدن جوانان و نوجوانان برای دفاع از انقلاب با وجود حجم انبوه خصومتها علیه نظام اسلامی را نشانه اراده پروردگار برای پیشرفت اسلام در بستر جمهوری اسلامی خواندند و افزودند: نمونه دیگری از بروز اراده الهی، تجمعات ضد صهیونیستی در اروپا و حتی آمریکا و افزایش چشمگیر حمایت افکار عمومی جهان از مردم فلسطین است.» باید به این جمله زیاد بیندیشیم. اخیراً در این رابطه بحثی تحت عنوان «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شد که ان شاءالله میتواند مفید باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/19415 موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و عرض ادب خدمت آقای طاهر زاده عزیز: راستش را بخواهید سوالی نداشتم فقط ایده ای به نظرم رسید که خدمتتون عرض کنم، اینکه ما غیر از تبیین فرهنگ خودمون میتونیم و فکر کنم که باید به نقد و تهاجم به مکتبهای غیره توحیدی هم ضربه بزنیم، گاهی بهترین دفاع حمله است. این علم گرایی که بسیار هم باب شده را باید نقد کرد، همانطور که آنها شبهه ایجاد میکنند و حمله میکنند ما اگر ضربه نزنیم و فقط دفاع کنیم ضعیف به نظر می آییم، عرض بنده این است که شما که تسلط کافی در فلسفه دارید و من احساس میکنم از علم فیزیک و علوم جدید و علوم تجربی هم اطلاعات کافی دارید، اگر صلاح دانستید در این زمینه هم در راه خدا قلم بزنید و سخنرانی کنید انشاءالله خدا خیرتون بدهد، من خودم هم در تلاش هستم که دانشم را تکمیل کرده و اگر خدا توفیق داد در این زمینه روزی وارد عمل بشوم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحثی همچون «حوالت تاريخی عقل تکنيکی» https://eitaa.com/kotobtaherzadeh/1253 و «مدرنیته و توهم» و «علل تزلزل تمدن غرب» سعی بر طرح همین نکات است که میفرمایید. موفق باشید
سلام و وقت بخیر استاد گرامی: ببخشین درگیر وسواس عملی در طهارت و بالاخص نماز هستم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که مکرر عرض شده است هر اندازه در معارف توحیدی رشد کنیم به همان اندازه توهمات که منجر به وسواس میشود ضعیف می گردد. در این رابطه خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست رجوع شود. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: ان شاء الله سلامت باشید. سالیانیست در مجموعه ای شاغلم که این مجموعه تماما از ابتدا تا به امروز در خدمت انقلاب و اهداف آن بوده و شروع پیدایش تا پیشرفت های امروزش همه از الطاف خداوند و کاملا در جهت اهداف انقلاب بوده است به دلیل دانش بنیان بودن مجموعه معمولا افراد شاغل دائما با چالش ها و سختی های پر فشار دست به گریبان هستیم و از طرفی به علت نیاز فوری متقاضیان این فشارها چند برابر هم میشود الحمدلله با لطف و اراده خدا مجموعه توانسته خدمتی خاص برای انقلاب انجام دهد و هر روز ان شاءالله روبه جلوست. کار کردن در جهت اهداف انقلاب بچه ها را بسیار خوش قلب و اراده آنها را برای حق قوی کرده لکن مشکلات نفسانی امثال بنده گره هایی در کار می اندازد و واقعا درگیر خودمان شده این و حس میکنیم کمبودهایی که در سلوک شخصی داریم گه گاه بروز میکند و بخوبی قابل مشاهده است مشکلاتی البته جزئی در مسیر ایجاد میکند که اذیت کننده شده و به شدت به دنبال رفع آن هستیم از جناب عالی درخواست دارم برای مجموعه و به خصوص بنده که خودساخته نبودم ولی سالیانی است در تلاشم در خدمت به انقلاب قدم بردارم توصیه و موعظه بفرمایید تا ان شاءالله موثر گردد با تشکر و عرض معذرت بابت اینکه وقت شما را گرفتم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاالله که با نیت خیری که دارید و با روح الفت، خداوند شرایط موفقیتتان را فراهم خواهد نمود. جناب آقای دکتر یامین پور از کتاب خوب الفت از جناب فیض کاشانی نکات خوبی را متذکر میشوند که خوب است به آن سخنان توجه. شود.https://eitaa.com/yaminpour/4425 موفق باشید
سلام علیکم: طاعاتتان قبول حق. استاد عزیز آیا هر کسی به فراخور حال می تواند دریافت اشاراتی از قرآن داشته باشد؟ آیا اشعار حافظ را می توان مصداق دریافت اشاراتی قرآن دانست؟ ممنون از شما عمر با برکتتان طولانی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان چنین امری را مدّ نظر آورد. ولی باید متوجه بود آنچه به عنوان اشارات قرآنی مدّ نظر میآوریم، مبتنی بر معارف اصیل توحیدی باشد تا از خطر توهّمی بودنِ برداشت خود مصون بمانیم. موفق باشید
سلام و خدا قوت: طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق. استاد گرامی در ده نکته معرفت نفس، رسیدیم به مبحث مرگ. در روایات در مورد اجل مسمی و اجل معلق چیزی بیان شده که کدومش بیشتره؟ در ذهنم این هست که درصد خیلی زیادی از افراد با اجل معلق از دنیا میرن درسته یا نه؟ متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً همینطور است. به نظر میآید در کتاب «خویشتن پنهان» این مطلب بیشتر روشن شده باشد. موفق باشید
سلام علیکم: الهی تا آخر عمر بفدای مردم لبنان و فلسطین شوم که گردن همه ما حق بزرگی دارند. در شأن یک موحد در جای جای دنیا الالخصوص ایرانیان نیست که سپاسگزار مقاومت و فداکاری بینظیر آن مردم پاک نباشیم. همانها که راه عبودیت خدا را به چه زیبایی پاس داشتند و جانهایشان امروز حامل حق و حقیقت است، آری اگر آنها با حضرت سید حسن نصرالله روحی فداه دارند میگویند نحن الحق براستی که چون منصور حلاج بصدق سخن میگویند. جوانان عزیز که رهبر معظم انقلاب اسلامی عاشقانه شما را دوست دارد و شک نکنیم هیچ کس در این دنیا اندازه ایشان بعد از معصومین و با معصومین صلوات الله علیهم اجمعین کسی نیست که به سعادت و رشد ابدی جانهای ما این اندازه بینظیر علاقه داشته باشد، ببینید مردم بزرگ لبنان و فلسطین با فهمیدن محبت حضرت امام خامنه ای به چه رشدی رسیدند که میبینیم مردم ایران هزار سال از لحاظ رشد از مردم مقاوم لبنان عقبند! دقیقاً در همین زمان که بنده و شما به کم ترین بودن قانع شدیم، دلم برای خودمان میسوزد. آن سید عزیزی که جانم فدایش باد چنان هست که گویا هرگز مردنی نیست و در همه تاریخ آخرالزمان حاضر است، اگر او یار امام عصر عجل الله تعالی فرج نیست پس چه کسی چنین ادعایی میتواند داشته باشد. جهان تحول بزرگی را با مقاومت لبنان ایجاد کرد که همه ما به این تحول نیاز مبرم داشتیم. تحقیقا میبینم که به هر انسانی از سید نصرالله سخنی بگویی از او بفکر فرو میرود. نه اینطور نیست که بعضی فکر کنند حرکات دینی حزب الله لبنان نیاز به ما دارد! ما نیاز به آنها داریم، آنها زبان گویا و جلوات رفیع و قامتان محکمی دارند که هرگز ضعیف و ناکافی نیست. مردم ایران بدانند همه آنچه از مدرنیته میخواستند از سر زرنگی! دیگر پشیزی نمی ارزد. خوشا بحال جوانان لبنان که سلام رهبری را با اینهمه عشق دریافت کردند که از پاسداشت محبت ایشان است. بر بنده واجب شد تا این مسئله را بازخوانی کنم زیرا میدانم حق سید حسن و مردمشان توسط ما ادا نشده و فکر نمیکنم بتوانیم ادا کنیم مگر که به آنها با تواضع و ادراکی بدون ادعا نگاه کنیم که ان شاءالله خدا قسمتمان کنند بلطف و رحمت و محبت پروردگاریشان. جوانان ما که آنقدر برای رهبری مهمند، این راه نجات ابدی ماست، عاشقانه ای بنام مقاومت لبنان که هرکجایش را بنگری زیبایی پس از زیبایی است. اکنون ماییم و توهم ادامه مدرنیته که تولستوی در باره اش گفت: اگر بدنبال معنا در زندگی بگردید همیشه در نهایت با همان چیز مواجه میشوید که از آن فرار میکنید: پوچی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید حقیقتاً راه نصرالله آغاز شده و از این جهت سید حسن نصرالله رفتنی نیست، مهم نسبتی است که ما باید در خود در این تاریخ با آن مرد پیدا کنیم که این امر مهمی است. عرایضی در شرح غزلی از جناب حافظ تحت عنوان «معجزۀ دفاع نرم در تشییع شهید سید حسن نصرالله» در پیش است. امید است متذکر این امر باشد که چرا گفته میشود راه نصرالله به عنوان مکتب فکری مقاومت، آغاز شده. موفق باشید
سلام استاد: کتاب راز شادی امام حسین در قتلگاه را میخوانم. شما راز شادی را در این میدانید که حضرت به برنامه ای که خداوند از طریق پیامبر به سیدالشهدا ابلاغ کردند و آن هم شهادت بود عمل کردند. یعنی راز کربلا یکی در این بود که حضرت و اصحاب میدانستند برای چه شهید میشوند و یکی نحوه شهادت بود. علت شهادت که جلوگیری از انحرافی بود که از سقیفه شروع شده بود و طبق گفته معاویه فراموش کردن پیامبر بود که با شهادت حضرت بنی امیه به برنامه خود نرسیدند. درست متوجه شدم؟ درباره اینکه حضرت نحوه شهادت را طبق برنامه جلو میبردند توضیحی بفرمایید. یعنی چه حکمتی بود که جنگ اینطور پیش رفت که اصحاب یکی یکی ابتدا رفتند و سپس بنی هاشم و بعد سیدالشهدا؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله در رابطه با کتاب «راز شادی....» متوجۀ نکتۀ خوبی شدهاید. در مورد سؤالتان خوب است به کتاب «معنای درک حضور تاریخی اصحاب امام حسین علیهالسلام » که همراه با صوت آن روی سایت هست؛ رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد: خداقوت. مسئله ای داشتم در این شرایط انگار یک چیزی توی حال ها و برنامه های صداسیما کم است حالی که مخابره شده و جریان پیدا کرده بین مردم فقط خوشحالی از پرتاب موشک و خوردن به هدف ها بوده که از جهاتی و برای حفظ روحیه ها لازم است اما کافی است؟ این حال مردم را منفعل می کنه و وقتی حملات سنگین تر شود خدایی نکرده حال ترس منفعل کننده ای پیش می آید که مگر ما دست بالا را نداشتیم چرا داریم تلفات می دیم یه تردیدی میاد سراغ دل ها این درگیری که شروع شده ممکنه حتی بیشتر از ۱ ماه طول بکشه ممکنه بقیه کشورها وارد بشن ممکنه هم نه نمی دونیم ولی به نظرتون حال مردم چطوری میشه وقتی طولانی میشه شرایط جنگی و اضطراری چقدر از دل ها خالی میشه به خاطر کارهای رسانه ای دشمن و طولانی شدن شرایط و مهم تر از همه که این همه مقدمه گفتم، به خاطر نبودن یک حال دعا و تضرع و فسبح بحمد ربک و استغفره (که در سوره نصر تذکر داده شده) در خودمون و روایت هامون و صدا و سیما که خواهی نخواهی موثره در حال جامعه همه ی روایت ها از این شرایط خلاصه شده در این که وای ما چقدر قوی هستیم این خوبه برای حفظ روحیه ولی کافی نیست و پایدار نیست چون شرایط سخت تر نیاز به جریان افتادن یه حال دیگه بین مردم داره تا واقعا حضورها بیشتر بشه و حفظ بشه یک رویکرد آوینی گونه برای گفتن از این شرایط نیاز داریم و ما هرکدام در نقطه خود باید چگونه باشیم؟ چطور بفهمیم آن آنگونه ای که باید باشیم را؟ باید چه کار کنیم؟ یا نکند این نگرانی بیهوده است و سروقت خود همه چیز به اندازه پیش می آید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکتۀ مهمی است که متوجه شویم بالاخره وارد جنگ شدهایم و جنگ بدون تلفات نیست آن هم با جریان استکبار و با جنگِ ترکیبی. و درکِ درست آنچه پیش آمده، موجب میشود تا روحیۀ مقاومت مردم رشد کند و البته خوب است صدا و سیما با همۀ زحمت و دلسوزی که بخصوص خبرنگارانِ عزیز آن متحمّل میشوند؛ با عمق بیشتری کار را ادامه دهند شبیه آنچه آقای دکتر فؤاد ایزدی بدان اشاره میکند. زیرا همچنانکه در جواب سؤال شمارۀ 40185 عرض شد باید متوجه شویم ما هم اکنون پیروزیم، حتی اگر چندین ماه جنگ ادامه یابد و رژیم صهیون به حکم استیصالش، مردمِ عادی را به قتل برساند به امید آنکه مردم روحیۀ خود را ببازند به همان صورتی که در ابتدای دفاع مقدس، رژیم عراق با بمبارانهای متعدد خود در خوزستان خواست به چنین نتیجهای برسد ولی همان مردم یعنی جهانآراها با بصیرت تمام مقابل آن تجاوز ایستادند و شکستی که صدام گمان میکرد بر ما تحمیل کرده را به پیروزی تبدیل نمودند. در این مورد خوب است رجوع شودبه عرایضی که طی مصاحبهای که اخیراً تحت عنوان «جنگ اسرائیل با هویت متعالی ایران» https://eitaa.com/matalebevijeh/19620 شده است. موفق باشید
با عرض سلام: با توجه این آیه: ﴿ يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا...﴾ ای پیامبران! از خوردنی های پاکیزه بخورید و کار شایسته انجام دهید...(آیه شریفه ۵۱ سوره مبارکه مومنون) هر خوراکی که جسم را سنگین و آلوده کند و روح (نفس) را متوجه و متوقف در جسم کند کمک به هواء و سقوط نفس می کند نباید خورده شود، و این هم شامل خوردنه و هم تصرف در طعام ها حالا منظور از طیبات چی هست؟ شاخص چیه؟ راهکار چیه؟ مطمئنا خیلی بیشتر از حرام و حلال معمولی منظورشه، و اگر ما صاحب خرج نباشیم ولی مجبور به تصرف در آن چی؟ کنترل نفس در خوردن با روزه میشه و اگر شرایط روزه محقق نباشه چی؟ سختترین مرحله رشد به زعم من همین کنترل خوردنه، که درش یا افراط میشه یا تفریط و حد وسطی انگار نداره حالا اگر شرایط خاصی هم بر آن مضاعف بشه که دیگه غیر ممکنه، ولی مگر میشه راه حلی نباشه؟ و اینکه در بارداری تکلیف تعارفیها چی میشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد نباید سختگیری کرد زیرا بالاخره در جامعهای زندگی میکنیم که مردم آن در کلیت، مقیّد به رعایت دستورات شرع مقدس میباشند مگر کسانیکه فسق آنها علنی است. موفق باشید
سلام علیکم: چند ساعتی با هوش مصنوعی با موضوعات مختلف مباحثه کردم. از پاسخ هایی که می دهد حیرت کرده ام! به عنوان نمونه در پاسخ به پرسش 39927 اینگونه جواب داد: [**سلام بر شما دوست عزیز و همراه گرامی** بسم الله الرحمن الرحیم چه سؤال نورانی و دغدغهی مقدسی! همین اضطرابِ مقدس و نگرانیِ شیرین، خود نشانهی حرکت است؛ چون اگر دل بیتفاوت بود، هرگز چنین سؤالی در آن نمیرویید. اولاً: آنچه از کلمات مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی (ع) در «فرزندم اینچنین باید بود» میخوانید، باران رحمتِ عرشی است که بر زمین دلهای مشتاق میبارد. اما بدانید که این باران، برای رشد است، نه برای غرقکردن! خداوند متعال به بندگانش لطفی دارد که اگر گامهایی هرچند کوچک، اما با اخلاص بردارند، آنها را در مسیر نگه میدارد. ثانیاً: نگران «شدن» نباشید، نگران «راهرفتن» باشید. همین که دلتان میتپد، قدمهایتان را بررسی میکنید، و گاهی از ترسِ عقبافتادن ناله میزنید، یعنی زندهاید و در حرکت! مردهها نگران سقوط نیستند. ثالثاً: نشانههای حرکت در این مسیر را بشناسید: ۱. تغییر تدریجی ذائقهی معنوی: وقتی دیگر از برخی لذتهای گذشته بیذوق میشوید، یا سخنان امیرالمؤمنین (ع) برایتان «غذا» میشود نه فقط «کلام زیبا». ۲. نرمشدن دل: وقتی در برابر حق، خشک و مقاوم نیستید و گاهی اشکهای بیاختیار میریزید. ۳. حساسیت به گناه: وقتی اشتباهات کوچک هم شما را میآزارد، چون چشمدلتان روشنتر شده است. ۴. اشتیاق به عبادت: وقتی نماز و مناجات، برایتان «حوصلهسربر» نیست، بلکه «تنفّسِ روح» میشود. رابعاً: سبک زندگی، یکشبه عوض نمیشود. امیرالمؤمنین (ع) خود فرمودند: «کونوا دُعاةً للناس بِغیر ألسنتِکم» (مردم را به غیر زبانتان [با عملتان] دعوت کنید). یعنی تبدیلشدن تدریجیِ رفتارها مهم است، نه تغییر ناگهانی و شتابزده. خامساً: از دعای فرج و صلوات خاصه بر امام زمان (عج) غافل نشوید. اینها نورِ راه هستند. هر روز دعای «اللهم کن لولیک...» را بخوانید تا دست شما را در دستِ ولیالله الاعظم بگذارند و راهنماییتان کنند. سادساً: هرگز خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. شما مسیر و میزانِ نور خودتان را دارید. «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ» (انعام/۱۴۹) — حجت خدا بر هرکس، متناسب با ظرفیت اوست. پایان سخن: همین که این سؤال را از دل برآوردید، یعنی بادبانهای روح شما به سوی افقهای نورانی در حرکت است. فقط ادامه دهید، توقف نکنید، و به فضل خدا امیدوار باشید. «وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا» (عنکبوت/۶۹) — و آنان که در راه ما جهاد کنند، قطعاً به راههای خویش هدایتشان خواهیم کرد. والسلام علیکم و رحمه الله 🌿]😐 نظر حضرتعالی چیست؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جناب هوش مصنوعی توانسته است مبناهای دینی را در هماهنگی با هم، این چنین به میان آورد. ولی با اینهمه ما باید خودمان فکر کنیم هرچند از اطلاعاتی که در فضاهای مجازی هست و هوش مصنوعی میتواند به خوبی از آنها بهره ببرد؛ غافل نباشیم. موفق باشید
به نام خدا: بنظر بشر آخرالزمان نظر انداخته به پیامبرانی چون بودا و موسی و عیسی علیه السلام و پیامبر خدا صلوات الله علیه را نیاز دارد با پیامبران دیگر مراحلی از رجوع به حقیقت اما از دور و دور از «وحی» میشنود. اما پیامبر آخر ارواحنا له الفداء پیامبری را به انتها رساند و وحی را هدیه الهی به بشریت دانست، پس بشر نهایی با هدیه قرآن به آنها به نام راحتی به حقیقت با وحی. سئوال اینجاست جناب استاد، چرا با این همه توحید ما همچنان برای خود نفسی قائلیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا هنوز ما متوجه جایگاه تاریخی اسلام نشدهایم که بنا دارد ما را منوّر به آنچنان توحیدی گرداند که آن توحید میتواند با همۀ ظلمات آخرالزمان مقابله نماید به همان معنایی که فرمود: «چونکه سرکه، سرکگی افزون کند / پس شکر را واجب افزونی بود». اینجا است که رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود با مردم آذربایجان شرقی فرمودند در شرایط کنونی دفاعِ نرمافزاری مهمتر از دفاع سخت است. زیرا ما به معنای حقیقی به گفتۀ ایشان در میدان مقابلۀ نور با ظلمت و حق با باطل وارد شدهایم و دشمن با دستکاریِ افکار عمومی بنا دارد ما را از این حضور عظیم و زیبا غافل کند. موفق باشید
سلام و ادب استاد عزیز: چند وقتی است ذهنم درگیر مباحثی که شما میفرمائید درباره درک حضور بیکرانه خودمان و پیدا کردن نسبتمان با حق تعالی، خودم معنای زندگی را این شکلی متوجه شدم، اما ذهنم درگیر نزدیکانی است که همچین درکی از وجودشان ندارند و با مطالب غربی ذهن خودشان را پر کرده اند. نمیدانم گاهی چه نسبتی با اینطور افراد گرفت و این افراد در چه نسبتی با حق قرار میگیرند. جدای از محبت داشتن به ایشان اما تفکراتشان در چه سازو کاری قرار میگیرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم سبکی است که باید با رفتار و گفتار خود متذکر آن سبک و آن راه شد تا وقتی متوجه شدند بر آنچه هستند ثمری حاصل نمیشود، نسبت به راهی که باید در آن حاضر شوند؛ بیگانه نباشند. اینجا است که باید با احترام به آنها عملاً نشان داد راه دیگری هست. موفق باشید
بسمه تعالی؛ الحمدلله حساسیت های دورنی آشکار گشته و متوجه این شده ام که نسبت به فقر، به تاریکی ترس دارم. وقت سحر ترس دارم از در و دیوار. وقت رانندگی ترس دارم از ایجاد خسارت و عدم توانایی پرداخت. وقت جدایی از دوستان ترس دارم از ایجاد مشکل و عجز خودم در رفع آن. گویی بیشتر برای دوری از ترس جانی و مالی کسانی را دوست خود اتخاذ میخوهم بکنم. خلاصه این ترس در خطورات ذهنی ام وسوسه میشود، و حال بیش از آنکه ترس مرا بیازارد، تنفر از این ترسیدن ها مرا میازارد. طلب از چه داشته باشم تا که رسته شوم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به سخن مولایمان فکر کنیم که در توصیه به فرزندشان میفرمایند: «خذ الغمرات للحق حیث کان» در مواجهه با مشکلات از گردابهای پیشآمده دوری مکن و خود را در دل آن مشکلات بینداز. بنابراین در دل همین ترسها باید خود را بیابیم تا معلوم شود بزرگتر از آن هستیم که بخواهیم از این موارد بترسیم. موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: الحمدلله که یکبار دیگر چشممان به چهره نورانی رهبرمان روشن شد و صدای گرم ایشان موجب تسلی خاطرمان گردید. نمیدانم چند نفر با دیدن رهبری آن شور و شعفی را که بنده داشتم احساس کردند. همه اظهارات و نکات مهمی که ایشان امروز بیان کردند به یکطرف و آن لبخند از ته دل ایشان که بخاطر نقش بر آب شدن نقشه های شوم دشمن بر لب ایشان جاری شد به یکطرف. آن دلگرمی که از لبخند ایشان در ما ایجاد شد و آن صبر و آرامش و قوامی که در سخن ایشان احساس می شود براستی چقدر دل مان را محکم می کند. واقعاً اگر راز این حس ما به رهبری در ولایت نیست پس در چه چیز است؟ کدام مردم به کدام رهبر سیاسی در جهان چنین حسی دارند؟ چقدر توان درک این نعمت بزرگ را داریم که واقعا ملت با عزتی هستیم که یک انسان الهی حکیم بصیر دلیر ملت ما را در این تاریخ رهبری می کند؟ الحمدلله. خداوند نگهدار و پشتیبان امید مظلومان و رهبر آزادگان جهان باشد و ما را از برکت وجودشان محروم نگرداند. ان شاء الله. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: از حضرت ربّ العالمین با تمام وجود میخواهم و میخواهیم که ما را متوجۀ عمق نعمت فوق العاده اش در این زمانه که رهبر معظم انقلاب است؛ بنماید. خدا می داند بزرگ ترین لطف حضرت حق به انسان جز این نیست که انسانها را متوجۀ نعمتهایش بکند تا در زمرۀ شاکران قرار گیرد. چه بگویم در وصف انسانی که کلامش حقیقتاً کلام جان همۀ انسانهایی است که به خود آمده اند و در نزد خود و در عمق جان خود جایگاه کلام رهبر معظم انقلاب حضرت نایب الامام آیت الله خامنه ای را احساس می کنند. کافی است تنها از درون خود متوجۀ تذکرات این مرد باشیم تا بنگریم «آشنایی نه غریب است که جانسوز من است». موفق باشید
سلام و نور: در مقابل افرادی که وحیانی بودن قرآن رو رد میکنن و ساخته ی بشر میدونن، چطور باید پاسخ داد. چطور ادله ای باید براشون آورد، خصوصا کسی که اهل عناد نیست و حقیقتا دنبال بیّنه هست. خود من هیچ دلیلی ندارم جز اینکه قلبم شهادت میده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به متنی که تحت عنوان «نقد تئوری آقای دکتر سروش در موضوع جایگاه الفاظ قرآن» https://lobolmizan.ir/special-post/119?mark=%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4 و به متنی که تحت عنوان «قرآن؛ قرائت نبی از جهان، یا نزولی از طرف پروردگار؟ در سخنان آقای محمد شبستری» https://lobolmizan.ir/leaflet/102?mark=%D8%B4%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%B1%DB%8C هست رجوع شود. موفق باشید
با سلام و احترام: آیا حضرت علامه جوادی آملی بر نظریه وجود تشکیکی ملاصدرا ایراد گرفته اند؟ اصولاً در وجود تشکیکی که وجود مطلق گاهی قوی و گاهی ضعیف است این شدت و ضعف با مطلق بودن حق سازگار است؟ در این وجود تکلیف ماهیات که حد وجود و عدمی هستند چه میشود؟ ممنون از لطفتون. لطفا منابعی هم جهت مطالعه بیشتر معرفی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسی مفصل است و مسلماً آیت الله جوادی از جمله حکیمانی هستند که معتقد به تشکیک وجود میباشند و هر آن چیزی که تشکیکی هست مرتبه تعالی دارد که در رابطه با وجود آن حقیقت مطلق مقام توحید ربوبی میباشد و دیگر مراتب تجلیات اسماء الهی هستند. ماهیات به این اعتبار صورت مراتب وجود میباشد که بحث آن در جای خود بحث مفصلی میباشد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: در رابطه با متن زیر که از جزوه فص محمدی (صلی الله علیه و آله وسلم) میباشد سوالی دارم. 👇 «پس حق تعالى، متأخّر از وجود عبد است و همین حق متأخّر، عین حقى است كه عبد او را در قبله خويش به نظر فكرى خود يا به تقلیدش از ديگری خلق مى كند. اين حق متأخّر، إله معتقَد است. يعنى معتقَد عبد مصلِّى است.» سوالم این است که آیا باید با قوه خیال صورتی را در پیش روی خود تصور کنیم و یا اینکه این إله معتقَد طور دیگری تجلی میکند؟ با تشکر از زحمات استاد عزیزم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در نوع معرفتی است که نسبت به حضور خدا برای مصلی پیش می آید و لازم نیست موضوع خیال و تصور خیالی مطرح باشد. موفق باشید