بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39354

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: ۱. با توجه به اینکه فرموده اند امام شناسی دریچه خداشناسی واقعی است و عین توحید است، حال اگر کسی به شناخت عمیق و دقیق امام معصوم نائل شود و در آینه‌ی وجود امام معصوم خورشید انوار الهی و کمالات حضرت حق را مشاهده کند، آیا به براهین فلسفی که حول خداشناسی مطرح شده نیازی دارد؟ ۲. به نظر حضرتعالی بهترین راه برای اینکه با انوار خدا در آینه و جمال امام معصوم مواجه شویم چه راهی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فرموده‌اند: «چون رسی بر بام‌های آسمان / سرد باشد جستجوی نردبان». همۀ براهین و دلایل فلسفی برای آن است که متوجۀ حضور ابعاد متعالی ائمه «علیهم‌السلام» بشویم، حال که به آن معارف رسیده‌ایم دیگر ما را چه نیاز به آن دلایل! مگر آن‌که در نزد خودمان هم برای خودمان روشن باشد که به آنچه رسیده‌ایم، خوب است که عقل هم آن را تصدیق کند. ۲. مباحثی که از طریق آیات الهی ما را متذکر جایگاه اولیای معصوم می‌کند، در این رابطه کارساز است مانند مباحثی که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» مطرح شده و یا علامه طهرانی در کتاب‌های «امام شناسی» مطرح فرموده‌اند. موفق باشید 

39345

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: شخصی بنام سروش دباغ که مدعی است که تبحر زیادی در فلسفه ی غرب و فلسفه ی اسلامی داره در جاهای مختلف شبهه ای را بیان می کنه که علامه طباطبائی و استاد مطهری ایده الیسم غربی را بدلیل عدم تسط به زبان انگلیسی و کمبود منایع در آن زمان به درستی متوجه نشده اند و مثلا در فهم فرق بین ایده الیسم هگل و کانت با ایده الیسم بارکلی کاملا دچار سوء تفاهم شده اند و ایده الیسمی را که در مقالات اصول فلسفه و رئالیسم از این دو بزرگوار مطرح شده ایده الیسم بارکلی است نه ایده الیسم کانت و هگل. خواستم نظر شما رو در این خصوص بدونم و سوال بعدیم اینه آیا کلا کانت و هگل و نیچه اعتقاد به وجود خداوند که دارای تعیین خارجی باشه و مستقل از ذهن باشه دارند یا خیر؟ و اگر اعتقاد ندارند پس چه تفاوتی بین بارکلی با کانت و هگل در خصوص خداوند متعال وجود داره که سروش دباغ فرزند عبدالکریم سروش دائما در جاهای مختلف بین می کنه که علامه طباطبایی و استاد مطهری علی رقم تسلط عظیم بر فلسفه و عرفان اسلامی در درک ایده الیسم هگل و کانت با ایده الیسم بارکلی به خطا رفته اند. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بر فرض هم که چنین باشد و انتقاد مرحوم شهید مطهری و علامه طباطبایی از ایده‌آلیسم، انتقاد از ایده‌آلیسم بارکلی باشد که سرایت داده‌اند به هگل و کانت. این از شخصیت علمی شهید مطهری و علامه که نظر به واقعیت عالم دارند؛ نمی کاهد. ۲. تمام تلاش کانت و هگل و بارکلی و حتی نیچه آن است که به نحوی متذکر ایمان به خدا باشند. موفق باشید

39317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و عرض ادب: بنده در حال مطالعه کتاب «چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی» هستم، فرمودید حرکت ویژگی عالم ماده است و زمان نیز از حرکت فهم می‌شود و اگر انسان بخواهد راهی به مراتب قرب و رشد و کمال بیابد باید از قید زمان آزاد شود. اینکه می‌گویند آدم حسود اولین ضربه را به ایمان خود می‌زند به این دلیل است که دائماً حسرت گذشته را می‌خورد و نگران آینده است. و راهش رها کردن خود از بند زمان گذشته و آینده و نظر به اکنونیت و حضور خویش در کران هستی است. سؤالم این است که چگونه برخی می‌گویند همانطور که انسان ها و اشیاء طبیعی نشان دهنده وجهی و وصفی از وجوه و اوصاف خداوند متعال هستند، ماه ها و روزها و قطعات زمان نیز همین‌گونه اند. اگر زمان معنایی در عالم ملکوت ندارد و آنچه هست بی زمانی و بی مکانی ست و حضور است و حضور چگونه این با بیان قبل جمع می‌شود؟ اینکه برخی ماه ها و روزها قوت و شدت و ظهورشان بیشتر از بقیه ماه هاست، حال آنکه اصلاً زمان در عالم غیرماده معنا ندارد، این بیان و اشاره به قطعه ای از زمان دقیقاً چه معنایی دارد؟ آیا از باب تسامح است؟ آیا اینکه گفته اند از دست رفتن فرصت رجب و شعبان و رمضان موجب افسوس و حسرت آدمی ست و باید منتظر سال بعد باشد که از دست ندهد. منافات ندارد با رهاشدن از بند زمان و حسرت گذشته و آینده را نخوردن؟ معنای زمان چیست؟ بی زمانی و بی مکانی عالم مجردات چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در «برهان صدیقین» و «برهان حرکت جوهری» روشن می‌شود که بعضی صفات، ریشه در مرتبۀ وجودی نازلۀ آن‌ها دارد مانند شوری در نمک، که به جهت مرتبۀ نازلۀ وجود است در این مرتبه. و در مرتبۀ بالاترِ وجود، این شوری وجود ندارد. و در این رابطه هرجا حرکت هست، زمان مطرح است و در مرتبۀ عالیۀ وجود، حرکت، معنا ندارد تا زمان، معنا پیدا کند. ۲. در این‌که مراتب پایین وجود از جمله زمان، ظرفیت‌های متفاوتی در ظهور انوار الهی دارند اخیراً عرایضی در مقدمۀ بحث «ماه رجب و اخلاص و درک امکانات تاریخی» در این مورد شد. خوب است که به آن بحث رجوع فرمایید. موفق باشید

https://cdn.lobolmizan.ir/uploads/ayam/rajab/speech/Twt_mahe_rajab_va_ekhlas_va_darke_emkanat.MP3 

38856

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: جلسات جوان و انتخاب بزرگ در مطالب ویژه ادامه دارد ان شاءالله؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید از خود آقای وحدتی سؤال کرد که چه برنامه‌ای دارند@vahdatifar . موفق باشید

38716

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: روز تون بخیر استاد جان. مشتاق دیدار تون هستیم. مدتی است که قسمت نشده خدمتتون برسیم. دعا کنید برامون لطفا. سوالی داشتم از خدمتتون. استاد چی میشه که انسان میل به خوبی ها داره و از یجایی حس میکنه دیگه میل به خوبی ها و خوب بودن نداره و برعکس میل به زشتی ها و بدی ها پیدا میکنه. دلیل این درد چیه و چکار باید کرد؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این قصه هر آن کسی است که در «راه» است و حال با موانعِ آن راه روبرو می‌شود تا در بازخوانی خود به حضور دیگری نظر کند که به جای حضور در باورها، به حضور ذیل اراده الهی قرار گیرد که آن حضور تاریخی است. عرایضی در این راستا تحت عنوان «معنای درک حضور تاریخیِ اصحاب امام حسین«علیه‌السلام»
https://lobolmizan.ir/sound/1520?mark=%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%DB%8C%20%D8%AF%D8%B1%DA%A9%20%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1 
طی 9 جلسه انجام گرفت که البته موضوع حساسی است ولی به نور حضرت اباعبدالله«علیه‌السلام» امکان آن نوع گفتگو فراهم شد. امید است مفید افتد. موفق باشید             
 

38653

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

جناب استاد طاهرزاده سلام علیکم: با آرزوی توفیق و طول عمر با برکت برای حضرتعالی، تفاوت معنی سبحان الله، الحمدالله و تقدیس را می خواستم بدونم. در آیه ۳۰ سوره بقره از قول فرشتگان می فرماید: وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ در ترجمه نوشته شده: ما با حمد و ستايش تو، ترا تنزيه و تقديس مى‌كنيم. آیا این کلمات در زبان فارسی معادل ندارند؟ (با تشکر بی پایان از وقتی که برای پاسخ به پرسش حقیر می گذارید.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این که این اذکار هر کدام افق بلندی را مقابل ما می گشایند؛ حیف است آن ها را با حوصله زیاد دنبال نفرمایید. پیشنهاد می شود به بحث شرح تفسیر حمد حضرت امام خمینی رجوع شود. https://lobolmizan.ir/sound/645?mark=%D8%AD%D9%85%D8%AF  موفق باشید

40239

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیزم: بنده به حکم این که رهبری فرمودند: تحلیل کنید ولو غلط! تحلیل خودم رو از بحث آتش بس خدمتتون عرض می کنم. به نظرم ایران در بحث مادی و تاکتیک جنگ شکست خورد. البته بنده اون وجه های ارتقا کم نظیر انسجام اجتماعی، مقاومت اجتماعی و فهم اجتماعی مردم رو هم درک می کنم. به نظرم دشمن در حوزه های پدافندی و اطلاعاتی در همون چند ساعت اول ما رو بدجوری داغون کرد. با این تفاسیر هی ما داخل تلویزیون میگیم پیروز شدیم. آخه تعداد کشته های ما بیشتره یا اونا؟ آخه حجم و کمیت زدن اونا بیشتره یا ما؟ آتش بس بدترین کار ممکن بود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در عدم دستیابی دشمن به اهداف است با آن همه تجهیزات و اینکه ایرانی به میان آمده است در تراز رقابت با غرب. جناب آقای وحید جلیلی با نگاهی بسیار دقیق موضوع حضور ما در آینده تاریخی مان را متذکر می‌شوند. https://eitaa.com/jalili_vahid/260

39938
متن پرسش

شهادت حضرت صادق علیه السلام تسلیت باد. امام صادق (علیه‌السلام): إِنَّ اَلْإِيمَانَ عَشْرُ دَرَجَاتٍ بِمَنْزِلَةِ اَلسُّلَّمِ يُصْعَدُ مِنْهُ مِرْقَاةً بَعْدَ مِرْقَاةٍ فَلاَ يَقُولَنَّ صَاحِبُ اَلاِثْنَيْنِ لِصَاحِبِ اَلْوَاحِدِ لَسْتَ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى اَلْعَاشِرِ فَلاَ تُسْقِطْ مَنْ هُوَ دُونَكَ فَيُسْقِطَكَ مَنْ هُوَ فَوْقَكَ وَ إِذَا رَأَيْتَ مَنْ هُوَ أَسْفَلُ مِنْكَ بِدَرَجَةٍ فَارْفَعْهُ إِلَيْكَ بِرِفْقٍ وَ لاَ تَحْمِلَنَّ عَلَيْهِ مَا لاَ يُطِيقُ فَتَكْسِرَهُ فَإِنَّ مَنْ كَسَرَ مُؤْمِناً فَعَلَيْهِ جَبْرُهُ. اصول کافی، ج ۲، ص ۴۴. ايمان همچون نردبانی كه از پلّه پلّه آن بالا می‌روند ده درجه است. پس كسى كه در پلّهٔ دوم است نبايد به آن كه در پلّه اول است بگويد: «تو هيچ ارزشی ندارى» تا برسد به پلّهٔ دهم. پس آن كه را از تو پایین‌تر است دور نينداز كه بالاتر از تو نیز ترا دور اندازد. پس اگر کسی را دیدی که یک درجه از تو پائين‌تر است، با نرمی و مدارا او را به سوى خودت بالا بیاور و چيزى را كه طاقت ندارد بر او تحميل نكن كه او را می‌شكنى و هر كس مؤمنى را بشكند، بازسازی او بر گردن خودش خواهد بود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه این تذکر فوق العاده مهم حضرت صادق آل محمد، مهم و مهم‌تر است زیرا وقتی انسان‌ها در راه ایمان قدم گذارند همه برای ما مهم و ارزشمند می‌باشند و جایگاه هرکسی را در آن راه یعنی راهِ ایمان باید محترم شمرد. مشکل از وقتی شروع شد که راه‌های دروغینی پیدا شدند که اساساً راهی از ایمان به حساب نمی‌آیند مانند آنکه امثال آقای مهندس بازرگان خواستند دین را با علم نجربی تطبیق دهند و اصالت را به داده‌های علم تجربی دادند. و یا به گفته استاد احمد فردید گمان کردند پیامبر خدا، دانشمند بزرگی است. و از این مشکل نباید غفلت کرد وگرنه از حضرت امام و رهبر معظم انقلاب که نماد ایمان در این تاریخ هستند غفلت می‌شود. باز برگردیم به روایت، و به مراحل ایمان مردم و احترام به همۀ آن‌هایی که در مسیر ایمان قرار دارند با درجات مختلف. بنده مادران شهدا را عاقل‌ترین و ایمانی‌ترین انسان‌های این دوران می‌دانم. تذکری در آخر سؤال شمارۀ 39940 بدان پرداخته شده است. موفق باشید           

39729

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

دو سوال داشتم که البته مرتبط نیستند. یکی اینکه درباره صدقه که فرمودند مکرر بودنش موضوعیت داره، میدونید که اینترنت بانک یه امکان داره که یه دستور براش تعریف کنیم که هر روز فلان مبلغ از حسابمون به صورت خودکار کم کنه و به حساب دیگه واریز کنه، آیا اینکه یک بار این دستور رو براش تعریف کنیم میتونه مصداق هر روز صدقه دادن باشه؟ یکی هم اینکه این دعاهای مختلف مثل «اللهم اغن کل فقیر و اشف کل مریض» و... همه دعاها که همه خوبی های فردی و اجتماعی رو برای خودمون و همه دیگران می‌خواهیم، حالا یک وقت هست ما میخونیم، میگیم خب چرا هنوز فقیر هست و...؟ پس این دعا ها مستجاب نشده، ولی خب وقتی فکر می‌کنم که این دعاها رو هر روز همه خوبان و عرفا و اولیا و در راسشون امام زمان و همه ائمه خوندند و قطعا ائمه و بزرگان وقتی می‌خواهند مقیاس کلان جهانی و اجتماعی رو هم در دعاشون در نظر دارند آن وقت استجابتش به چه معنی میشه؟ در واقع میشه از نگاه ظاهری ما بگیم قطعا این دعاها مستجاب نشده؟ یا اینکه همه اش در تعجیل فرج جمع میشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده همان کاری که میکنید مصداق صدقۀ جاریه به حساب می‌آید. ۲. در این رابطه می‌توان به این نکته فکر کرد که فقرا را خداوند وسیلۀ امتحان اغنیاء قرار داده و فرموده: «وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ «24» لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ «25» (معارج). بدین معنا که برای سائل، حق معلومی در اموال اغنیاء هست، وگرنه از آن جهت که فقرا بنده‌های خداوند هستند، نمی‌گذارد درمانده شوند. موفق باشید

39638

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: ببخشید استاد، پیرو سوال ۳۹۶۲۰، در اینجا فرمودید که با اهل فکر بر اساس فکر و اندیشه‌شان مواجه می‌شویم. آیا این بدان معناست که اگر آن فکر، ضد دین و ارزش‌های الهی هم باشد، باز هم باید با آن مواجه شویم و کاری به حق و باطل بودنش نداشته باشیم؟ ممکن است آن متفکر از راه حق منحرف شده باشد. شاید آن فکر یا متفکر، مثلاً ولایت فقیه را قبول نداشته باشد. آیا در این صورت باید بگوییم ما کاری به تایید یا رد ولایت فقیه نداریم و فقط به درک حضور تاریخ جدیدی که او مطرح می‌کند توجه داریم؟ جناب استاد طاهرزاده، درست است که شما در مطالب آقای داوری اردکانی غرق شده‌اید، اما خودتان استاد اخلاق و معرفت نفس هستید. حرف حق و درست را باید شفاف زد. واقعاً از زمان انتخابات تا به حال، موضع‌گیری‌های بسیاری از خواص، از جمله آقای داوری اردکانی، علاوه بر اینکه به اسلام، انقلاب و اعتقادات مردم ضرر زده، به سفره و معیشت مردم هم آسیب زیادی وارد کرده است. جناب استاد، حداقل شما که اهل فضل و علم هستید و مهم‌تر اینکه با بصیرت هستید، بهتر نیست به جای دفاع محکم و بی‌چون و چرا از آقای داوری، به خاطر مردم یک گفتگوی صمیمی با ایشان برگزار می‌کردید و از خدمات این دولت مطلع می‌شدید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید ما تکلیف خود را به لطف الهی با انقلاب اسلامی ذیل ولایت فقیه تعیین کرده‌ایم. ولی باید دانست در این موارد بحث در ردّ یا قبول افراد متفکر نباید در میان باشد بلکه باید به تفکر آن‌ها نظر کرد به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب به دانشجویان کالیفرنیا فرمودند: «شما اکنون در طرف درست تاریخ ــ که در حال ورق خوردن است ــ ایستاده‌اید.» بدون این‌که بخواهند بررسی کنند به ولایت فقیه یا ابعاد فقهی شریعت مقیّد هستند یا نه.
هنوز باید از خود پرسید ما با چه کسانی در طول تاریخ و در این دوران می‌توانیم خود را درک کنیم؟ چه کسانی در طول تاریخ و در اکنونِ ما متذکر حضور نهایی ما در ما هستند؟ من در این دوران نمی‌توانم از حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و آیت الله خامنه‌ای و حاج قاسم و سید حسن نصرالله و یحیی سنوار عبور کنم و خود را در جای دیگر جستجو نمایم. موفق باشید

39623

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: با عرض معذرت بعضی سوالات مانند 39538 که خیلی طولانی هم هست، میخونیم و شبهه ای ایجاد میشه و درپایان می فرمایید دراین موارد، ورودی ندارم. خب لطفا این موارد رابه ایمیل آن شخص ارسال کنید که وقت عزیزان تلف نشود. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر، پیشنهاد درستی است. به همین جهت با تذکر جنابعالی به حالت خصوصی ارسال شد. ولی به این جهت در معرض نظر و نگاه کاربران محترم قرار داده شد که دیگر عزیزان نیز متوجه باشند که آن موارد، مواردی نیست که ما بتوانیم جوابگوی سؤال کاربران محترم باشیم. موفق باشید

39599
متن پرسش

سلام علیک و جمیع مغفرته و رضوانه: آیا می توانیم در تشییع پیکر سید شهدای مقاومت و مجاهد کبیر عالم اسلام حضور پیدا کنیم؟ آری، اگر امروز در تاریخی که با انقلاب اسلامی ایران شروع شده است ذیل امام خمینی (رضوان الله علیه) خود را حاضر کنیم و در خود عزم عبور از استکبار را تقویت کنیم و اراده آینده ی حیات زمینی مان را در اراده و مشیت حضرت حق که برچیده شدن طاغوت و بستر ظلم و فساد است قرار دهیم خدا را شاهد می گیرم که هم اکنون در کنار سید مقاومت در برابر تاریخ کفر ایستاده ایم ولو تن هایمان در تشییع آن پیکر حاضر نباشد. امروز تاریخ حضور معنوی انسان های است که در ذیل تجلی حقیقت تاریخ توحیدی قرار گرفته اند و هر چقدر انسان بتواند خود را در این حیات توحیدی و اراده ی تاریخی حضرت یگانه کند حاضر تر است و سرّ آن در حاضر شدن قلب در عظیم ترین صحنه ی تاریخی است که در نهایت به حضور انسان با حضرت بقیة الله ختم می شود. اگر خود را در صحنه ها و بروزات و جلوه های تاریخ امروزمان اینگونه حاضر نکنیم حیات فردای معنوی و قدسی مان را در کنار بقیة الله گم خواهیم کرد و تنها بهره ی مان همان اندک ثوابی است که در گریه ها و طاعات و عبادات به ما وعده داده شده است... اما سخن ما بر حضور در حقیقتی است که صحنه ی اراده و مشیت خداوند است و ما در ذیل و سیطره ی آن می خواهیم زندگی معنا داری داشته باشیم و این یعنی حس حضور توحیدی تاریخ فردای پیش رو که به سراغ مان می آید و اگر ما در آن حاضر نباشیم درد پوچی و هیچی گریبان مان را می گیرد که اگر پوچی تاریخ فردا ما را نکشد و حذف نکند قطعا در سیطره عالم بی معنایی آن هضم خواهیم شد.... بایست امروز نسبت خودمان را در امتداد خون سید پیدا کنیم تا عبادات مان بیش از از دیروز معنا پیدا کند.عباداتی که منجر به حضور هر چه بیش ترمان در انس با حق شود و معنای از دست رفته ی زندگی به ما بازگردد و آینده ی حیات مان همان حضور بقیة اللهی انسان در کنار مهدی (ارواحنا فداه) باشد. پس امروز بیش از آنی که در حسرت تشییع پیکر آن عزیز دل (سید حسن) باشیم، در اندیشه ی انس معنوی و حضور توحیدی تاریخی باشیم که سید در آن حاضر شد. آنگاه اگر در سرزمین کفر هم زندگی کنیم باز در یگانگی با توحید در کنار سید و شهدای این جبهه حاضر خواهیم بود. «الهی، حس حضور در عالم یگانگی در تاریخ توحیدی خودت را در کنار یاران خمینی نصیب ما بگردان.» التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه این سخن که فرمودید، راست است که: «باید امروز نسبت خودمان را در امتداد خون سیّد پیدا کنیم». این یعنی همان پرسش بزرگ که: «با چه کسی تاریخ خود را می‌توانیم درک کنیم؟» در این‌جا است که می‌توان گفت برعکس دشمنان‌مان: «ما همانیم که تمام نمی‌شویم» در حالی‌که دشمنان جبهۀ مقاومت مانند یخ در حال ذوب‌شدن است. چه اندازه زندگی زیباست آن‌گاه که دستِ اندیشین نسبت به انسان برای ما باز شده تا از درون خویش در صحنه‌هایی حاضر شویم که رو به سوی هستی دارد و نظر به رخداد تشییع سیّد حسن نصرالله یکی از آن صحنه‌ها است که در جای خود تأمّل در بخش‌های ناپیدای هستی است، در عین آن‌که در مقابل ما گشوده شده است. موفق باشید        

39598
متن پرسش

سلام استاد عزیزم: هنگام گوش دادن به گفتگوی عصر جمعه https://eitaa.com/matalebevijeh/18793 «در آینه ی تشییع سید حسن نصرالله» شما از احوالات خودتان گفتید و اینکه مدام می نویسید از آنچه این روزها دربرتان گرفته همسرم در حین شنیدن اینگونه گفت: «واما باردگر در روز تشییع بزرگ سید مقاومت همه ی تاریخ جمع خواهد شد وبار دگر از این پدیده همه ی تاریخ گشوده خواهد شد» منتظر سخن گفتنش بودم...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. در آیینۀ تشییع سید حسن نصرالله، این انسانیت است که خود را در یگانگیِ  خود دارد تجربه می‌کند که چه اندازه در نسبت با آن سید بزرگوار، ما به هم نزدیکیم و این یعنی حضور در فردای تاریخی خود، و همدیگر را در آیینۀ شخصیت سید حسن نصرالله تجربه‌کردن. و فردایی را مدّ نظر داشت که افق حضور نهایی انسان است در توجه به انسان کامل و نسبتی که هرکس هر روز می‌تواند در اکنون خود، آن افق را در خود تجربه کند. موفق باشید                    

39566

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: دیشب حرم امام خمینی (ره) بودم. فضای سنگینی در حرم احساس کردم. وقتی وارد حرم های امامان و امام زاده ها میشم حس معنوی دارم اما این حالت در حرم امام خمینی بهم دست نداد. حس بی‌تفاوتی داشتم. به نظر شما علتش چه بود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان گفت هیبت حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در اسم «جلال» رزق شما بوده تا او را بیشتر و بیشتر بیابید. عرایضی در جواب سؤال خبرنگار محترم روزنامه «عصر ایران» تحت عنوان «امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و چگونگی سلوک اجتماعیِ ما» شد. امید است بتواند در این رابطه افقی بگشاید. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/18662

39520

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علکیم: استاد یک صوتی مرحوم مصباح در رابطه با معرفت به امام می‌فرمایند که یک بخشی از معرفت از همین کتب و علماست. یک بخش اصلی معرفت اعطا کردنی از طرف خود امام است. این معرفت چه اهمیتی داره و چطور میشه قابلیت پیدا کرد برای معرفت امام که اعطا کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان در مسیر شریعت و معرفت توحیدی قرار گرفت و جلو رفت، نسبتی با انسان‌های کامل در خود می‌یابد که آن زمینه‌ای خواهد شد تا از برکات شخصیت آن عزیزان بهره‌مند شود. این‌جا است که نقش زیارت بهتر روشن می‌شود. موفق باشید

39518

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: سوالم این بود که اگه فلسفه فهم امکانهاست ما در بدایه و نهایه با فهم امکانی روبرو نیستم این تعریف رو به کجا دارد؟ تشکر بسیار

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در فلسفه متوجه جایگاه مخلوقات به عنوان ممکن‌الوجودها می‌باشیم و به یک معنا متوجه هستیم آن‌ها آیاتی می‌توانند باشند که اشاره به خالق خود و کمالات خالق‌شان دارند. موفق باشید

39468
متن پرسش

سلام استاد عزیز: از تدارک و جبران گناهان شخصی و اجتماعی و حقوق ضایع شده خودم و مردم و خدا و معصومین علیهم السلام عاجزم، قدری که فکر می‌کنم می‌بینم به همه ظلم کرده ام از دوست و رفیق و آشنا تا غریبه! خاک عالم به سرم است! جای من ته جهنم است! استاد عمر باقیمانده را چه کنم؟ این همه روسیاهی را کجا داد بزنم؟ نکند شقی باشم؟! چطور اینقدر کثیف زیسته‌ام؟ نکند خدا مرا نبخشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی خداوند می‌فرماید: «إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ  وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» معلوم است حضرت محبوب اولاً: ضعف بندگانش را می‌شناخته و می‌دانسته‌ است که تازه وقتی انسان راه بیفتد به خود می‌آید که چه بیراهه‌ها که نرفته است. این‌جا است که به گفتۀ جناب جامی: «غره مشو که مرکب مردان مرد را / در سنگلاخ بادیه پی ها بریده اند
نومید هم مباش که رندان جرعه نوش / ناگه به یک ترانه به منزل رسیده اند» 
و این یعنی راهی را مدّ نظر باید قرار داد که سیئات را تبدیل به حسنات می‌کند. یعنی حاضرشدن «مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا» در جستجوی تجدیدِ نظر بودن و دل به حضرت محبوب سپردن و زندگی را مطابق آنچه سیرۀ اولیای الهی می‌باشد، شکل‌دادن. موفق باشید  
 

39409

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت استاد بزرگوار: بنده از دوران نوجوانی بسیار به موسیقی علاقه داشتم، و با مبارزه ی بسیار آنرا ترک کردم، اما همچنان علاقه ام به موسیقی سنتی باقی است و هر ازگاهی به آن گوش می‌دهم. سوال بنده این است که آیا آموختنِ نواختنِ سازی مثل ویولن هم آیا ممکن است برکاتی را از روح انسان سلب کند؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. زیرا در این مورد تجربه‌ای ندارم. آنچه می‌توانم عرض کنم مشغول‌شدن با موسیقی نباید طوری باشد که فرصتِ درک معارف توحیدی را از ما بگیرد. موفق باشید

39113

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با توجه به اینکه احتمالا تا چند روز آینده شاهد سقوط سوریه هستیم نظر شریف را مرقوم بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در جواب سؤال شماره 39111 شد. امید است مفید افتد. موفق باشید

39094

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: میشه در مورد آیه ۳۴ توبه بفرمایید در زمان حال پس انداز طلا برای فرزندان با توجه به شرایط اقتصادی حتی در اندازه ی شان مشکل دارد؟ اگر امکان دارد یکم در مورد این آیه توضیح دهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن نوع جمع آوری طلا که به حکم آیه «يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها في‏ سَبيلِ اللَّه» اگر باشد که آن نوع زراندوزی مانع انفاق شود و نگران خلأهای اجتماع نباشد؛ معلوم است که عذاب خاصی را برای خود ذخیره کرده‌اند. و این غیر از  پس اندازهای معمولی است که انسانها برای نیازهای عرفی خود انجام می‌دهند. موفق باشید

38947

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: ببخشید، در کتاب راز کهکشان نیستی اگر آقای قوچانی از استادش آقای قاضی در خواست می‌کرد که برایش طلب ظرفیت و قابلیت بیشتری کند. آیا خداوند این درخواست را از آقای قاضی می پذیرفت؟ ما که ملک نیستیم که مقام معلوم داشته باشیم. حسم این است که خدا می پذیرفت. آیا این حس درست است؟ توضیح بفرمایید. با تشکر التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً خداوند منشأ رحمت واسعه است ولی ظرفیت انسان‌ها را در نظر می‌گیرد و سالکانی مانند مرحوم قاضی متوجه آن ظرفیت‌ها هستند و در حدّی که برای افراد مفید باشد، آن‌ها را راهنمایی می‌کند و جلو می‌برد. موفق باشید

38725

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

جلسه جوان و انتخاب بزرگ خیلی خوب بود ساده راحت بی شیله پیله آسون. ممنونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای جنابعالی نسبت به چنین حضوری آرزوی توفیق دارم. موفق باشید

38714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. یا کاشف الکرب. سلام و نور شهدا از حضرت عالی سوالی دارم آیا هدهد حضرت سلیمان خود جبرییل بوده است گمان کنم که یکی از شاعر ها فکر کنم حافظ اشاره کرده. نمی دانم یاعلی مدد 🌺

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر نمی‌آید که هدهد یک ملک باشد زیرا حضرت سلیمان «علیه‌السلام» در ابتدا از غیبت او ناراحت می‌شوند و قصد تنبیه آن را دارند تا آنکه از جناب ملکه سبأ خبرها می‌آورد. موفق باشید

40194

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد سلام: من فکر کنم همین الان وسط صدای پدافند ها به یک کشفی نائل شدم خواهش می‌کنم بگید این کشف من اشتباهه و دارم توهم می‌زنم یا حقیقته؟ از اونجاییکه نیستی و عدم، وجود نداره، پس از ازل تا ابد هرچه بوده، هستی بوده. و از اونجاییکه نقیضِ هستی، که نیستی باشه، وجود نداره، پس چیزی نمیتونه هستی رو محدود کنه، لذا هستی مطلق و بینهایته. یعنی نمیتونیم نقطه ی شروع و پایانی برای هستیِ مطلق قائل شیم، چون نیستی وجود نداره که یه دفعه تبدیل به هستی شده باشه یا هستی تبدیل به نیستی شه چون نیستی، نیست! بلکه هستی فقط میتونه به شکلِ چیستی های مختلف در بیاد. در واقع اون نقطه ی شروع و پایان رو برای صورت و شکلِ اون هستیِ واحد میشه قائل شد فقط، نه اصل هستی. => پس من و شما هم از ازل تا ابد هستی هستیم، فقط شکلمون تغییر کرده، درسته؟ این نه تنها به زندگی پس از مرگ، بلکه اشاره به زندگی پیش از دنیا داره که ما همیشه در دایره ی وجود بوده ایم، ولی نه به این شکلِ انسان گونه. ما هم جزئی از هستی مطلق بوده و هستیم که هر باری به خواست یک موجود ذی شعور و با اراده ی او به شکل های گوناگونی در اومدیم - نمیشه خواستِ یک موجود برتر در میون نباشه با توجه به قانون عِلّی و معلولی - ما در اسلام، اسم اون هستی مطلق رو میذاریم الله. پس آیا ما و همه ی موجوداتی که در دایره ی هستی هستن، الله هستن؟ مراتبِ وجودی متفاوت از الله. خدای من همیشه برام سوال بود چطور میشه خدا بین همهمه ی مُلک و ملکوت صدای منو بشنوه، آیا اصلا دلش میخواد به من گوش کنه؟! الان دارم فکر می‌کنم اگه من خود الله هستم، پس اتفاقا چطور ممکنه حرف های منو نشنوه! و گمونم این معنیِ «ولم یکن له کفوا احد» باشه، که هیچ کس در دایره هستی نمیتونه کنار و مقابل او قرار بگیره چون هرچه هست یک هستیِ واحده که خودشه. دیگه داره ترسناک میشه! نکنه مشرک شدم؟! پس من اگه خدا هستم، چرا اینقدر مسکین مستکین بائس فقیر هستم؟! استاد خواهشا اشتباهات بنده رو اصلاح کنید فکر کنم چپ کردم، سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ موجودی «الله» نیست زیرا تنها وجود مطلق که کمال مطلق است، «الله» است و دیگر موجودات چون مطلق نیستند، «الله» نیستند همه و همه عین فقر و نیستی‌ می‌باشند. موفق باشید

40046
متن پرسش

سلام خدا قوت: پرسشی دارم و البته به امید راهجویی و آن اینکه وقتی حرف از ادامه دادن خود در تاریخی که جلویمان است (و آن انقلاب اسلامی است) می‌زنیم، حرف از عالم داشتن و دیدن افق و نه صرفا اعتقاد داشتن و قبول داشتن است به میان می‌آید. به قولی بعد از امثال حاج قاسم‌ها بود که دیدیم جهاد زندگی کردن است نه چیزی کنار زندگی. یعنی صرف قبول داشتن آقا آن شور و بودن را برای در میدان بودن و سلحشورانه آینده را رقم زدن به ارمغان نمی‌آورد. و باید آنچه ولی می‌بیند را ببینیم یا به قولی هم افق و هم عالمش شویم. نمی‌خواهم بگویم چگونه و چطوری و از این قبیل چیستی‌ها که شاید بشود اینگونه هم پرسید. نمی‌دانم. چندین ماه و شاید ماه‌هاست می‌خواهم بپرسم اما خودم را پس می‌زنم که پرسیدنی نیست. آری! جز به اشاره نمی‌توان از عالم حاج قاسم‌ها گفت. که درک می‌کردند. از طرفی به آسانی هم نمی‌شود از بی‌عالمی نجات پیدا کرد. غرض. گویا پیداست که از چه چیز بی‌چاره می‌شوم و پناهی جز نوشتن نمی‌یابم. و گویا شما دستم را خوانده‌اید. مگر عالم‌داری با اینگونه نوشتن می‌شود. به خویشتن که می‌نگرم، آتش طلب را می‌بینم. اما آتش طلبِ طلب حاج‌قاسم‌ها نه آن آتش و طلبی که جان ایشان را می‌گداخت و نشان از عالمی بود که دربرشان گرفته بود. آن آتشی که سید حسن آن طور از خدایی که سید علی نشانش داده بود سخن می‌گفت آن آتشی که حسن تهرانی مقدم را عاشق مبارزه با صهیونیست کرد و بود و نبودش بود. صبر چگونه است تا از بی‌عالمی بِرَهیم و «مژده بده مژده بده یار پسندید مرا» را به انتظار بنشینیم. گفته‌ها، توان بیان ناگفتنی‌ها را ندارند و شما مرد خواندن نانوشتنی‌ها هستید. یا علی مدد

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام  علیکم: همانطور که متوجه شدید کافی است به خود آییم و خود را در تاریخی که آغاز آن با انقلاب اسلامی است احساس کنیم. حضور در آینده با درک زمانه و روشن‌کردن راهی که در پیش است، فراهم می‌شود و غفلت از حضوری که در پیش است، همان بی‌خردی و جهل و نشناختن زمانه است که در روایات از قول حضرت صادق «علیه‌السلام» داریم: «عَلَى‏ الْعَاقِلِ‏ أَنْ يَكُونَ بَصِيراً بِزَمَانِهِ مُقْبِلًا عَلَى شَأْنِه حَافِظاً لِلِسَانِه»  لازم است بر عاقل كه نسبت به زمانه خود بصیر باشد و با پیش‌آمدها مطابق شأن و بصیرتی که دارد برخورد کند و حافظ زبان خود باشد تا مطابق زمانه‌اش سخن بگوید.
آیا جز این است که اهل نظر باید به امکان‌های زمانه بیندیشند و در طلب چشم‌انداز آینده باشند؟ زیرا بدون آن چشم‌انداز، آینده معنا ندارد و گرفتار تکرار زمانه می‌شویم. به نظر می‌آید آینده انقلاب اسلامی، آینده‌ای است که در آن انسان‌ها معنای دیگری به خود می‌گیرند ماورای انسانِ گرفتار پوچی‌ها. عرایضی تحت عنوان «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شده است که امید می رود تا حدی آن نوع حضور که از یک طرف حضور در جهان درونی خود می باشد و از طرف دیگر جضور در جهانی که جهان آینده است را در مقابل عزیزان بگشاید. در این رابطه از مطالعه کتاب «ما و راه کربلایی شهید رئیسی» از انتشارات سرای هنر و اندیشه سها غفلت نفرمایید. https://eitaa.com/soha_sima/4950 موفق باشید.

نمایش چاپی